فضای بینالمللی علیه حکومت ایران تنگتر میشود.موضوعی که این روزها شاهد هستیم . بخصوص تحولاتی که در شمال سوریه بوده و همینطور قیام مردم عراق ودر پی آن قیام مردم لبنان، که خواهان پایان دادن دخالت های رژیم از کشورهایشان شدند. برای بررسی این موضوعات دکتر رامش سپهراد، استاد دانشگاه جرج میسون آمریکا طی گفتگویی با تلویزیون ایران آزاد به سئوالات هموطنان پاسخ میدهد.
رامش سپهراد: سوال بجای است چون این حمله ترکیه به شمال سوریه و کردهای سوریه صورت گرفت، یک چیز غیر قابل انتظار همگان بود،کما اینکه در کنگره امریکا در دو روز گذشته اکثریت کنگره از دو حزب اگر درست بیاد داشته باشم ۳۵۴ نفر از نمایندگان امریکا این حمله را محکوم کردند و از بیرون کشیدن نیروهای امریکایی از آن منطقه انتقادکردند.
اما تا آنجا که به فشار بر روی رژیم برمیگردد و به سوال شما که آیا کاهش فشار بر روی رژيم خواهد بود فکر میکنم بالاترین نمونهش همین بحثهای سر همین تحول در محافل سیاسی شده است، بخصوص بین نمایندگان کنگره امریکا و سیاستمداران که رژیم از این وضعیت چطوری میتواند به نفع خودش استفاده کند و ما چه کارهای باید انجام بدهیم که جلوی رشد رژیم و جلوی سوءاستفاده رژیم از این شرائط را بگیریم.
تا جای که به فشار بر روی رژیم برمیگردد اینطور به نظر میرسد تمام تمرکز بر این است که جلوی رژیم را بگیرند و فشار بیشتر بر روی رژیم بگذارند و وحشت رژیم هم گواهی این موضوع است.
دوتن ازنمایندگان ازجمله: سناتور منندز عضو کمیته خارجی امریکا و سناتور شیهن سناتورهای دمکرات هستند که در روی این موضوع صحبت کردند، همه از اینکه ما باید کاملاجلوی رشد و سوءاستفاده رژیم را بگیریم .
این بحثی بود که تاکنون بیشتر از جناح جمهوریخواه بیرون میآمد بخصوص با توجه به فضای کاملا سیاسی و صحنه تشنج بین حزبهای امریکا است ولی در بطن قضیه به بحث ایران که برمیگردد یک اتحاد قویتری را بوجود آورده و تمام نمایندگان امریکا و سیاستمداران از این بحث شروع میکنند که چکار میتوانیم بکنیم که فشار بر روی رژيم را بیشتر کنیم.
رامش سپهراد: اگر اجازه بدهید من از روی یک گزارشی از مقامات رژیم راجع به گام چهارم آمده بود بگویم: در بطن این بحث گام چهارم این بود که رژیم از تعهداتش کمتر بکند و حتی به آژانس بینالمللی اجازه ندهد از تاسیسات اتمی رژيم بازدید و بازرسی کند و حسین نقوی بود که اول این بحث را مطرح کرد و تهدید کرد که رژیم میخواهد در قبال گام چهارم در دو هفته آینده این گام را بردارد.
اما فراتر از آن خامنهای هم در صحبتهای که اخیرا داشته این هشدار را داده که میخواهیم تعهداتمان را کمتر و کمتر بکنیم که به نتیجه مطلوبتری برسیم، ولی این مانور سیاسی است که رژیم در صحنه انجام میدهد ولی این موضوع بار سنگینی برای او میشود. ولی آنچه به مقامات بینالمللی بخصوص ماکرون و خانم مرکل از آلمان برمیگردد که در حقیقت صاحب عله این برجام در اروپا هستند تهدید کردند و مجددا به رژيم هشدار دادند که به تعهدات برجام پایبند بماند و عقب نشینی نکند.
