موج گرانی به سونامی قیام منجر شده است؟!

چشم انداز روشن سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه با مرگ خامنه ای

خامنه‌ ای بازنده‌ای که شکستش را جشن می‌گیرد!

حذف ارز  ۴۲۰۰ و پیامدهای آن، تکانه تندی به سراپای حکومت و جامعه وارد کرده و از  جهات مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است. اما این مسیری است که خامنه ای ناچار به طی آن بوده‌است. اکنون به دنبال این موج سهمگین گرانی، سونامی قیام براه افتاده است.

این همان کابوسی است که خامنه‌ای بسیار تلاش کرد گرفتار آن نشود.

از مدت‌ها پیش یک سوال لااقل برای سران و مسئولان حکومتی به طور آشکار وجود داشته است،  آیا حذف ارز ۴۲۰۰ و گرانی‌های ناشی از آن زمینه ساز قیام و سرنگونی خواهد شد یا خیر؟

یا موجی است که‌ می‌آید و‌ می‌رود و تاثیر جدی روی جامعه نخواهد گذاشت؟ آیا حکومت امکان خروج از این مخمصه را دارد یا به قتلگاهش تبدیل‌ خواهد شد؟

برخی نکات ضروری برای ورود به بحث:

۱.‌ وقتی صحبت از مخالفت  ۹۶ درصدی مردم با خامنه‌‌‌ای و تمامیت ولایت فقیه‌ می‌شود؛ معنی‌اش این است که «مردم» از منظر خامنه‌‌‌ای، یعنی دشمن، آن هم دشمن سرنگون‌کنننده قلمداد‌ می‌شوند.

به همین علت هرگز این  حکومت برای رفاه و آرامش مردم یعنی دشمنش؛ کاری نخواهد کرد. به عکس هرچه بتواند؛ از این دشمن‌ می‌کشد؛ یا آنها را درتنگنا و محاصره اقتصادی و دارویی و.. . قرار‌ می‌دهد. یا سرکوب و کشتار‌ می‌کند یا در یک جنگ روانی آنها را از ارزش‌های‌شان تهی‌کرده و انگیزه انسانی و ملی را در آنها می‌کشد.

۲. این حکومت هرگز درآمد و سرمایه های خود را خرج مردم نخواهد کرد. بلکه آنها را خرج اتمی و موشکی و سرکوب و تروریسم می‌کند، یعنی صرف بقای نظام‌ می‌کند و تا هر جایی که بتواند دست در جیب مردم‌ می‌کند و هیچ رحم و مروتی هم ندارد. یعنی پولی که دارد یا پیدا‌ می‌کند را خرج مردم نخواهد کرد بنابراین زمینه قیام در جامعه باقیست؛ یعنی هرگز این رژیم قادر به خروج از مخمصه قیام و سرنگونی در هر شرایطی نخواهد بود.

۳. صورت مسئله این حکومت نه دوراهی بین سرنگونی یا بقا بلکه زمان سرنگونی است. خامنه‌‌‌ای همه تلاش خود را‌ می‌کند که زمان سرنگونی را عقب بیاندازد و مردم و اپوزیسیون ایران تلاش‌ می‌کنند که آن را جلوتر بیاندازند.

چگونه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی  زمینه ساز قیام و شورش شده است؟

حکومت در شرایط وخیم اقتصادی به سر‌ می‌برد، کسری بودجه شدیدی دارد و چون نمی‌خواهد این کسری را از ثروت و سرمایه‌ها و درآمد نفت تامین کند؛ لاجرم تصمیم گرفته است که این پول را از سفره‌های مردم جمع کند و از‌ آن جایی که آستانه صبر مردم تمام شده، واضح بود که این اقدام یعنی حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی خواه و ناخواه بنزینی بر روی شرایط عینی انقلاب خواهد ریخت و آن را مشتعل‌ می‌کند و رسانه‌ها و کارشناسان نظام روی همین موضوع انگشت گذاشته بودند.

