عواقب جنگافروزی رژیم در منطقه که به دنبال حمله موشکی به تأسیسات نفتی عربستان میتواند پیش بیاید چیست؟. اظهارنظرها پیرامون دستداشتن رژیم در این حمله، بحث درباره احتمالات و چشمانداز حوادث پیشرو بالا گرفته است. برای پی بردن به اهداف و عواقب این جنگ افروزی رژیم، آقای عزیز پاکنژاد طی گفتگویی با تلویزیون ایران آزاد ، موضوعات فوق را مورد بررسی قرارداده و به سئوالات نیز پاسخ میدهد.
عزیز پاکنژاد: برای روشن شدن قضیه باید منتظر روشن شدن وقایع باشیم، منتهی علل مختلفی داشته یعنی از زاویه دید رژیم آن چیزهای که مطرح است آن چیزهای نیست که ممکن است یک آدم منطقی و تحلیلگر منطقی ازآن زاویه حرکت کند و به نتیجه برسد. رژیم در درجه اول در وضعیت آچمز است و نمیداند باید چکار بکند در نتیجه نمیشود کارهای او را تحلیل کرد و کارهایش با آدمهای منطقی نمیخورد. شما نگاه کنید که تفکرش چی است او فکر میکند جنگ نمیشود و جنگی که منجر به براندازیش بشود نمیشود، خیلی روشن و واضح به این نتیجه میرسد در مقابل اعمال تروریستیش عکس العمل آن چنانی نخواهند داشت، با چنین تصور و تفکری پشت چنین حملهای رفته است. ما در مورد اینکه چطوری بوده باید منتظر تحقیقات باشیم چند ساعت پیش وزیرخارجه فرانسه گفت نمیدانیم چی بوده و از کجا بوده، در حالیکه شبکه سی بی اس چند لحظه پیش به نقل از منابع معتبر در امریکا گزارش داده بود که موشکها از خاک ایران بلند شده و از آنجا شلیک شده، حتی بطور خاص گفته یکی از این موشکها از روی کویت گذشته!! بنابراین عکسالعمل آنها برای رژیم مهم است، که محاسباتشان چه خواهد بود، آیا محاسبات رژیم درست است؟. چیز دیگری که در مورد علل اینکار مهم است که فکر میکنم تحریمهای نفتی است مقامات رژیم و بطور خاص روحانی گفته بود اگر نفت ما صادر نشود دلیلی ندارد نفتی از این منطقه صادر بشود، تصور این بود میخواهند تنگه هرمز را ببندند، و در صحبتهایشان امارات و عربستان را مد نظر داشتند، و برای آن هم طرح داشتند. امیر علی حاجیزاده فرمانده هوا فضای سپاه است، در موردی گفته بود این پهبادی که از امریکائیان زدیم توسط یک نیروی آتش باختیار بوده، چند روز بعد گفت ما منتظر عکسالعمل امریکا بودیم ودر این زمنیه طرحهای داشتیم، این طرحهای موشکی را از قبل داشتند. آنها آمادگی اینکارها را داشتند و میخواستند اینکارها را بکنند، شاید سعی میکند با قدرت به اجلاس سازمان ملل که چند وقت دیگری است برود، البته اصل موضوع این است اینها در موضع جهالت و نادانی هستند، چون فکر میکنند دنیا از این کارها میترسد و در آنجا با اینکارها از موضع قدرت حرکت بکنند، ولی این میتواند فشاری بر روی رئیس جمهور امریکا در مقطع انتخابات باشد، تا او را مشغول و نتیجهای که رژیم میخواهد از اینکارها بگیرد، یعنی روی کار آمدن رئیس جمهوری مثل قبلی، یعنی مماشاتگر که رژیم بتواند از آن کارها بکند، شاید این باشد، اما آن چیزی که برای رژیم مهم است در دور دوم ترامپ انتخاب نشود، یک چیزی هم در رابطه با رژیم در این سالها اثبات شده، هر گونه وادادن و ضعفنشان دادن و روی کار آوردن کسی که طرفدار رژیم است و یا اخراج کسی که ضد رژیم است اینها برای رژیم این معنی را میدهد که جریتر بشود، آن چیزی که درنهایت مهم است هم برای ما و هم برای همه در رابطه با این موضوع دلیل اینکه چرا رژیم اینکار را کرده نیست، مهم وجه سیاسی آن است، در وجه سیاسی پیامدهای برای رژیم دارد، که در صحنه بینالمللی از هر طرف آن را محکوم کردند، آن چیزی که رژیم میخواست بدست بیاورد بدست نیاورده است.