دوم فراتر از این بحث و مانور سیاسی که رژیم میخواهد با آن به صحنه بیاید در دوران اجلاس سازمان ملل در ماه سپتامبر اتحادیه اروپا از سران کشورهای اروپا با امریکا هم زبان و هم مرام در قبال فراتر از بحث برجام شدند و در قبال تهدیدات رژيم که به حملات موشکی و مداخلات و کارهای شرورانه رژیم در منطقه و گفتند وقتی که بر سر موضوع برجام با ایران بر میگردیم سر این موضوعات هم صحبت خواهیم کرد.
یعنی به عبارتی حتی کسانی که تا الان خط رژيم در اروپا را پیش میبردند الان میگویند ما باید فشار را فراتر از برجام بگذاریم، بنابراین این قمار و مانوری که چه از خامنهای و چه از نفراتش در آژانس بینالمللی از طرف رژیم میآیند آبی برای رژیم گرم نمیشود بلکه بیشتر و بیشتر بر سر آنان خراب خواهد شد. در تنش های داخلی رژيم هم خیلی سر این موضوع جنجال بوجود آمد و روحانی و طریف به صحنه آمدند.
رامش سپهراد: البته این بحث واکنش در قبال رژيم خیلی روی آن بحث بوده تا آنجا که به قطعنامههای سازمان ملل برمیگردد تا آنجا که به دستگاه و چارچوب قرارداد برجام برمیگردد رژیم به یک سری موازین موافقت کرده بود و مهمتر از آن بحث در باره واژههای سیاسی در امریکا به آن بعنوان مکانیزم ماشه اشاره میشود.
در قطعنامه سازمان ملل یک مکانیزمی بنام مکانیزم ماشه در عمل بند ۷ منشور قطعنامه سازمان ملل بود، همان قطعنامه ۲۲۳۱ است، که هفته گذشته اتفاقا در کمیته خارجی سنا امریکا سر این موضوع بحث خیلی مفصلی شد.
آقای سناتور کروز سر این موضوع صحبت کردند و اشاره کردند همین الان حتی امریکا که در برجام نیست میتواند این را به اجرا بگذارد، چون بندی که در قطعنامه ۲۲۳۱ آمده که به مکانیزم ماشه که تحریمها را به ایران برمیگرداند.
هنوز هم میشود الان آن را به اجرا گذاشت، من فکر میکنم اگر رژیم این قدم را بردارد و گام چهارم را به اجراء بگذارد، اینطوری که به نظر میرسد شاید پای آن برود چون خامنهای کاملا در ضعف و وحشت از ریزش درونی نیروهای خودش است و ممکن است مجبور به این کار بشود، اگر این موضوع اتفاق بیافتد تمام تحریمهای بینالمللی بر علیه رژیم برمیگردند و واقعا عرضه را بر رژیم تنگ و تنگتر خواهد کرد.
اینطوری که به نظر میرسد این بنبستی که رژیم در بحث برجام برای خودش درست کرده کاملا راه گریزی ندارد، بنابراین با برگشت به تحریمها و برگشت فشارهای بینالمللی رژيم ضعیف و ضعیفتر خواهد شد.
رامش سپهراد: خیلی جالب است در درون رژيم انقدر جنگ و جدال است که واقعا آدم ساعتها میتواند اینها را مانیتور کند و این را درک کند که درماندگی و ورشکستگی رژيم اجتماعی و ایدئولوژیکی او را ببیند.
رژيم پایبند به هیچ تعهدی نه به مردم ایران و نه به جامعه بینالمللی بوده است، بنابراین جنگ و جدلهای درونی رژيم هم نشانگر درماندگی و ورشکستگی دستگاه خامنهای است، حتی بازارگرمی و دستگاه شیادی روحانی را هم شامل میشود.
روحانی در دانشگاه تهران در این هفته همه بر سر او ریخته بودند چه از دانشجویانی که من به آنان درود میفرستم و از اول برنامه با شعار آزادی بیان، آزادی دانشجو شروع کردند و از آن جلسه بیرون آمدند و چه کسانی که از روحانی راجع به برجام سوال کردند، روحانی مجبور شد و گفت دعوا بر سر برجام نیست، و به عبارتی میگفت ما ورشکستگی از لحاظ استراتژیک داریم که خاص این دوران نیست.
