نظم جهانی نوین و پیچ تاریخی حکومت ولایت فقیه
«نظم نوین جهانی» و «حکمرانی نو» ۲ کلیدواژهیی که در ماههای اخیر به کرات از زبان مقامات حکومت ایران شنیده میشود اما باقر قالیباف، اعتقاد دارد که حکومت ولایت فقیه در آستانهی این «نظم نوین» یک پیچ تاریخی در پیش رو دارد.
به نظر میرسد و یحتمل قطعی، که حکومت ولایت فقیه هر چه از نظر اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… در بنبست بحرانها قرار میگیرد، مقاماتش بیشتر و بیشتر تمایل دارند که در یک سیاست «فرار به جلو»، دم از شکلگیری یک نظم نوین جهانی بزنند و خود را از جمله نقشآفرینان شکلگیری آن جلوه دهند.
جستجویی سردستی در اینترنت در مورد شکلگیری نظم نوین جهانی نشان میدهد که مقامات حکومت ایران و از جمله باقر قالیباف، رئیس مجلس خامنهای چه اصراری دارند مبنی بر اینکه جهان در آستانهی شکلگیری یک نظم نوین جهانی است و نقشهای بدیل و بعضا بیبدیلی نیز برای خود در آن ترسیم میکنند، برای آن همایش برگزار میکنند و مطالب بسیاری را در این زمینه رسانهیی میکنند.
پیچ تاریخی حکومت از زبان قالیباف
در آخرین نمونه از این دست اظهارات باقر قالیباف روز یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، ضمن تکرار ادعاهای پیشین از جنس شکلگیری نظم نوین جهانی، قالیباف مجبور شد اعلام کند که حکومت خامنهای در قالب ایجاد یک حکمرانی نو در «عرصه حکمرانی بینالمللی و داخلی در یک پیچ تاریخی» قرار دارد.
در همین زمینه
حکمرانی نوی قالیباف دیگر چه صیغهیی است؟
در این نیز شکی نیست که حکومت ولایت فقیه به دلیل جاهطلبیهایش در امور مختلف سالهاست که از سوی جامعه جهانی، خصوصا غرب در انزوا به سر میبرد و در هنگامهیی که خامنهای این واقعیت را دید از میانهی دهه آخر قرن پیشین خورشیدی، «فیل» نگاه به شرق را هوا کرد.
بدین معنا که در تعارض منافع غرب و چین و در حالی که چین به لحاظ اقتصادی در سالها و دهههای اخیر پیشرفتهای چشمگیری داشته و در حال حاضر در رتبه دوم از نظر اقتصادی در جهان قرار دارد و بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تا سالهای نه چندان دور در آینده به قدرت اول اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد، خامنهای و حکومتش نیز خیز تعامل با شرق به جای غرب را در اولویت خود قرار دادهاند.
امضای توافقاتی مانند توافق همکاری ۲۵ ساله با چین و شائبهی عضویت حکومت ولایت فقیه در پیمان شانگهای، نقشآفرینی چین در احیای روابط حکومت ولایت فقیه با عربستان، حمایتخواهی از چین در پرونده اتمی و مذاکرات برجامی و… در این راستا قابل تفسیرند.
در این بین نیز هیچ شکی وجود ندارد که چین به چشم یک متحد استراتژیک به حکومت خامنهای نمینگرد و تنها منافع اقتصادی و مادی خود و دسترسی به مواد اولیه ارزان نفتی و غیرنفتی از قبل حکومت ایران را در نظر دارد.
حکومت ولایت فقیه شریک زوری شرق در شکلدهی نظم نوین جهانی
اما در این بین حکومت ولایت فقیه از این معبر، میخواهد خود را شریک اقتصادی چین در معادلات جدید جهانی در خلاء نقشآفرینی جدی آمریکا و اروپا قرار دهد.
اما این به معنای پیشرفت در هر زمینهیی برای حکومت ولایت فقیه نیست بلکه در ذیل سایه تحریمهای شکنندهی غرب، فقط به معنای بر باد دادن ثروتهای نسلهای حاضر و آتی مردم ایران است و لاغیر.
اما خامنهای و مهرههای حکومتش از جمله قالیباف اصرار دارند خود را شریک نقشآفرینی در شکلدهی نظم نوین جهانی جلوه دهند.
اما برای حکومت ولایت فقیه موانع بسیارند؛ همان که قالیباف در سخنان خود از آن به عنوان پیچ تاریخی سخن میراند و آن را نه تحول در حکمرانی از نظر «اندیشههای سیاسی و مبانی حاکمیت جمهوری اسلامی» که حکمرانی نو به معنای «تمرکز بر روی موضوعات اجرایی در ابعاد مختلف در جامعه و پاسخ دادن به موضوعات و نیازهای مادی جامعه» (بخوانید وضعیت فلاکتبار معیشت مردم و وضعیت اقتصادی کشور) میداند که با «حکمرانی حکومت ولایت فقیه در خارج از کشور»، (بخوانید انزوای کامل بینالمللی) گره خورده است.
وی در ادامه نیاز به تحول در این حکمرانی را منوط به نقشآفرینی مردم میکند و مردم را «مبانی ما در همه ابعاد» معرفی میکند که سالهاست «ما مردم را در همه عرصهها کنار گذاشتهایم»! و معترف میشود که در یک بیان کلی، پیچ تاریخی برای حکومت ولایت فقیه فقدان مشروعیت سیاسی و مردمی است.