قاطعیت، تنها زبان قابل فهم رژیم : علیرضا معدنچی

علیرضا معدنچی: این سفر در شرائطی صورت می‌گیرد که خود رژیم امیدی به رضایتبخش بودن آن ندارد. در این سفر از قبل می‌شود پیش‌بینی کرد چیزی جزء محکومیت و انزجار از جانب جامعه بین‌المللی نصیب رژیم نخواهد شد. بخاطر همین روحانی و رژیم در انجام این سفر تردید داشتند، از حرفهای که امروز روحانی در فرودگاه گفت این تردید احساس می‌شد، اما همزمان با آن ربیعی سخنگوی دولت روحانی خیلی آشکار گفت در مورد این سفر روحانی خودش تردید داشت که انجام بشود یا نشود و در چندین جلسه این مطرح شد تا عاقبت تصمیم گرفتیم به این سفر برود، این سفر در شرائط خیلی تحقیرآمیز و خفت‌باری رژیم به آن تن داد. دولت امریکا با تأخیر اجازه داد و وقتی ویزا داد ویزای یکروزه داد و به خود روحانی داد به سایر اطرافیانش ویزا نداد از جمله اعضاء دفترش و همینطور خبرنگارانی که می‌خواستند روحانی را همراهی بکنند، قبل از آن که ظریف رفت محدوده برای او مشخص کرد که عراقچی گفت ظریف در این محدوده که هست ظریف قادر نیست به استودیوهای شبکه‌های مختلف برای مصاحبه برود وآنها به دفتر نمایندگی در نیویورک می‌آیند، و آنجا با او مصاحبه می‌کنند، ظریف هم در مصاحبه‌ای که امروز از تلویزیون رژیم پخش شد گفت انگار امریکا هم راضی نبود من بروم، در چنین شرائطی روحانی دست به این سفر زد. علت این همه خفت‌و خواری و تحقیر را به جان خرید و به این سفر رفت این است که رژیم آنقدر منزوی است که نمی‌خواهد هیچ فرصتی را برای حضور در جامعه بین‌المللی از دست بدهد. از جمله همین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، بخاطر اینکه چیزی برای عرضه داشته باشد روحانی در سخنرانی در مراسم سالگرد شروع جنگ ضدمیهنی از یک طرحی صحبت کرد به قول خودش طرح حب و یا امید است که این حب طرح (HOPE) است حروف اختصاری صلح، امید برای هرمز و منطقه است ولی معلوم است از این هیچ آبی برای رژیم گرم نمی‌شود، چون هیچکس از رژیم باور نمی‌کند از یک طرف موشک می‌زند و تهدید می‌کند، از یک طرف هم می‌گوید ما دست دوستی و رفاقت به سمت کشورهای همسایه دراز می‌کنیم، این‌ها را می‌خواهد در مجمع عمومی مطرح بکند.