عزیز پاکنژاد: جنگ افروزی از ماهیت این رژیم است. در عرض ۴۰ سال گذشته سکوت کشورهای خارجی در باره اعمال تروریستی رژیم بخصوص در منطقه خاورمیانه تشویق کننده برای رژیم بوده است، آن چیزی که مهم است توجه داشته باشیم که الان اینکارها را میکند شرائط عوض شده است. مثلاً چه تاثیری در روابطه خارجی در رابطه با رژیم دارد، مذاکرهای با فرانسه و کشورهای اروپایی برای حفظ برجام، حتی صحبت از این است که پولی هم به او بدهند، این ضربه قوی به مذاکرات میزند. پس اگر بدنبال امتیازگیری باشد من فکر نمیکنم بدنبال امتیازگیری باشد چون پذیرفته شده نیست، الان رژیم با اروپا اینکارها را میکند ولی با امریکای سابق روبرو نیست، امریکا که نقشش تعیین کننده است. اروپائیهاکه به رژیم در برجام کمک میکنند گفتند اگر بخواهیم باید با اجازه امریکا باشد. پس آن چیزی که باید باشد امتیازگیری از امریکا باید باشد و برای این همچنین زمینهای وجود ندارد، این امتیاز گرفتن یعنی تحریمها را شل کنند، اینکه امتیاز نمیشود، شرائط را به سابق برگردانند همان چیزی که رژیم از آنان میخواهد یک پول دیگری به او بدهند. پس آن چیزی که رژیم میگوید در چارچوب گرفتن امتیاز از غرب نیست.
یک مورد دیگر هم از روی تجربیات سابق میشود گفت رژیم یکسری مزدوران برون مرزی و در داخل دارد برای روحیه دادن و جرات دادن به آنها رژیم انجام داده است، واقعیت این است اکثر این نیروها در حال ریزش هستند یا رژیم پول ندارد بدهد یا نا امید شدند و فاصله گرفتند، چون رژیم در وضعیت بد اقتصادی و سیاسی است. رژیم خواسته از این طریق به آنان جراتی و یا امیدی بدهد. یکی از احتمالات این است. رژیم سوای روحیات سابقش بخواهد نیروهای مزدور خودش را روحیه بدهد، منتهی آن زمانی اینها روحیه پیدا میکردند که دوران مماشات امریکا با اینها بود یعنی عکسالعملی در آن نبود، حتی کشورهای عربی با رژیم مماشات میکردند و سرپوس بر روی کارهای او میگذاشتند، ولی الان آن دوران گذشته است. چنین تصوری است که گویی طرف حسابهای رژیم از امریکا تا اروپا میخواهند با رژیم جنگ بکنند، حداقل الان چنین چیزی دیده نمیشود، جنگی که بخواهند او را بیندازند، جنگ اساسی، صحبت از حرکتی متناسب با این کارش و حرکت متقابل انجام بدهند، شرط گذاشتند که عربستان اعلام بکند تازه از امریکا بخواهد تا در رابطه با این موضوع طبق قراردادهای مودت یا دوستی که دارند به اینها کمک بکنند تا عکسالعمل مناسب به رژیم نشان بدهند. در مورد بقیه نگرانیهای بجا است، یعنی الان هیجاناتی با توجه به اخبارهای ضد و نقیضی که هست باید آدم دقت بکند راه درست را تشخیص بدهد، و با آن حرکت بکند نه امیدواری بیخودی و نه کم گرفتن ماجرا، این ماجرا بسیار مهم است یک حرکت جنگی است ولو جنگی در کار نباشد، و رژیم در موضع استیصال است، کسی که خرد ندارد و آدم را دیوانه میکند اینها حرفهای است که در درون خودشان هم میزنند، اینطور کارها خطر مرگ دارد مجموعاً من حرفهای دوستان را تأیید میکنم رژیم کشور عزیزمان را در خطر جنگ قرار داده است، برای همین باید محکوم بشود و از طرف مردم هم پاسخ قاطع به او داده شود.