در ۴۰ سال گذشته ما شاهد بودیم که چطور رژیم به بنبست واقعی رسیده است، این از نکاتی بود که روحانی گفت، حتی ظریف در یک مصاحبه تلویزیونی فکرکنم ۲۳ مهر بود، به کسانی که مخالف برجام بودند یادآوری کرد از من خواستند که بروم و امضاء بگیرم.
به عبارتی میگفت تمام کسانی که با برجام مخالف هستند این برجام با اوکی خامنهای و با آمدن پشت این دستگاهی که باید پشت برجام برویم از من خواستند که بروم امضاء بگیرم که من رفتم و امضاء را گرفتم.
حتی در صحبتی که میکرد گریزی هم زد و گفت از من نخواستند که بروم دختر اوباما را گروگان بگیرم، که فکر میکنم در درون رژيم طعنهای به سپاه و شیوههای کار سپاه پاسداران و کارهای که قاسم سلیمانی و سپاه قدس میکندبود.
تمام اینها علائم این است که برجام طناب داری شده که در تمامیت رژيم بر سر رژیم هست، چه آن جناح اصلاحطلبش این طناب را بکشد، چه تندروها طناب را بکشند در هر صورت به مرگ رژیم منتهی خواهد شد.
درون رژیم بنبست اساسی است که خامنهای هم به صحنه میآید و توضیح میدهد ما بنبست نداریم ولی مشکل داریم، از آن طرف میگوید از تمام تعهدات عقب بنشینید که ما به نتیجه مطلوب برسیم، چون واقعا نیروهایشان در حال ریزش هستند.
از درون سپاه و بسیج، از لحاظ تمام کارهای که در منطقه رژيم میخواست قدرتنمایی کند و اقتدار رژیمش را نشان بدهد کاملا نشاندهنده این است کاملا درمانده هستند، واقعا اگر به ماهیت رژيم برگردیم و رژيم در این ۴۰ سال گذشته سر کار مانده است، رژیم با دو ستون خودش را نگه داشته، یکی ستون سرکوب در داخل، یکی هم ستوان تنش در خارج و حمایت از تروریزم، آنچه به سرکوب در داخل برمیگردد.
من درود میفرستم به کارگران شجاع اراک که اینطوری ایستادند و جنبش کارگری که یک جنبش قدیمی در ایران است و ادامه میدهند و همینطور روز به روز صدایشان را بلند و بلندتر میکنند و این صدای سرکوب و دیوار سرکوب را میشکنند.
این فقط کارگران نیستند و جوانان و زنان و کانونهای شورشی و هر جای ایران و هر روزش بر سر هر موضوعی واقعا فشار مردمی و اعتراضات و قیامهای مردمی در کشور دستگاه سرکوب را در هم شکسته است، در خارج کشور هم ار عراق گرفته تا این روزها در لبنان جنبش های عمومی در منطقه راه افتاده و الان در لبنان چهار روز ادامه و گسترش پیدا کرده است، تنها در یک شهر نیست از شمال تا جنوب لبنان این قیامها هست و شعارهای که در لبنان هست در عراق هم بود، همان شعارهای که بر علیه نیروهای رژيم و نیروهای که رژيم از آنان دفاع میکند چه از حزبالله و چه حشدالشعبی عراق در این کشورها بر علیه رژيم است و همه خواهان این هستند که رژيم از کشور شان خارج شود، این نشاندهنده این است که استراتژی رژیم در تنش خارج کشور و در سرکوب در داخل کشور کاملا در بنبست مطلق رسیده است، خود همین تشنج جناحهای داخل رژیم را بالاتر میبرد و بیشتر بهم میریزند.
رامش سپهراد: این تصاویری که شما از لبنان نشان دادید مرا یاد آن دوران قیام آن زن قهرمان ایرانی انداخت که روبروی نیروهای امنیتی ایستاد و شعار شعار مرگ بر خامنهای در صحنه داد و در سراسر ایران فراگیر شد.