علیرضا معدنچی: همانطور که گفتم این صرفاً یک بازی است یک نمایش سوری که هیچ محتوی ندارد، روزنامه‌های رژیم و کارشناسان رژیم می‌نویسند در شرائطی که رژیم موشک می‌زند و اقدامات اینگونه می‌کند کسی از رژیم نمی‌پذیرد بخواهد نمایش سوری صلح‌دوستی و رفاقت بدهد، این برای این است که در آنجا صرفاً چیزی برای گفتن داشته باشد، این مانور از آنجا که هیچ محتوی ندارد و به سابقه مثبتی از رژیم متکی نیست، جزء بازی با کلمات چیز بیشتری نیست کما اینکه عادل الجبیر وزیر مشاور دولت عربستان گفت رژیم از یک طرف دست به چنین اقداماتی می‌زند از آن طرف چنین دعاوی می‌کند و این از جانب رژیم پذیرفته نیست. معلوم است رژیمی که چنین در تنگنا قرار گرفته دست به چنین کاری می‌زند البته گر چه این مانور توخالی بیش نیست اما اینکه خود رژیم به چنین چیزی متوسل می‌شود این عقب‌نشینی است و حاکی از ضعف است. رژیم هر موقع از صلح و دوستی حرف می‌زند از آنجا که هیچ سنخیتی با ماهیتش ندارد قطعاً باید از این پیام ضعف گرفت، و این پیام هم فکر می‌کنم همه دنیا بگیرند حتی در داخل رژیم هم به همین اشاره می‌کنند. چنین توقعی نباید از مماشاتگران داشت، مماشاتگران از آنجا که وجود خود را در موجودیت این رژیم میهن بر باد ده می‌بینند، تا آخر از این رژیم حمایت خواهند کرد، اما رژیم با اقداماتی که کرده دست آنان را در این حمایت بسته است، بطوریکه آنان هم نمی‌توانند از رژیمی که دست به اقدام جنگی می‌زند و کاری که رژیم در حمله موشکی و پهبادی به عربستان کرد هیچ تفسیر و معنای جزء اقدام جنگی ندارد. به همین خاطر است که مسئولیت نمی‌پذیرد و تلاش می‌کند بگوید کار حوثی‌ها بوده، گر چه خیلی روشن است موشکهای که رژیم استفاده کرده معلوم است از کدام سمت شلیک شده و اینها چیزهای فاش شده است، موشک‌ها بردشان ۷۰۰ کیلومتر است در حالیکه فاصله یمن تا آن نقطه‌ای که موشکها اصابت کرده ۱۲۰۰ کیلومتر است و انبوهی از شواهد و مدارک دیگر از جمله موشک‌های که عمل نکردند و سالم بدست عربستان افتاده است. اما رژیم از فرط ضعف و استیصال قادر نیست همین را بگوید و مسئولیت کاری که کرده را از ترس عواقب آن را به عهده بگیرد. بنابراین مماشاتگران اصلاً در موقعیتی نیستند که بخواهند مثلاً علیه رژیم کاری بکنند بلکه الان خودشان بیشتر زیر علامت سؤال قرار گرفتند بخاطر همین کاری که رژیم کرده است.

علیرضا معدنچی: این ضد و نقیض و دوگانه‌گویی که در رژیم مشاهده می‌شود علیرغم اینکه در ماهیت هیچ فرقی بین ظریف و روحانی و خامنه‌ای نیست و همه جنگ طلب هستند این نشاندهنده تناقض در عملکرد رژیم است، از طرفی به شدت نیازمند رفع تحریمها هستند و تمام این دست و پا زدنها برای این است که شاید از این طریق برای آنها راهی گشوده بشود و شاید از این طریق امریکا تخفیفی در تحریمها بدهد. در حالیکه تا الان نتایج عکس بوده، یعنی بعد از جمله رژیم به تاسیسات نفتی عربستان شاهد بودیم که تحریمهای جدید وموثری علیه بخصوص بانک مرکزی اعلام شد. امریکا و مقامات این کشور گفتند ما به فشار حداکثری خودمان ادامه می‌دهیم، بنابراین اینکه ظریف این حرفها را می‌زند نشانه ضعف و استیصال رژیم است، معلوم است حرفی و شرطی را می‌گوید رفع تحریمها که اصلاً قابل تحقق نیست، این در حالی است که امریکا گفته می‌خواهیم فشار اقتصادی را آن قدر بالا ببریم که رژیم پای مذاکره و دست برداشتن از این کارهایش بکشد. حالا مثلاً دست از این تحریمها بردارد، این منطقی نیست!! این را هم در مجامع بین‌المللی مطرح می‌کند تا از این رژیم آدمخوار چهره به ظاهر انسانی نشان بدهد، ولی آن چیزی که در وهله اول در می‌آید تناقض آن  با حرف و خط خامنه‌ای مشخص کرده و بارها گفته مذاکره سم است و بخصوص مذاکره با دولت فعلی امریکا سم مضاعف است و این را برای طرفدارانش ممنوع کرده ولی همین حرفها که روحانی و ظریف در مورد مذاکره می‌زنند نمی‌تواند بدون اطلاع خامنه‌ای باشد، یعنی این دوگانگی از خامنه‌ای سرچشمه می‌گیرد، این هم بخاطر اینکه قادر نیست یک قدم به سمت مذاکره و حل و فصل مسالمت‌آمیز مسائل بردارد اما دم از مذاکره و اینها می‌زند، بلکه این فشارهای بین‌المللی بر روی رژیم قدری تخفیف بدهد، این تخفیف فشارهای بین‌المللی علت اصلی سفر روحانی به نیویورک هم هست.