حکومت برای اجتناب از قیام چه کرده است؟

طبیعی است که رژیم ملاها دست به کار شد تا کمترین تاثیر را از حذف ارزش ۴۲۰۰ بپذیرد. حکومت در نبرد ۴۳ ساله خود با مقاومت و مردم؛ تجارب ضد انقلابی زیادی کسب کرده است ولی مهمترین تجربه‌اش را از قیام آبان ۹۸ گرفته است چون تمامیت حکومت تا پای سرنگونی رفت و مهم‌ترین تجربه‌‌اش این بود که به جامعه «شوک» وارد نشود.

به همین علت از تاکتیک‌هایی مانند گرانی تدریجی و در طول زمان، یا اجرای طرح نقطه به نقطه یا استان به استان یا شهر به شهر، یا گرانی مورد به مورد استفاده کرده و میکند. یعنی هر بار یک یا چند موضوع را گران کردن؛ یا گران کن و اجرا کن ولی اعلام نکن! یا خبرهایش را پخش کن و بعد تکذیب کن… آن قدر که حساسیت مردم کم شود.

همچنین  از نظر سرکوب؛ به این نتیجه رسیده که  ماقبل حادثه درصحنه حاضر شده و قدرت نمایی کند و بعد هم اینترنت را قبل از واقعه ببندد و اگر جرقه‌‌‌ای صورت گرفت در جا آتش را خاموش کند تا شعله گسترش پیدا نکند.به همین دلیل در همین سه روزه شروع قیام می‌بینیم عملا در کلان‌شهرها و شهرهای بزرگ حکومت نظامی اعلام نشده برقرار است.

اما در عین‌حال تا جایی که امکان‌پذیر باشد، از توسل به سلاح و شلیک به مردم، به طور گسترده خودداری می‌کند، چون این خودش می‌تواند جرقة ساز قیام باشد این ها اقداماتی است که رژیم کرده و می کند.

خامنه‌‌‌ای برای چنین تصمیم یا قمار خطرناکی روی چه عواملی حساب باز کرده است. بخصوص اینکه تجربه قیام آبان را هم دارد.

اشتباه محاسبه‌های خامنه ای کدام هستند؟

یکم. روی این حساب باز کرده که هنوز جامعه قدرت تحمل دارد.

دوم. روی این حساب باز کرده که مردم همچنان مرعوب دستگاه سرکوب هستند و از تکرار کشتار آبان ۹۸ یک ترس در وجودشان هست و به سادگی حاضر به ریسک حضور در قیام را نخواهند داشت.

سوم. روی این حساب باز کرده که باور به سرنگونی را در مردم از بین برده است.

چهارم. روی این حساب کرده که تعمداً یعنی آگاهانه و با نقشه مسیر مشخص با گسترش و تشدید فقر، با فساد، با اعتیاد، و خودکشی و با محاصره پزشکی و. .. صورت مسئله مردم ایران را عوض کرده است و اینکه الان هرکس به فکر بقای خودش است و دیگر کسی به فکر تضاد اصلی جامعه یعنی سرنگونی  به صورت جدی نیست.

پنجم. روی یک دست کردن نظامش برای سرکوب و غارت بی‌حد و مرز، زیر چتر رئیسی و روی اینکه توان سرکوب قیام‌ها را دارد حساب باز کرده است.

سنتر اشتباه محاسبه خامنه‌ای و شرایط عینی انقلاب چه خواهد شد؟

پس حکومت روی این توانمندی‌های خود حساب باز کرده و وارد یک قمار بسیار بزرگ مرگ و زندگی در داستان حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی شده است.

خود رئیسی و سایر سردمدران حکومت هم از آن به عنوان تصمیم بزرگ یا جراحی بزرگ نام می‌برند.