عزیز پاکنژاد: اگر روابط دنیا بلحاظ سیاسی با رژیم در حالت عادی بود چنین کاری عواقب وخیمی برای رژیم داشت، یا از او بازخواست میکردند یا حداقل علتش مشخص بود، ولی الان با توجه به سیاستی که در دنیا است من فکر نمیکنم این کار رژیم منجر به حمله نظامی امریکا به رژیم بشود. آن چیزی که خودشان میگویند امریکا بیاید به کمک عربستان یا اتحادیه عرب که محکوم کردند، به گفته آن سناتور امریکایی به تاسیسات پالایشگاهها حمله بکنند اینکار کار عبثی است، اولاً تعدادی کارگر بیکار میشوند بعد اینها سرمایه ملت ایران است، آن چیزی که رژیم را بزانو در میآورد مراکز نظامی و موشکی او است اگر میخواهند طبیعی هم هست سراغ این مراکز بروند، منتهی این را در چارچوب منافع خودشان مطرح میکنند و میگویند پاسخ خواهیم داد حالا باید دید آیا ائتلاف بینالمللی برای پاسخ دادن به این آکت بوجود میآید، در حال تلاش برای هماهنگ کردن تعدادی کشور برای جواب دادن به رژیم هستند، منتهی همیشه مقاومت ایران گفته راه حل برای دفع رژیم این نیست، ضربه محدود به او بزنند تا او برود تابوت راه بیندازد و مظلومنمایی کند و همیشه تعدادی کشور هم هست که پشت او بروند و بگویند آی حمله شده!! اینها جواب ماجرا نیست، ولی اگر سؤال این است عواقبی برای رژیم دارد حتماً دارد، منتهی در پیچ و خمهای سیاستهای الان در دنیا باید دقت کرد که در چه حدی است، اگر این هیجانی که الان هست طول بکشد و باد بخورد طبیعتاً میمانند که چکار بکنند، ممکن است کاری نکنند یا در حد این کاری که رژیم کرده نباشد، آن چیزی که برای ما مهم است مردم ایران است، اگر خارجیها کاری میکنند در جهت منافع خودشان است، اینکه ضربهای به رژیم بزنند به مردم ایران کمک میکند ولی نزنند به ضرر حرکت مردم است، منتهی حرکت مردم و مقاومتشان ادامه دارد، اصل موضوع هم همین است.
عزیز پاکنژاد: کشورهای که در حال زنده کردن این مرده برجام هستند محکوم کردند، هیچکدام هم تا الان نگفتند رژیم بوده، ولی تا همین الان کار شرکاء رژیم سخت شده، یعنی کشورهای که میخواهند با رژیم بنشینند و برجام را زنده کنند کارشان با رژیم سختتر میشود، اولین چیزی که بر روی میزشان میاید این نیست رژیم نقض کرده، چون رژیم گام به گام برجام را نقض میکند و کار برای شرکاء را سخت کرده است، آنها هم میگویند این کار را نکن ولی رژیم انجامش میدهد، حالا این موضوع سر آن قرار گرفته، چون مسئله نفت و تا الان سابقه نداشته، که یک دفعه قیمت نفت بالا برود و هیچوقت هم سابقه نداشته یک دفعه این میزان صادرات نفت کم بشود، یک کار استثنایی شده و رژیم هم در این بدمد ما نبودیم و حوثیها بودند، که مزدوران خودش هستند، ولی آن چیزی که ضرر میکند روی میزی است که اروپا برای او گذاشته، مسئله مماشات و زنده کردن برجام خواهد گذاشت، حالا مسئله جنگی احتمالش هست یا نیست، این هم به مشکلات رژیم اضافه میکند.