علیرضا معدنچی: شرائط بسیار حساس است بخاطر همین شرائط حساس است که رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی اعلام آماده باش کردند، و ما الان در شرائط آماده باش هستیم در مورد شناسایی که مقاومت ایران خودش را بشناساند، حرف کاملاً درست است کاری که در این رابطه صورت گرفت همین کهکشان امسال بود. برگزاری کهکشانی که ۵ روز در اشرف ۳ ادامه داشت، در آن شخصیت‌های برجسته عربی هم شرکت داشتند و امروز مقالاتی که در مطبوعات عربی نوشته می‌شود گویای این است نسبت به آلترناتیو نگرش جدیدی اینکه تنها عامل سرنگون کننده رژیم مجاهدین و مقاومت ایران است در مطبوعات و مقالات نوشته شده دیده می‌شود. البته که جای کار بیشتر دارد، امیدوارم هر کدام از هموطنان که از دستشان ساخته است و حتماً هم ساخته است بتوانند در این رابطه کمکی بکنند، با نوشتن مقاله و فرستادن نظرات خودشان به سایتها و مطبوعات عربی مقاومت را در این زمینه یاری بکنند، خیلی باعث خوشبختی و مزید تشکر ما است.

علیرضا معدنچی: ربیعی هم امروز در صحبت‌هایش گفت روحانی قرار است با ۱۳ تا از سران کشورها ملاقت بکند باید دید در چه شرائطی این ملاقاتها صورت می‌گیرد، این ملاقاتها در جهت تأیید رژیم یا در جهت تودهنی و توسری زدن به رژیم است. من فکر می‌کنم دومی باشد، منجمله انگلستان که این هموطن اشاره کرده بودند، بوریس جانسون در مسیر سفرش از لندن به نیویورک به خبرنگاران گفت ما با دوستان امریکایی خود و همچنین با دوستان اروپایی خود سرگرم هماهنگ کردن پاسخی برای این موضوع هستیم که ناظر بر کاهش تنش در خلیج‌فارس باشد. حالا این واکنش چطوری است و از چه جنسی است اقدامی که انگلستان کرده نشان می‌دهد، دولت انگلستان اعلام کرد به ائتلاف امریکا پیوسته، ائتلافی که ماموریتش تأمین امنیت دریایی خلیج‌فارس است این نیروهای انگلیسی به نیروهای تحت فرماندهی امریکا در خلیج‌فارس می‌پیوندند، این نشان می‌دهد ملاقاتی هم اگر بخواهد صورت بگیرد، که صورت خواهد گرفت از چه جنس و در چه چارچوبی است.

علیرضا معدنچی: چون از کلمه شارلاتان بازی استفاده کردن کاملاً درست است ولی من تعبیری که از آن می‌کنم این است که مثل موجودی که دچار خفگی شده باشد خودش را به در و دیوار می‌زند. کسی یا موجودی را تصور کنید که در حال خفگی است، فی‌الواقع فشار حداکثری اقتصادی امریکا نفس رژیم را به شماره انداخته است، خامنه‌ای در صحبت اخیر که در درس فقه خارج بود ۲۰ بار اصطلاح فشار حداکثری را بکار برد، این چیزی است که اقتصاد رژیم که از قبل نیمه جان بود را در حال احتضار قرار داده است. کارهای که رژیم در وهله اول دیوانه‌وار می‌نماید ناشی از همین دست و پا زدن و یا به قول این هموطن شارلاتان بازی است و هیچ کار دیگری از عهده او بر نمی‌آید. منظور از قاطعیت فقط عمل نظامی نیست، عمل نظامی ته خط این قاطعیت است، آنچه ما از جامعه بین‌المللی انتظار داریم این است که حداقل بی‌طرفی خودشان را در جنگی که بین مقاومت و مردم ایران با رژیم است، بی‌طرف باشند. از رژیم حمایت نکنند الان ۴۰ سال سیاستهای بین‌المللی از رژیم حمایت کردند، دوران اوباما دوران استثنایی نیست چون نزدیک است مستمر به آن اشاره می‌کنند.