این عین حرف رئیسی است که گفته است: تصمیم سخت را طبیعتاً نباید از آن فرار کرد!! ….اگرلازم باشه بنده آبرویم را هم در این راه بگذارم …. هر کاری که لازم باشد در این رابطه ما انجام می‌دهیم. پس رژیم ایران تصمیم خودش را گرفته است. این چه تصمیمی است که رئیسی می‌گوید حاضرم آبرویم را در این راه بگذارم؟

گرانی‌ها و حذف ارز ۴۲۰۰ چه سرنوشتی را برای حکومت رقم می زند؟

۱.‌ رییسی اکنون در کانون خشم و نفرت مردم قرار گرفته است. تمام مردم او را  به عنوان مسبب تمامی عواقب امنیتی و اجتماعی و سیاسی این وضعیت می‌دانند و این یک ضربه کیفی به پروژه خامنه‌ای- رئیسی به حساب‌ می‌آید. یعنی آخرین مهره خامنه‌‌‌ای برای سرکوب و بقای حکومت زیر چنین ضربه هولناکی قرار گرفته است. به عبارتی با ضعیف شدن رئیسی این خامنه‌‌‌ای است که به صورت جدی ضربه خورده و آسیب پذیر‌ می‌شود.

۲.‌ پایان سکوت مردم فرا رسیده است و کانون‌های خشم و نفرت از حکومت از شهرهای کوچکتر و محروم‌تر شروع به فوران کرده است.

۳.‌ این وضعیت زمینه‌ساز خیزش‌های اجتماعی گسترده‌تر خواهد شد‌ و با ورود شورشی مردم و نشانه رفتن تمامیت حکومت ناباوری مورد ادعای خامنه ای در مورد سرنگونی به باور و ایمانی عمیق‌تر تبدیل می شود. یعنی باور و امید به سرنگونی در مردم زنده می شود و طلسم اختناق یا هیمنه و هیبت ظاهری دستگاه سرکوب در اذهان مردم شروع به ترک خوردن می‌کند.

مردم به چشم‌ می‌ببینند که‌ می‌توانند شورش کنند و رژیم را به زمین بزنند و به همین اعتبار شهرهای شورشی یکی بعد از دیگری زمینه بروز و ظهور پیدا می‌کنند.

۴.‌ این وضعیت زمینه را برای رشد و گسترش کانون‌های شورشی و ضربات اختناق شکنانه آنها آماده‌تر می‌سازد. آمادگی مقاومت و کانون‌های شورشی برای وارد آوردن ضربات جدی به دیوار اختناق فزونی می‌یابد و پایه‌های سرنگونی چیده می‌شود.

نتیجه‌گیری نهایی

۱. خامنه‌‌‌ای و رژیمش امکان خروج از این مخمصه را هرگز پیدا نخواهند کرد.

۲. حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در این موقعیت، یک اشتباه مهلک استراتژیک است، از آن اشتباهاتی که دیکتاتورها در پایان حکومت خود و در قمار برای بقا، ناگزیر به آن دست می‌زنند. و سرنگونی را یک گام بلند به جلو انداخته است.

۳. به رغم اینکه حکومت تمامی تجارب آبان ۹۸ و قیام‌های اخیر را دارد، ولی این بار با سلسله‌‌‌ای از شورش‌ها و قیام‌ها مواجه است که در پیوند با کانون‌های شورشی به مدار نوینی ارتقا پیدا خواهند کرد.

۴. قيام آبان ثابت كرد كه تنها ره رهايي، آتش جواب آتش است! و این بار؛ آتش قيام از زير خاكسترهای اختناق و سرکوب شعله كشيد. یعنی ارتش گرسنگان از زیر بار انبوه ناباوری و ناتوانی سر بر آورد. اکنون سلسله قيام‌های آتشين و سازمان‌یافته مردم ايران باید با پیوستن شهرهای بزرگتر و کانون‌های شورشی گسترده تر به قیامی مهار ناپذیر تبدیل شود.

۵.‌ دشمن دست بسته نمی‌ماند و قطعا خود را برای چنین شرایطی آماده کرده‌است.اما آن چه که تعیین کننده است، عنصر مقاومت و پایداری مردم  است.این درسی است که مردم اوکراین نیز خوب آن را آموختند. پس باید با امید و یقین به سرنگونی شعله قیام را مهارناپذیرتر کرد.

ما را در توئیتر ایران آزادی دنبال کنید

ما را در تلگرام ایران آزادی دنبال کنید

خروج از نسخه موبایل