فرار شاه از ایران

فرار شاه از ایران
41 سال پیش در چنین روزی (26 دی ماه )شاه دیکتاتور از ایران فرارکرد.
او که تا چند ماه قبل از آن، خود را قدر قدرت منطقه می‌دانست و به ساواک، زندانهای مخوف و گسترش اختناق و سانسورش بر مردم می نازید، در برابر عزم و اراده مردم عاصی از ظلم و ستم ایران به زانو درآمد و با حالت گریان از ایران فرار کرد.
وقتی قیام مردم ایران شروع شد ابتدا شاه فکر میکرد میتواند با مانورهای سیاسی و سرکوب و کشتار آب روی آتش قیام بریزد .
همزمان با مانورهای سیاسی دست به کشتار مردم در میدان ژاله در 17 شهریور و به خاک و خون کشیدن دانشگاه در 13 آبان 1357زد.
اما به روشنی دید که شلیک به مردم بپاخاسته نه تنها آنها را آرام نمی کند بلکه شعله خشم مردم را فروزانتر و قیام را گسترده تر میکند اینجا بود . که دیکتاتور، درمانده و و امانده در یک مانور تبلیغاتی گفت :من نیز پیام انقلاب شمارا شنیدم.
اما دیگر دیر شده بود .
تمامی مانورهای سیاسی نیز مثل به گلوله بستن و کشتار مردم ، دردی از دیکتاتور دوا نکرد ، قیام هر روز اوج تازه ای گرفت. شاه در 26 دی فرار کرد و قیام مردم در 22بهمن به پیروزی رسید .
فرجام شاه و ذوب شدن دیکتاتوری او «مانند گلوله برفی که در آب افکنده باشند»، بیانگر این واقعیت است که نظام سلطنتی برای همیشه در تاریخ ایران دفن شده و دیگر برنخواهد گشت. زیرا دیکتاتوریها در برابر اراده مردم به‌پاخاسته، دوام نخواهند آورد. علائم و نشانه‌هایی که در قیام دی 96 وآبان 98 و روزهای پس از آن شاهد هستیم ، موید این واقعیت است که شیخ نیز فرجامی چون شاه خواهد داشت.
آری : شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده .
مرگ بر ستمگر . چه شاه باشه ، چه رهبر
نه تاج –نه عمامه – آخوند کارش تمامه
نه شاه میخوایم نه رهبر – نه بد میخوایم نه بدتر

خروج از نسخه موبایل