در دوران کلینتون هم اینطوری بود، در دوران بوش پسر قبل از آن پدر همینطور و ۴۰ سال از این رژیم برغم جنگی که رژیم علیه مردم ایران و علیه مقاومت داشته حمایت کردند. بالاترین حمایت در لیست گذاشتن مقاومت بود، بمباران قرارگاه و محل استقرار ارتش آزادیبخش در خاک عراق بود. آن چه ما از جامعه بین‌المللی انتظار داریم اول بی‌طرف باشند، بعد اگر خودشان را در معرض تهدید می‌بینند که می‌بینند اقدام به پاسخ قاطع بکنند، از جمله اینکه مماشات با رژیم را پایان بدهند، از جمله به حمایتهای اقتصادی که تا الان از رژیم می‌شده پایان بدهند، همین خطی که دولت کنونی امریکا علیه رژیم داشته مبنی بر فشار حداکثری این هم در زمزه همان اقدامات قاطعانه است، نه اقدام قاطع فقط اقدام نظامی نیست.

علیرضا معدنچی: این نه به جنگ ظاهرش یک تم ظاهر فریبی دارد، گویا اینها که می‌گویند نه به جنگ خواهان صلح هستند، اما در واقع پشت این شعار نه به جنگ یعنی آری به این رژیم. آن‌ها مردم و مقاومت ایران را متهم می‌کنند طرفدار جنگ هستند!! الان مسئله این نیست گویا الان اراده جنگی وجود دارد کسان دیگری منجمله مقاومت ایران خواهان جنگ هستند و رژیم خواهان صلح است. این رژیم که به خاک عربستان حمله موشکی و پهبادی می‌کند و به تهدیدات خودش ادامه می‌دهد، آیا این رژیم صلح‌طلب است؟ آیا کسانی که می‌خواهند رژیم نباشد اینها باید مارک جنگ بخورند؟ انگاری قضیه بر عکس شده!! ما می‌گوییم نه به جنگ معنی‌ش این است آری به این رژیم!! ما هم می‌گوییم نه به جنگ ولی اول باید جنگ‌طلبی رژیم را متوقف کرد، اول باید جواب این را داد، ما هم می‌گوییم نه به جنگ و نه به این رژیم!! ولی اگر نه به جنگ آری به رژیم باشد نه این شعار فریبکارانه است. جنگ واقعی که وجود دارد جنگ مقاومت و مردم ایران است.  فراموش نکنیم رژیم موشکباران قرارگاه‌های ارتش آزادیبخش و موشکباران لیبرتی بی‌دفاع انجام می‌داد، این اقدام چی بود؟ این‌ها اقدامات صلح‌طلبانه و انساندوستانه بود؟ وقتی نوبت به پاسخ قاطع به رژیم می‌رسد حامیان رژیم و دم و دنبالچه‌های رژیم یک مرتبه صلح‌خواه و صلح‌دوست می‌شوند و شعار نه به جنگ سر می‌دهند!! این شعار عوامفریبانه و قصدش دفاع و حمایت از رژیم و خواست‌ش بقاء رژیم است.

علیرضا معدنچی: این‌ها از القائات رژیم است و در مطبوعات و رسانه‌های رژیم از این حرفها می‌زنند. الان صحنه خیلی روشن است بعد از اقدامات جنگ‌افروزانه رژیم اگر امریکا در این خط بود باید بلافاصله اقدام نظامی می‌کرد و الان عکس آن اثبات می‌شود، که امریکا خواهان حل مسالمت‌آمیز این مسئله است و این رژیم است که بر جنگ و آشوب اصرار می‌ورزد، گوبلز نظام پاسدار سلامی می‌گوید: بله ما زدیم و امریکا جرات نکرد کاری بکند، بله ما اراده این را داریم که اقدام نظامی بکنیم و می‌کنیم و خودمان هم بعهده می‌گیریم، این خودش کلی گویا است که کدام طرف جنگ می‌خواهد ایران را به کشور جنگ‌زده تبدیل بکند.