ما امروز همین تصاویر را در لبنان و عراق میبینیم کاملا حکومت فاسدی که در ایران است این فرهنگ فاسد را در لبنان و عراق ترویج کرده و واقعا جای دلگرمی دارد که مردم کشورها بر علیه این جکومت فاسد در ایران بلند شدند و شعار میدهند و قهرمانیهایشان را امروز در اخبار میبینیم.
در مورد گام های دیگری در برجام هست مهمتر از این خود رژيم اعلام کرده و اذعان کرده که گام دیگری نمانده است، اگر رژیم این قدم را بردارد، شیرازه برجام از بین میرود، تا جای که به بازی و شیادی دولت روحانی برمیگردد روحانی تمام آینده سیاسیش حتی در انتخاباتی که در راه است، روی این برجام چیده بود ولی این گام را برداشتن تا اجازه ندهند بازرسان آژانس بینالمللی بروند و تاسیسات اتمی رژیم را بازدید و بررسی کنند، دیگر چیزی از جسد برجام باقی نمیماند.
ظریف گفته برجام یک جسد است، این جسد را خاکش کنید، تا ۶ قطعنامه شورای امنیت بر سر ما خراب شود، ولی بلاخره این جسد برجام تا آنجا که به مواضع دولتهای اروپا و امریکا در زمانی که برجام را تعریف کردند برمیگردد، آن سه گام اولی که رژیم برداشت واقعا خیلی خیلی تضعیف کرد و کسانی که میخواستند جسد برجام را زنده کنند دیگر نتوانستند او را زنده کنند.
این گام آخر که نگذارند آژآنس بینالمللی بازدید و بررسی کند راه دیگری برای جامعه بینالمللی نمیگذارد که با ایران وارد مذاکره اتمی دیگری بشود، علاوه بر آن قطعنامههای سازمان ملل بر علیه رژیم و ظریف هم گفته ۶ قطعنامه بر سر رژیم خراب خواهد شد.
در داخل رژیم هم میدانند وارد شدن به این بحث مثل خودکشی است، اما راه برگشت هم ندارند، راه عقب گرد هم ندارند، چون سقفش را خامنهای زده است، خامنهای فکر میکند در این راستا خودش را بیشتر متقدر نشان بدهد که از ریزش داخل سپاه و هوادرانش و بسیجیها جلوگیری بکند از حشدالشعبی تا حزبالله لبنان و مقداری به آنان جان بدهد، اما میداند که این راه هیچ راه گریز و نجاتی برای او نخواهد داشت، اگر پای این برود کاملا مشکل اساسی برای رژیم ایجاد خواهد کرد، روحانی و ظریف هم دست به التماس هستند که نگذارند قضیه به این نقطه برسد و تهدیدات کمک کننده نیست.
رامش سپهراد: از صحبتهای خامنهای با سران سپاه پاسداران شروع کنیم، چند صحبت کلیدی کرد.
یکی نگذارید انگیرهها را ضعیف کنند، تهاجم دشمن به فکرشما است، تهاجم دشمن به اندیشه شما است، چرا خامنهای این بحث را میکند، هیچ کس به اندازه رژیم نمیتواند ریزش نیروهایش در دستش باشد و بداند تا کجا پیش میرود.
بنابراین هیچ کش مثل رژیم نمیتواند بسیجیهایش را بسنجد، بحث روحانی که میگوید مشکل در برجام نیست چیز بزرگتری است، در دانشگاه گفت دعوا بر سر برجام نیست، برجام دعوا ندارد، دعوا بر سر چیزی بزرگتر است، دعوا بر سر مسائل بالاتر است، این نشان میدهد خامنهای و روحانی در تعریف از این بنبست و راه گریز برای رژیم سخت در کار هستند.
روحانی روش خودش را که فکرمیکند با چشمک و چراغ با اروپاییها و با دستگاه شیادی که دارد، خطش را پیش میبرد و خامنهای با دستگاه مقابله با ریزش نیروهایش.
