چند میلیون ایرانی گرسنه هستند؟ پرسشی که شاید نتوان پاسخی دقیق برای آن یافت اما میتوان با اتکا بهآمارهای ارائه شده به عدد واقعی آن نزدیک شد.
هرکس اینجا؛ در تهران زندگی میکند تصویری از فقر در ذهن خود دارد. بر حسب محیط و مراودات روزانه یا اینکه در کدام نقطهی شهری زندگی کند دامنهی این تصویر میتواند وسیعتر باشد.
حتی بدون این مختصات، یک تردد ساده از جنوبیترین نقطهی شهر به شمالیترین قسمت آن وجود فاصله طبقاتی را بر ذهن ناظر حک میکند.
حال با گذری به شهرستانها و روستاهای واقع در چهار گوشهی کشور و آنچه بر صنایع کوچک، زمینهای خشک شده و کشاورزیهای فروپاشیده رفته است تصویر ما از پدیدهی فقر در ایران کاملتر میشود.
از همینروست که در بسیاری موارد افرادی که تجربهی عینیتری از جامعهی ایران دارند به آمارهای منتشر شده از منابع رسمی با دیده تردید مینگرند. اما حسن آمارهای رسمی در اینست که حداقل واقعیت فقر در کشور را به ثبت داده و رسمی میکند و از آن پس هرچه گفته و افزوده شود بر توسعهی همین پایهی قطعی میافزاید.
فقر مطلق
حسین راغفر، اقتصاددان، در مصاحبهای با ایسنا به ارائه تصویری مستند از وضعیت فقر در ایران میپردازد. او تصریح میکند که خط فقر مطلق برای یک خانواده چهار نفره شهری در سال ۹۶ حدود چهار میلیون تومان بود و براساس محاسبات صورت گرفته طی سالهای اخیر ۳۳ درصد جمعیت کشور دچار «فقر مطلق» هستند. به عبارت دیگر ۲۴ میلیون نفر از جمعیت کشور در فقر مطلق به سر میبرند.
راغفر در ادامه مشخص میکند که «فقر مطلق» از تعریف مشخصی برخوردار است و در برگیرنده سبد مشخصیست که باید شامل حداقل کالاهای اساسی باشد بهنحوی که اگر فردی به آنها دسترسی نداشته باشد «سلامت فیزیکی، جسمانی و روحیاش به خطر بیفتد.» بهگفتهی راغفر این کالاها در همه جای دنیا پذیرفته شده است که شامل «غذا، مسکن، خدمات سلامت، حملونقل و…» میشود.
چند چالش در برابر آمار راغفر
در حالی راغفر از خط فقر چهارمیلیون تومانی برای یک خانواده چهار نفره شهری در سال ۹۶ یاد میکند که ارزش دلار در حدفاصل ۱ اسفند ۹۶ تا ۱۹ فروردین ۹۷ از ۴۵۶۳ تومان [پایگاه اطلاعرسانی خبر جدید ۱ اسفند ۹۶] به بیش از ۵۷۰۰ تومان [روز خوش ۱۹ فروردین ۹۷] رسیده است.
معنی این افزایش کاهش شتابان ارزش ریال تنها ظرف کمتر از دوماه میباشد. از دیگر سو براساس آمار اعلام شده ۱۳ میلیون نفر از جمعیت کشور جزء طبقه کارگر محسوب میشوند که به همراه خانوادههایشان ۴۳ میلیون نفر از جمعیت کشور را در بر میگیرند. این جمعیت بیش از نصف جمعیت کشور را تشکیل میدهند. براساس حداقل حقوق مشخص شده برای کارگران در سال ۹۷ عدد یک میلیون و ۱۱۴ هزار و ۱۴۰ تومان در نظر گرفته شده است و این البته تنها شامل کارگرانی میشود که تحت پوشش قانون کار قرار میگیرند در حالی که ۹۳ درصد از کارگران ایران قرار دادی هستند و این تازه بهجز کارگرانیست که مجبور میشوند تحت قراردادهای سفید امضا یا زیر زمینی کار کنند. [حداقل دستمزد کارگران برای سال ۹۷؛ فقر فزایندهی کارگران و اعتراضات شتابنده]
با این وجود بهنظر میرسد آمار ۲۴ جمعیت فقیر مطلق فاصلهی جدی با آنچه از فقر مطلق در جامعه ایران در جریان است داشته باشد.
گرسنگان
این اقتصاددان تصریح میکند که براساس مطالعاتی که او همکارانش انجام دادهاند درآمد ۶ درصد از جمعیت کشور هزینه غذایشان را تأمین نمیکند. و خود میافزاید: «خانوارها فقط با هزینه غذا خوردن رو به رو نیستند؛ بلکه هزینههای دیگر هم مانند هزینه حمل و نقل، پوشاک، مسکن و … را هم دارند.» این در حالیست که نهادهای دولتی این رقم را دو یا ۳ درصد جامعه عنوان میکنند اما وزارت بهداشت این رقم را ۱۰ درصد اعلام میکرد.
به عبارت دیگر براساس آمارهای نهادهای گوناگون نظام، حداقل ۱.۶ میلیون ایرانی و حداکثر ۸ میلیون نفر از شهروندان درآمدشان کمتر از سبد حداقل غذاست.
هرچند با آنچه که در فوق در مورد حداقل حقوق کارگران و میزان کارگران قراردادی گفته شد تعداد این بخش از جمعیت کشور میبایست بیش از آمارهای رسمی اعلام شده باشد.
عوامل فقر افزا
راغفر در مصاحبهی خود به آسیبهایی که هزینههای درمان به خانوارهای ایرانی وارد میکند نیز پرداخته است و توجه میدهد که در سال ۹۱ هزینههای درمان باعث شده است که ۷ درصد به خانوارهای زیر خط فقر مطلق افزوده شود.
بر این امر میتوان افزایش تورم را نیز اضافه کرد؛ آنچنان که خود راغفر میگوید: «هرموقع تورم ایجاد میشود فاصله طبقاتی گروههای پایین و بالا بیشتر میشود، چراکه آنها قادر نیستند درآمدشان را به همان نسبت بهبود بدهند به همین دلیل همواره فاصله شان بیشتر شده و دچار مشکلات عدیدهای می شوند.» [ایسنا ۱۸ فروردین ۹۷]
در همین زمینه:
برآمدن طبقه نوکیسه از درون نظام ولایت فقیه و بحرانهایی که آنرا تهدید میکند
فقر نسبی یا فقر مطلق؛ کدام یک چالش اصلی در پیشاروی نظام هستند؟
فقر شب عید؛ قیمت مواد خوراکی و پوشاک افزایش مییابد و دستمزدها پرداخت نمیشود
مینای ۱۹ ساله میخواهد کلیه و کبد خود را بفروشد؛ چرخه فقر و مرگ تدریجی یا برون رفت قیام؟