علیرضا معدنچی: من نمی‌دانم اشاره ایشان به آمدن روسیه به چی هست ولی فرض بکنیم روسیه هم چند تا ناو جنگی هم بفرستد، قابل قیاس با حجم نیروهای نظامی امریکا و کشورهای غربی از انگلستان و فرانسه، استرالیا و نیروهای کشورهای منطقه نیست، فکر نمی‌کنم دو تا ناو روسیه هم بیاید در این تعادل قوا تغییری ایجاد بکند.

علیرضا معدنچی: من فکر نمی‌کنم اصلاً وزارت اطلاعات در این موقعیت باشد که بخواهد خطی را در بین مردم جا بیاندازد، تمامیت رژیم و از جمله وزارت اطلاعات رسواتر و افشاء شده‌تر از این هستند بتوانند کاری در این زمینه بکنند. وزرات اطلاعات اگر خیلی هنر داشته باشد باید کلاه خودش و رژیم را بچسبد که باد قیام  و انقلاب آن را نبرد!! بنابراین مردم بشدت از اینکه رژیم سرنگون بشود حمایت می‌کنند و به دلیل همین وضعیت مردم و اتمسفری که در جامعه هست رژیم دست به این اقدامات دیوانه‌وار می‌زند. مردم بشدت این اقدامات جنگ‌طلبانه رژیم را محکوم می‌کنند. اگر فرصت بود از روزنامه‌های رژیم می‌خواندم تا ببینید که اقداماتی که رژیم می‌کند به چه دلیل است، اجازه بدهید من یک نمونه را بخوانم، یکی از مهره‌های باند اصلاح‌طلب بنام حمید آصفی( این با آن حمیدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه فرق می‌کند). در تلگرام خودش این را نوشته، در مثلی به اینکه به ساعت صفر جنگ نزدیک می‌شویم نوشت: (ساعت صفر جنگ را در رابطه با این اقدامات جنگی رژیم می‌گوید) شرائط کنونی نه جنگ و نه صلح نمی‌تواند ۷ یا ۸ ماه آینده دوام بیاورد، زیرا سقوط مطلق اقتصادی سبب ظهور ابرجنبش اعتراضی خواهد شد (رژیم چرا دست به این کارها می‌زند)، سقوط مطلق اقتصادی سبب ظهور ابر جنبش اعتراضی خواهد شد مگر اینکه نرمشی بشدت قهرمانانه‌تر از دوران برجام توسط نظام برای مذاکره و صلح صورت بگیرد، که حمله به تاسیسات نفتی عربستان شانس مذاکره را نیز تقریباً به صفر رسانده است، (می‌گوید تنها راه این است رژیم بیاید پای نرمشی بیشتر از آنی که در برجام بود). همین فرد می‌نویسد، یک بحران جنگی مهم دیگر از طرف نظام ایران بحران حمله آرامکو می‌تواند به تغییر رفتار آنی و فوری امریکا در قبال نظام بیانجامد، (یعنی دست به اقدام نظامی برند)، د راین صورت جنگ به عاجل‌ترین گزینه امریکا بدل خواهد شد. افکار عمومی مردم امریکا در شرائط جنگی بصورت همدلی با رئیس جمهور وقت سوق پیدا خواهد کرد و مردم امریکا یا جناح رقیب رئیس جمهور درگیر در جنگ را تنها نگذاشته و تضعیف نخواهند کرد، (یعنی اگر رژیم آنطوری که تهدید می‌کند دست به اقدام دیگری مشابه حمله به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان بزند، بایستی منتظر اقدامات متقابلی را که برای او مرگبار خواهد بود را از جانب امریکا و جامعه بین‌المللی داشته باشد.