عزیز پاکنژاد: کار رژیم را مردم و مقاومت ایران به سرانجام خواهند رساند، حمله نظامی بسیار بسیار به ضرر کشورمان است، اراده مردم را زیر قهر خودش میگیرد، مردم خودشان باید این کار را بکنند تا آینده را ترسیم کنند، اگر خارجی این کاررا بکند سرنوشت مردم مثل بقیه کشورها که شده خواهد شد. این اولین بار نیست رژیم از اینکارها میکند، قبلاً بر روی همین آرامکو دو بار انجام شده، اینها چیزهای است که از قبل پیشبینی میشود، راههای در رو و لولهکشیهای دیگر و کشورهای دیگری را برای این کار دارند، و ترمیم میکنند و آسیب جدی به صادرات نفت دنیا نمیخورد. نمیتوان گفت قبلش ضعیف است چون منابع و مخازن استراتژیکی دارند، نمیگذارند با یک حرکت تروریستی مختل بشود، ولی منظور رژیم همین است، الان خبرهای هست که نفتکش امارات را گرفتند و بردند و دزدیدند، منتهی اگر جامعه جهانی بخواهند اینها قابل کنترل است. در اراده جامعه جهانی است و این را به سرنگونی رژیم ربط نمیدهم، ربطش به این میدهم که اگر در چارچوب منافع خودشان باید در مقابل رژیم قاطعیت داشته باشند، قاطعیت هم یعنی باید آن روش سابق را کنار بگذارند مماشات را کنار بگذارند، کاری بکنند تا ایزوله و معامله نداشته باشد از سکوت کشورها استفاده نکند و در جهت ضد منافع مردم ایران استفاده نکند، یعنی از مبارزه مردم با سرکوبی و کشتار جلوگیری بکند.
عزیز پاکنژاد: خیلی مشکل است آدم بگوید چی میشود ولی آن چه برای خودم مسجل است، رژیم حاکم بر ایران در آینده منطقه نقشی نخواهد داشت، یعنی تمام است و آینده منطقه را خراب کرده و همیشه با دخالت و تروریزم کشورهای منطقه را به آشوب کشانده، مردم منطقه را از خودش دور کرده است. کسانی که آینده منطقه را میسازند مردم منطقه و مردم ایران هستند، رژیم میگوید آینده منطقه را میسازیم و غیره اما در واقعیت در نبود یک سیاست قاطع خارجی این حرفها را میزند چون سیاست قاطع مردم و مقاومت ایران در مقابل رژیم هست، مشخص است و کانونهای شورشی آنجا هستند. تمام این ۴۰ ساله ، ایران پر از این مقاومتها بوده و از این بابت ثروتمند است و تجربه در این مورد است.
بنابراین باید دید سیاستی که خارجیها در منطقه خاورمیانه در قبال رژیم داشتند عوض شده یا نشده؟ از نظر من آن سیاست عوض شده، یا عملی و اجرایی بشود مشکلات اساسی جلوی آن است، خارجیها رژیم مهار شده میخواهند، میخواهند کاری کنند تا مهار شود و تضعیف شود، منتهی نقشی که از سالها پیش به او دادند نمیخواهند از او بگیرند، این نقش تعادل در برابر بنیادگرایی سنی و خودش بعنوان بنیادگرایی شیعه این را نمیخواهند از او بگیرند، ممکن است سیاست خارجی امریکا علیه رژیم قوی باشد ولی این پیچ و خمها هست. آنها میخواهند رژیم مهار شده باشد رژیم نمیخواهد مهار شده باشد، مگر زیر فشار به زانو در بیاید، واقعیت این است در داخل ایران هیچگونه حمایتی از جانب مردم ندارد، این هم نقطه ضعف رژیم هست، و آن را با حرکات سرکوبگرانه و زندان و شکنجه جبران میکند. در خارج کشور هم مزدورانش ریزش کرده و جذب آن چنانی در این زمنیه ها ندارد، پس آینده این منطقه را به هیچ عنوان رژیم تعیین نخواهد کرد.
