نگاهی کوتاه به زندگی قمرالملوک وزیری
مادرآواز ایران، زنده یاد قمرالملوک وزیری ۱۲۸۴ خورشیدی متولد شد. قبل از تولد پدرش سید حسن فوت میکند و مادرش که طوبا نام داشت بعد از مدتی و بر اثر بیماری حصبه درگذشت و در هجده ماهگی بود که تحت سرپرستی مادربزرگش که روضه خوان بود قرارگرفت. وی تحت تأثیر مادر بزرگش جرات آواز خوانی پیدا کرد. این آواز خوان حنجره جادوئی، نخستین زن خواننده ایرانی بود که صدایش ضبط شد. مهمترین موفقیت او نیاز زمانه او به نو شدن و دگرگونی بود.
قمرالملوک وزیری انسانی وارسته
وی در نوع دوستی بی نظیر بود و در هر شرایط زندگی خود به حال بینوایان توجه میکرد. دستگیری از بیچارگان و درماندگان را وظیفه انسانی خود میدانست به طوری که اواخر عمر خود را به تنگدستی گذراند. قمر در شانزده سالگی پس از آشنائی با مرتضی نی داود با ردیف موسیقی ملی آشنا شد. وی راهش را برای کسب تجربیات از استادان دیگر هموار ساخت.

مرتضی نی داود موسیقی دان برجسته (خالق تصنیف مرغ سحر) بعد از تأسیس کلاسی برای تدریس تار و ردیف های موسیقی ایرانی یکی از بزرگترین استعدادهای آواز ایران یعنی قمرالملوک وزیری را کشف میکند. این آشنایی در ادامه به همکاری آن دو انجامید و قمر با آموختن از او بسیاری از ترانههای مشهور خود را اجرا کرد. بیشتر تصنیف ها و آوازهای قمر از سال ۱۳۰۶ به بعد با تار مرتضی خان نی داود همراه بود است.
قمرالملوک وزیری، قمری که خورشید شد
آشنایی قمرالملوک با زنده یاد نی داوود منجر به برگزاری نخستین برنامه زنده وی در سالن گراند هتل واقع در لاله زار در ۱۹ سالگی وی یعنی سال ۱۳۰۳ شد. در این اجرای زنده، مرتضی نی داوود وی را با ساز خود همراهی کرد. کار پیشرفت این بانوی خوش آواز در مدتی کوتاه به آنجا رسید که کمپانی «ماسترز ویس» به خاطر ضبط صدای او دستگاه صفحه پرکنی به تهران آورد. بعد از آن کمپانی «پولیفون» نیز به به بازار آمد.
به گفته ساسان سپنتا «استاد زبانشناسی، ادبیات و موسیقی ایرانی» و امیرجاهد «تصنیف ساز» ۲۰۰ صفحه از آثار موسیقی ایرانی با صدای قمر ضبط شده است. قمرالملوک وزیری تمام درآمد خود از هنرش که خیلی هم کلان بوده است را به بینوایان و فقرا میبخشید.

بیشتر بخوانید
قمرالملوک نسبت به مردم متعهد بود
خانم گیسو شاکری داستانی از قمر تعریف میکنند که گویا قرار بود قمر به عروسی یک دختر یتیم برود. از دربار، تیمورتاش برایش، سکههای اشرفی میفرستد و پیغام میدهدکه تو بیا اینجا بخوان. قمر هم در جواب تیمورتاش میگوید به او بگویند که من قمرم، قمر میخواهد به عروسی یک یتیم برود.
فیروزه خطیبی کارگردان «ماه درآینه» که گوشهای از زندگی قمر را به تصویر کشیده به شخصیت قمر اشاره میکند:
«حس آزادیی که در این زن وجود داشت، اهل تظاهر کردن نبود. واقعی بود و با یک حس خیلی عمیق. فقط برای این نبود که نشان دهد من اولین زنی هستم که بدون حجاب روی صحنه میآیم. واقعاً احساس میکرد که این حق را دارد و باید از این حق استفاده کند.
از سال ۱۳۰۳ میگوییم. از زمانی که پیادهروها زنانه مردانه بودند. از زمانی که به زور و زحمت یکسری از موزیسینها، زنها و دخترها توانسته بودند مثلاً در جلسات خصوصی در کنسرتهایی شرکت کنند که البته خیلی شبیه امروز است. من کنجکاو شده بودم که این حس شهامت و اتکاء به خود و خودجوشی از کجا آمده و این باعث شد که من روی این نمایش کار کنم.»
صدایی که دیگر آواز نبود
در قدیم زنان و مردانی را که اهل موسیقی بودند، با تحقیر مطرب یا آواز خوان میخواندند. در مورد قمر اما هیچگاه نشنیدهایم که با تحقیر خطابش کنند»
قمر و نی داوود را دعوت میکنند که بروند دربار برنامه اجرا کنند، ترانهی مرغ سحر را میخوانند. رضاخان گوش میکند و بعد هم از میهمانی میرود. ولی تیمورتاش که نخستوزیر یا وزیر دربار بوده، میآید جلو و به موزیسینها میگوید به چه جرأتی جلو شاه این موسیقی را نواختید. قمر میآید جلو، و میگوید آقای تیمورتاش من بهشان گفتم که این قطعه را بنوازند. چون میدانست که قدرت دارد و کسی نمیتواند روی حرفش حرف بزند، برای اینکه بسیار محبوب بود.
متن ترانهها و تصنیفهای قمر را بیشتر، شاعران آزایخواه سرودهاند. عارف، عشقی، بهار، امیرجاهد به همین خاطر
ترانههای قمردر دوران دیکتاتوری با صدای او بدون سانسور اجرا شدهاند. با گذشت زمان اما برخی از بندهای ترانهها که به استبداد و بیعدالتی اشاره دارد سانسور میشود و همچنان تا امروز در سانسور مانده است.
درگذشت قمر
قمرالملوک وزیری در میان سالی دچار یک سکته مغزی شد. به زحمت صحبت میکرد. از آن شکوه و جلال دیگر خبری نبود. اما گویا پس از گذشت چند سال از این واقعه، تازه بعضیها به یاد او افتاده بودند. برخی تصادفی او را پشت در حسابداری رادیو برای دریافت مبلغی ناچیز دیدند و وضعیت نزار او را گاه با حلقه اشکی در چشم به تفصیل بیان کردند.

قمرالملوک وزیری در چهادهم مرداد ماه ۱۳۳۸ در شمیران براثر سکته مغزی درگذشت و در مزار ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. قمرالملوک وزیری نخستین زن در دوران تاریخ معاصر ایران بود که بدون حجاب به خوانندگی پرداخت. از وی به عنوان پرآوازهترین خواننده زن آوازهای سنتی ایران یاد میشود.
«قمرمرده است ولی صدا و حیات هنری و جسارت و شجاعت او درخاطره زنان ومردان آزاده ایران زنده است».
منابع :
کتاب قمری که خورشید شد» نوشته «زبیده جهانگیری» دخترخوانده قمرالملوک وزیری»
کتاب سیمای هنرمندان ایران – جلداول