بنابراین استراتژی بنبست یعنی چه؟ یعنی استراتژی را اول بر روی دستگاه روحانی چیده بودند از لحاظ رفرم و عوض کردن و با شعارهای داخل کشور اصلاحطلب و اصولگرا دیگه تمومه ماجرا مردم خط بطلان بر روی آن کشیدند.
این بازیهای که روحانی برای خارج کشور اجرا میکند فقط میخواهد چند روزی به عمر رژيم اضافه کند، اما کلیدیترینش بحث خامنهای است که میداند فشار بینالمللی و شکست رژيم در عراق و لبنان و منطقه و فشار داخلی و قیامهای مردم و وضعیت تشنجی که در داخل کشور است این اهرمهای است که برعلیه رژیم در کار هستند، بالاتر از آن حضور کانونهای شورشی و مقاومت سازمانیافته که یک لحظه خواب راحت به چشم آخوندها بخصوص خامنهای نمیگذارند.
تمام این صحنهها و تابلوها در جلوی چشم خامنهای هست، نشانگر این است که رژيمش راه گریزی ندارد، واقعا از درون رژيم هم بنشینیم و نگاه کنیم چکار میتوانیم بکنیم!! از برجام کوتاه بیاییم ضعفمان را نشان میدهیم ممکن است یکسری از مشکلات اقتصادی را حل کنیم ولی مشکلات سیاسی را چکار کنیم؟ از عراق و لبنان کوتاه بیاییم تمام منطقه را از دست میدهیم که یکی از پایههای کل استراتژی را از دست دادیم، از سرکوب کوتاه بیاییم که مردم میریزند و رژیم را سرنگون میکنند.
بنابراین تمام این دستگاهها را رژیم در ذهن خودش محاسبه میکند و میبیند هیچ راه حلی برای گریز از این بحرانها را ندارد، تنها چیزی که رژیم میتواند در این صحنه برای خودش بخرد این است که چند صباحی به عمر خودش اضافه کند، اما تا آنجا که به تابلو آینده رژيم برمیگردد، چیزی بجزء سرنگونی، سرنگونی، سرنگونی در این تابلو نوشته نشده است.
رامش سپهراد: اگر ما بخواهیم در مثلثی آینده ایران را ترسیم کنیم در بالای این مثلث اهرم قیام و مقاومت مردم ایران است که در بطن خودش کانونهای شورشی که روز بروز کارشان و تاثیر کارشان را میبینیم، در ضلع پائین این مثلث فشارهای بینالمللی است، فشارهای کشورهای عربی تا کشورهای غربی و حتی کشورهای آسیایی، کما اینکه ژاپن هم در این مرحله بطور فعال وارد بحث ایران میشود و ژاپن اعلام کرده نیرو به تنگه هرمز در حفاظت تنگه میفرستد.
بنابراین عرصه بر رژیم روز به روز تنگ و تنگتر میشود، ضلع بعدی این مثلث مقاومت سازمانیافته شورای ملی مقاومت ایران و طرح برای آینده ایران و طرح ۱۰ مادهای خانم مریم رجوی است.
ما به ترسیم این مثلث که نگاه میکنیم تمام شرائط به نفع مردم ایران است و شرائط به نفع مقاومت ایران و بر علیه رژيم ترسیم شده است، من آینده بسیار بسیار روشنی را میبینم و فکر میکنم از آنجای که در داخل کشور مردم یقه این رژیم را ول نخواهند کرد، قیامها ادامه پیدا میکند و کانونهای شورشی کارشان را ادامه و افزایش خواهند داد.
در خارج کشور مجامع بینالمللی هم هیچ راه حلی نمیبینند، من در ابتدای برنامه اشاره کردم دمکراتهای که قبلا در قبال رژيم سکوت میکردند الان از دولت امریکا تقاضای فشار بیشتر بر روی رژيم را میکنند، وقتی تمام این چیزها را میبینیم ماه های آینده ماههای تعیین کننده است و در مسیر سرنگونی رژيم و در مسیر خواستههای مردم ایران و مقاومت ایران را در آینده میبینم.
ازهمین نویسنده: