قیام ۱۴۰۱ بسیار رادیکال است. این قیام توانست گفتمان انقلاب را در جامعهی ایران احیا کند و انقلاب نه همانند حرکتی که جزیرهی ثبات! ایران در سال ۵۷ را از بین برده است. گفتمانی که از سوی طیف سلطنت مدتی است به راه انداخته شده است و با نکوهش انقلاب ۵۷ به ستایش از سیستم استبدادی پهلوی می پردازد.
بلکه انقلاب به عنوان تنها راه حل برای رهایی از سرکوب و دستیابی به آزادی در جامعهی ایران از نو پدیدار گشت. درحالی که نفی انقلاب در ایران به صورت گفتمان وسیع اشاعه یافته بود و انقلاب سبب همه مشکلات حاضر جامعه ایران دانسته میشد. قیام اخیر بار دیگر گفتمان انقلاب را به جامعه ایران بازگرداند و به گفتمان اصلی استثمارشدگان و سرکوبشدگان بدل کرد.
وجود همین عوامل است که این قیام را از خیزشهای ۸۸ ، ۹۶ ، ۹۸ متمایز میسازد. در واقع نباید قیامها را به تنهایی بررسی کرد؛ بلکه در حقیقت آنها بخشی از یک روند کلی و در امتداد یکدیگر هستند. اما فریادهای اصلاح طلبانه در۸۸ و فریادهای اعتراضی در۹۶ و ۹۸ به گونهای مانع از دسته بندی این حرکتها در قالب یک جنبش رادیکال میشد. قیام اخیر نسخهی بلوغ یافته قیامهای گذشته است.
عناصر رادیکال قیام
قیام اخیر توانست طیف بزرگی از سرکوب شدهها از انواع لایههای تبعیض را با قدرت به خیابان بکشاند. و محدود به طبقهی اقتصادی و اجتماعی خاص و یا اقلیت ملی و جنسیتی خاص نشود. از یک سو شاهد حضور طبقه متوسط شهری در شهرهای بزرگ بودهایم که بعد از۸۸ غالباً در شورشهای خیابانی غایب بودند و از سوی طبقات محروم جامعه که پیش برندهی اصلی خیزشهای ۹۶ و ۹۸ بودند به میدان آمدهاند. و به طورخاص، طردشدگان و حذف شدههای اولیهی انقلاب ۵۷ یعنی زنان وملیتها به ویژه کردها دو بال پیشبرندهی آن هستند و بودند. حضور همین لایههای مختلف تبعیض دیده، حضور قدرتمند زنان سبب شد که گرایشهای ارتجاعی و راست افراطی در قالب گروهای سلطنت طلب نتوانند دست بالا را در خیزش پیدا کنند.
شعار رادیکال قیام
قیام رادیکال است. با شعارهای مترقی و آزادیخواهانه و برابری طلبانه سمت و سوی هژمونیک به خود میگیرد. علاوه بر مبارزه در ساحت خیابان هژمونی و جهت دهی به خیزش بسیار مهم است که درسطح شعار باقی نماند.
از همان آغاز قیام راست افراطی در قامت سلطنت طلبها و پوپولیستهای راست که بیکار نشسته بودند و نظارهگر بودند. قصد مصادره شعارها و جایگزین کردن شعارهای ناسیونالیستی مبتنی بر گفتمان وطن و فقط خودمان، که خاص گفتمان راست افراطی است، را در سر داشته و دارد. اما تا این لحظه که قیام همچنان پابرجاست و به پیش میرود راست افراطی نتوانسته جهت دهی اصلی جنبش و سمت و سو گیری آن را تعیین کند.
بازگشت گفتمان انقلاب خود نمودی از همین مسئله است. درحالی که راست افراطی در مقابل گفتمان براندازی و «رژیم چنج»، هدف حرکات سیاسی اخیر را نه انقلاب و تغییری بنیادی در ساختار جامعه، بلکه چیزی از همان جنس تغییر از بالا و رژیم چنج مهندسی شده معرفی میکرد. آنها در برابر شعارهایی نظیر«مرگ برستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» این بهانه را میآورند که گویا صف اتحاد را می شکند. اما حقیقتاً هیچ اتحادی با فرصت طلبان در میان نیست. در یک قیام رادیکال اتحاد بین مردم محروم و ستم دیدگان در میان است.
بیشتر بخوانید
چرا حکومت از همبستگی کردها و بلوچها با همهی ایران وحشت زده است؟
خواست رادیکال قیام
مسئله مهم برای قیام یک جبههی متحد و همکاری و هماهنگی قدرتمند مردم تحت ستم و تبعیض است. و لایههای آن را زنان که تحت ستم جنسیتی و ستم مظاعف بودهاند و خلق ستم دیده تشکیل میدهند.
تنها با شعار دادن هم نمیتوان رژیم را سرنگون کرد. شعارهای رادیکال بدون یک جهان بینی آزادیخواهانه و عدالت جویانه و عمل رادیکال و انقلابی آزادی و برابری را بدست آورد و بر قرار کرد. تفاوت نگرش به آزادی و عدالت در مناطق مختلف دیده می شود برای مثال یکی از گفتمانهایی که راست افراطی تلاش کرده در میان مردم به ویژه لایههای متوسط و بالای تهران و کلان شهرها ایجاد کند، صحبت ازتبدیل حکومت ایران به یک حکومت نرمال است که مناسبات سیاسی و اقتصادی با دنیای غرب داشته باشد و کلیه قواعد بازار جهانی را بپذیرد.
در این نگرش نه تنها باز توزیع درآمد در میان کل کشورمد نظر نیست بلکه مسئله گویی این است که مردم طبقهی متوسط با سهولت بیشتر بتوانند کالاهای لوکس خارجی را بخرند و سوار ماشینهای خارجی شوند و بتوانند آنرا به قیمت فروش درخود غرب بخرند. این نگاه در نواحی محروم و نواحی فقیر نشین وجود ندارد. اما همین تبدیل کردن این مسئله به یک گفتمان هژمونیک می تواند تعریف آزادی و برابری را خدشه دار کند.
گفتمان رادیکال قیام
گفتمان رادیکال را نه در امکانات زندگی رفاهی برای طبقات مرفه بلکه در کاهش و حذف نابرابریهای درآمدی و رفاهی باید جستجو کرد. ترویج گفتمان رادیکال وظیفه عناصر انقلابی و روشن جامعه است که به خلق ستم دیده امیدواری و نوید دهند. به طور کلی در موقعیت نبردی هژمونیک با راست افراطی و خود رژیم ضد بشری شناخت و نفی مفاهیم و تبلیغات راست افراطی وحاکمیت می تواند زمینهی ساخت گفتمان مؤثر رهاییبخش را فراهم سازد. تنها از طریق این نفی میتوان به شکل بدیل سیاسی و اقتصادی نوین و آزادی و برابری دست یافت. این گفتمان سلبی در مقابل گفتمانهایی شکل میگیرد که حاکمیت و ساختار تبعیض ارائه میدهد.
در حقیقت کسانی که از گفتمان رادیکال وحشت دارند، کسانی هستند که ظلم و ستم را میخواهند باز تولید کنند، به همین خاطر گفتمان سلبی نسبت به گفتمان ایجابی می تواند بهتر عمل کند. چراکه گفتمان سلبی خود بر سازندهی نفی چیزهایی است که ساختار تبعیض آمیز را ایجاد می کند. یعنی ساختاری که تبعیض را نفی میکند، ستم را نفی و به طور کلی سرکوب را نفی میکند.
«به همین خاطر شعار رادیکال مرگ بر ستمگر و خواست رادیکال و گفتمان رادیکال مهم و تعیین کننده است».
❊ مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است.