اعتراف ناشیانه!
«سینه سپر کردند و میگفتند اگر میتوانید ما را بزنید. چون میدانستند دستور شلیک را از بالا به نیروی انتظامی ندادهاند. اما ما داده بودیم. من گفته بودم هر که از در فرمانداری به داخل وارد شد را بزنید!».
این اظهارت فرماندار شهر قدس یا همان قلعه حسن خان در روزهای قیام آبان ۹۸ است. به این ترتیب او اعتراف کرد که دستور شلیک به همان سینههای سپر شده را داد. او این سخنان را در مصاحبه با روزنامه دولتی ایران بیان کرد. او تصور میکرد با این خود شیرینی برای اصحاب قدرت برای خود محبوبیت میخرد. اما خون پاک جوانان قلعه حسن خان که بر سنگفرش جلوی فرمانداری بر زمین ریخت خیلی زود این موجود وحشی را رسوا کرد.
خون شهدایی همچون:
اسماعیل رضایی پیرپشته
جواد بابایی، قلعه حسنخان
حسن علیزاده، قلعه حسنخان – ۲۳ ساله
حسین حاجیآبادی
حسین شهبازی
حیدرعلی رمضاننژاد
عبدالله آجرلو
علیرضا بابایی
نوید بهبودی
که در آن روز به خاک و خون غلطیدند. شلیک پاسداران در آن روز به دستور فرماندار لیلا واثقی صورت گرفت. همان کس که اکنون نامش در کنار سران سپاه همچون سلامی در لیست تحریم اروپا قرار گرفته است.
لیلا واثقی کیست؟
او متولد ۵۱ و اهل ساری است. ظاهرا اهل خانواده متحجری بوده که تا انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ به مدرسه فرستاده نشده. او سپس با روی کار آمدن یک دیکتاتوری فاسد ولایتفقیه به خدمت آن در آمد. با امکانات دولتی درس خواند و با استفاده از مناسبات قدرت وارد ساختار سیاسی شد و با هر دولتی کار کرد.
لیسانس اقتصاد گرفت. بعد از اشتغال به کار همانند اغلب مدیران دولتی برای کسب درآمد بیشتر به درس هم ادامه داد. بعد از تاجیکستان سر در آورد و دکترای اقتصاد گرفت. البته گرفتن دکترای دانشگاه دولتی کشاورزی روسیه را هم جزو سوابق خود ذکر کرده است.
مدارک کردانی
البته نباید تعجب کرد. چون گرفتن چنین مدارکی در میان مدیران حکومت ولایتفقیه مرسوم است. بازار مکاره مدرک و مقاله و تحقیق در میان مدیران این سیستم فاسد، امر شناخته شده و رسوا شدهیی است. یعنی همان پدیده مدارک کردانی.
در سوابق این نخستین فرماندار زن در حکومت ولایتفقیه، مشاغلی چون مدیر یک انتشارات در ساری، معاون فنی طرح سرشماری در شهر نکا و نامزد ریاست سازمان برنامه و بودجه مازندران هم وجود دارد. البته باید فهم کرد که تمامی این مناصب در سایه یک چیزی امکان پذیر بود. اینکه او قطعا می بایست عضو بسیج و از دلدادگان و سرسپردگان ولایت باشد.
پلههای ترقی به سرعت طی شد
با روی کار آمدن روحانی، وی به عنوان مدیر کل هماهنگی جذب و حمایت از سرمایهگذاری استان مازندران منصوب شد. وقتی انوشیروان محسنی بندپی نماینده سابق چالوس به عنوان استاندار تهران برگزیده شد، لیلا واثقی را به عنوان معاون فرمانداری شهریار منصوب کرد. نباید از یاد برد که بندبی به نوعی مرهون حمایتهای پدر لیلا واثقی بود. به هرحال بعد هم با فشار معصومه ابتکار مثلا برای اینکه گفته شود ما مدیر زن هم داریم، او یک باره فرماندار قلعه حسنخان شد.
او بعد از آن سخنان در مورد شلیک به جوانان به شدت مورد تنفر مردم واقع شد. او با ساده لوحی یک باره خود را به یکی از مشهورترین چهرههای سرکوب اعتراضات آبان ۹۸ تبدیل کرد. در همان زمان در رسانههای اجتماعی نوشتند که حداقل خون ۱۰تن از جانباختگان قلعه حسنخان بر گردن اوست.
هفت خان یک جنایتکار
او به دلیل همین خشونت و دستور بیرحمانه سرکوب مورد تقدیر فضلی وزیر کشور روحانی هم قرار گرفت. او خود در یک فقره اعتراف در مورد روزهای قیام در آبان ۹۸ میگوید: «اگر مردها برای قرار گرفتن در چنین مسئولیتی از هفت خان رستم میگذرند، من از صد خان گذشتهام. میگفتند که شرایط شهر قدس به لحاظ امنیتی خاص است. اما من پذیرفتم. برای همین وقتی درگیری شد، گفتم من یا نباید فرماندار میشدم، یا باید صفر تا صدش را بپذیرم و وسط میدان بمانم. برای همین ۵ شبانه روز در فرمانداری ماندم و سعی کردم آرامش را به شهر برگردانم. اگر نمیماندم ممکن بود دیگران دلسرد شوند».
اکنون این فرماندار جنایتکار در لیست تحریمی اتحادیه اروپا قرار گرفت. او ظاهرا نخستین زن محصول دستگاه مردسالار و جنایتپرور حکومت ولایتفقیه است که به این روز گرفتار شده است. گویی که این دستگاه ابتر چیزی برای زایش ندارد. کوهی که موش میزاید.