عزیز پاکنژاد: این یک حرف مسخره است، میگوید جنگ نمیشود یعنی آن جنگی که نابودش کند نمیشود، آنطوری صحبت میکند انگاری یک راهبردی است که در مقابل دنیا گذاشته، جنگ نمیشود مذاکره نمیکنیم. یعنی اگر جنگ بشود اینها مذاکره میکنند، منتهی خیالش راحت است نابودش نمیکنند، ممکن است جنگ محدودی با او بکنند ولی نابودش نمیکنند، چون نابودی رژیم اول اخراج از منطقه است که هنوز در این مرحله هستند، اما اینکه بتواند گریبانش را که گیر کرده را آزاد کند بعید است چه با کمک خارجی چه بدون کمک خارجی، رژیم به انتهای خط رسیده است، باید انتظار بدتر شدن وضعش را داشت.
عزیز پاکنژاد: در گذشته این رابطه و معادله را رژیم چگونه میبست، همیشه با غرب و امریکا بخصوص با امریکا میبست،. اراده آنها در نگه داشتن رژیم سیاست تعیین کنندهای است، آنها سیاست چماق و حلوا در مقابل رژیم میگذاشتند ولی به هر حال موجودیتش حفظ میشد. کشورهای منطقه هم تابعی از این سیاست غرب بودند، رژیم هم با سیاست کثیف مماشات مردم را به زنجیر میکشید، اما امروز همه اینها طناب گردنش شدند، تا زمانی که حمایت خارجی را داشت احتیاجی به حمایت مردم نداشت. در عرض این ۴۰ سال مردم را میبست و میکشت، حمایت خارجی را به نفع خودش میدانست و داشت، احتیاجی به مردم ایران نداشت، الان آن را از دست داده، و حمایت خارجی ضربه زیادی خورده، از آن طرف حمایت داخلی ندارد. رژیمی که حمایت داخلی نداشته باشد از خارجی خیلی میترسد و برای او مرگآور است. ریشه مشکلاتش را من فکر میکنم باید در همین دید همیشه تحت حمایت خارجی بوده و به حیاتش ادامه داده، هنوز هم با همین حمایتی که هست بر سر کار است، الان ریشه مشکلاتش از خارج به داخل رفته است، در مقابل مردم و مقاومتشان و اعتراضات روزافزون، رزم بی امانی که کانونهای شورشی دارند، تظاهرات کارگران را داریم، دهقانان، معلمان، دانشجویان و تقریباً همه اقشار فعال مردم در حال تظاهرات هستند، پس مشکل اصلی رژیم در ایران و مقابله با مردم ایران است. برای مهارش هم کاری نمیتواند بکند و الان این ترفندهای تروریستی که بکار میبرد یکی از راههای است برای خلاصی از دست مردم ایران است، احمقانه تصور میکند مثل گذشته با یک جنگ خارجی توجهات را به آن سمت میبرد، اما مردم ایران چیزی بجزء سرنگونی رژیم چیزی برای آنها باقی نمانده است و توجهاتشان به آن سمت نمیرود، اگر جنگ خارجی هم بشود از آن علیه رژیم استفاده خواهند کرد و اگر نشود مبارزه خودشان را ادامه خواهند داد.
عزیز پاکنژاد: من متاسفانه فرصت نکردم مصاحبه دوستمان موسی افشار را گوش بدهم ولی بر اساس همین این پیشنهاد مقاومت ایران به کشورهای خارجی است که اگر میخواهند از دست رژیم در چارچوب منافع خودشان راحت شوند، من فکر میکنم اگر کشورهای خارجی بخواهند و منافعشان باشد هر کاری بخواهند انجام میدهند، در عرض یک روز میتوانند تصمیم بگیرند واجرا بکنند، برای همین کار هستند، خیلی چیزهای دیگر را میشود اضافه کرد یا گفت، اگر بدنبال راه حل باشند بخواهند رژیم را مهار کنند، رژیم سقفی از جنگ در منطقه زده که در اخبار میگویند بدنبال این هستند با او چکار بکنند، به نظر ما راه حل در این پیشنهادهای است گه گفتید، نه یک ضربه مقطعی که رژیم را سرنگون نکند، این در رابطه با کارهای خودشان است و گفتم اگر بخواهند سرنگون بکنند، این کارها در چارچوب سرنگونی مجموعاً به مردم کمک میکند، اگر فشار بر روی رژیم بگذارند این کمک خواهد کرد، اولین کار برای خارجیها برای توصیه برای مهار رژیم سیاست مماشات را قطع بکنند، تا تکلیف رژیم را مردم و مقاومت ایران روشن بکنند، تا هم آنان در چارچوب منافع خودشان و هم مردم و مقاومت ایران وضعیت خودشان را تعیین کنند، سرنگونی رژیم در هر شکل در عمل باید سرنگون باید شود و همیشه هم گفتیم، این کار مردم و مقاومت است، این کارهای کشورهای خارجی مهم است ولی تعیین کننده در سرنگونی رژیم نیست. دیپلماسی مقاومت همیشه از پایین بوده و اخطار داده و گفته و هست و ادامه هم پیدا خواهد کرد، حالا فراز و نشیبهای زیادی داشته و آنان خواستند یا نخواستند، الان رژیم به یک عمل جنگی دست زده لابد عکسالعمل طرف مقابل در همین حد خواهد بود، و طبعا نه برای تعیین تکلیف کردن سرنگونی رژیم، روزی که بخواهند رژیم را سرنگون بکنند همه خواهند فهمید، الان حداقل نه در خبرها و نه در واکنشها هست.
از یادآوری شما تشکر میکنم دیروز ۲۵ شهریور تولد شکرالله پاکنژاد بود من تا الان زیاد توجه نکرده بودم ولی گفتم یک روزی باید این را اعلام کنم یا در جای بنویسم حالا شما لطف کردید و یادآوری کردید در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ سالگرد تولد شکری است من فکر میکنم شخصیتهای بزرگی در تاریخ ملت ایران بودند ما آنها را با تاریخ شهادتشان میشناسیم که آن را مطرح میکنیم حالا شاید در موارد کمی اینکار انجام شده باشد ولی این شخصیتها یک روز تولد دارند و یک روز شهادت، خوب است این را داشته باشیم که این روز برای شخص من بسیار گرامی است و دنبال تولد انقلابیون بزرگ هستم و میگردم حالا این فرصت خوبی شد و شما لطف کردید این را مطرح کردید و من اینجا برای اولین بار اعلام کردم که ثبت بشود، در مورد خاطرات من خاطرات زیادی دارم و نوشتم و گفتم و در روی اینترنت موجود است علاقمندان میتواند با یک نوشتن اسم شکرالله پاکنژاد مفصل در اختیارشان هست و میتواند مطالعه کنند، از شما و همکارانتان از یادآوری روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ بسیار متشکرم.
[bs-embed url=”http://www.youtube.com/watch?v=5bKkdceimW4″ title=”کلیپ کنفرانس” show_title=”1″ icon=”” heading_color=”” heading_style=”default” title_link=”” bs-show-desktop=”1″ bs-show-tablet=”1″ bs-show-phone=”1″ bs-text-color-scheme=”” css=”” custom-css-class=”” custom-id=””]