سایت حکومتی رویداد ۲۴ مطلبی را به نقل از یک رسانه حکومتی دیگر درج کرده است، تحت عنوان «چرا مساجد و روحانیون در برابر مشکلات مردم و اینهمه فساد ساکت هستند؟». این سایت به نقل از روزنامه حکومتی توسعه ایرانی مینویسد: «وقتی که مردم این همه مشکل دارند و این همه فساد را مشاهده میکنند، چرا مساجد و روحانیون و … ساکت هستند؟ همین امر موجب دور شدن تدریجی مردم از مساجد و روحانیون مستقر در مساجد شده است».
جواب سوال سکوت در مورد گستردگی فساد در حکومت ولایت فقیه
ادبیات غنی ایران خیلی از موضوعاتی که چنانچه بیجواب در حکومت خامنهای باشد را قرنها قبل داده است. در مورد سوالی که رسانه حکومتی ۲۴ در مورد فساد و سکومت مساجد و روحانیون طرح کرده است، اینگونه جواب دادهاند.
ماجرای اختلاس و آلوچه!
روزی یک دزد با یک نابینا یک کاسه آلوچه خریدند و با هم قرار گذاشتند دو تا دو تا بخورند تا تموم بشه.
وسط کار، نابینا مچ دزد را گرفت و به او گفت: مردک، تو چرا مشت مشت میخوری؟
دزد گفت: تو که کوری از کجا متوجه شدی که من مشت مشت میخورم؟
نابینا میگه: از آنجا که من چهار تا چهار تا میخورم و تو صدات در نمیاد!
حالا میشود فهمید در مورد اختلاسها ودزدیها چرا توسط روحانیون! سکوت پیشه میشود!
این داستان به خوبی جواب رسانه ۲۴را میدهد که زخمت کشیده به روزنامه توسعه ایرانی هم بخاطر اینکه از سردرگمی بیرون بیاید برساند.
علت دور شدن مردم از آخوندهای فاسد
رسانه حکومتی توسعه ایرانی در گزارش خود در مورد فساد به دنبال دلیل میگردد و از سریالهای دست پخت حکومتی مثال میآورد و مینویسد: «شاید در بخشی از سریالهای مذهبی و دینی… دیده باشید که مساجد، جایی برای اعتراض مردم عادی بوده و اغلب، افرادی که به وضعیت کلی و حکومتی معترض بودهاند، در این جا اعتراض خود را ابراز می کردند… امروزه یکی از نقدهای مهم مردم به روحانیون و حوزه های علمیه و مساجد، این است که چرا در برابر سوء کارکردهای حاکمیت، صدایی از آنها بر نمیخیزد؟… این امر موجب دور شدن تدریجی مردم از مساجد و روحانیون مستقر در مساجد شده است».
در همین زمینه
اوقاف گیت؛ پرده دیگری از فساد حکومتی
نتیجه گیری که ریشه در واقعیت دارد
علاوه بر اینکه ماهیت آخوندها همان ماهیت ولایت فقیه است و کارد دسته خودش را نمیبرد، طبعا نباید انتظار داشت که دزدها اسرار خود را فاش کنند. دزد سالاری در حاکمیت خامنهای نهادینه شده است. سکوت کردن در مقابل فساد و تبهکاری و دزدیها به یک امر رایج تبدیل شده است. زمانی اختلاس یا دزدی یا فساد دیگری فاش میشود که سهم کمتری به یک آخوند داده باشند و برای انتقام گیری و جانماز آب کشیدن بند را آب میدهد که قوه قضائیه جمع و جور کند. مانند دزدیهایی که در خود سیستم قضائیه هست و با کشتن آخوند منصوری در رومانی سرو ته قضیه را بهم آوردند.
اما این روزنامه حکومتی در نتیجه گیری خود جواب را به شکل دیگری هم مطرح میکند و مینویسد: «اگر مسجدی و روحانیای و … هم پیدا شود که نقدی وارد کند، هم از طرف طیف مذهبیهای طرفدار حاکمیت مورد هجمه قرار میگیرد و هم باید در انتظار برخوردهای احتمالی باشد».
این حرف نیاز به هیچ گونه تفسیری ندارد. یعنی اینکه کسی دهان باز کند که فلان آخوند یا سردار سپاه دزدی کرده یا فاسد است، حسابش با وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه و شکنجه و خودکشی دادن و از این قبیل مجازاتها میباشد و به همین خاطر خوشیتنداری میکنند و در آخر قضیه برای همدیگر صلوات میفرستند و دزدی و فسادشان را حلال میکنند. این امری رایج درحاکمیت خامنهای و دار و دسته تبهکارش هست و موضوع جدیدی نیست و البته خمینی هم خوب این جماعت را میشناخت که اندر باب فساد معممین داد سخن میداد.
البته فساد دوام ندارد بخصوص وقتی که نتیجه دردناک آن را مردم میکشند، یعنی جور و ستمی که بر مردم وارد میشود، روزی این دردها دهان میگشاید و آن روز دور نیست.