توسل جستن دوباره محسنی اژه ای به حربه اعدام
محسنی اژه ای گماشته خامنهای در عرصه اعدام و شکنجه بار دیگر به میدان آمد و تهدید به اعدام کرد.
محسنی اژه ای که از طرف خامنهای ریاست قوه قضاییه حکومتی را برعهده دارد روز سهشنبه، ۹خرداد گفت آنها که باید اعدام شوند اعدام خواهند شد. وی در یک سخنرانی در مورد قیام مردم ایران در سال ۱۴۰۱ گفت: «آنها که به واسطه اعمال و جنایتهایشان طبق قانون باید اعدام میشدند و یا باید اعدام شوند، بدون مجامله [تعارف] و البته در عین رعایت کامل موازین قانونی و عدل و انصاف، حکمشان اجرا شده یا خواهد شد.»
پیشتر از این سازمان عفو بینالملل در گزارشی در مورد خطر قریبالوقوع اعدام ۷ تن دیگر از بازداشتشدگان اعتراضات ۱۴۰۱ هشدار داده بود.
چرا اژه ای به جامعه دندان نشان میدهد؟
بر اساس این گزارش، ابراهیم نارویی، کامبیز خروت، منوچهر مهماننواز، منصوره دهمرده، محمد قبادلو، مجاهد (عباس) کورکور و شعیب میربلوچزهی ریگی در خطر اعدام قرار دارند.
غلامحسین محسنی اژه ای پیشتر از این در اواخر آذرماه ۱۴۰۱ و بعد از اعدام محسن شکاری که «به بستن یک خیابان و مجروح کردن یک بسیجی» متهم شده بود، با دفاع از اعدام این جوان سربدار، انتخاب حکم اعدام برای مجازات محاربه را از «اختیارات» قاضی دانسته بود.
این درحالی است که اخیرا ۶ وکیل ایرانی طی نامهای به آقای گوترز با اشاره به «سوء استفاده» حکومتهایی مانند جمهوری اسلامی از «اصل حاکمیت کشورها» برای اجرای «اعدامهای گسترده بدون نگرانی از پاسخگویی به جامعه بینالمللی»، تاکید کردند: به دلیل «ناکارآمدی قوانین و مقررات فعلی» است که جامعه بینالمللی «جز اعلام محکومیت و انزجار از این اقدامات غیرانسانی، اقدام مؤثر دیگری برای جلوگیری از آن نمیتواند انجام بدهد».
اکنون سوال این است که چرا غلامحسین اژه ای در چنین شرایطی به تهدید اعدام روی آورده است؟ مگر در اردیبهشت ماه با اعدام ۱۲۴نفر رکورد اعدام را نشکست؟ مگر در همین خرداد ماه طی ده روز ۲۶ نفر را حلق آویز نکرده است؟ مگر تاکنون ۷ تن از جوانان قیام را اعدام نکرده و برای بیش از ۲۰ تن حکم اعدام صادر نکرده است؟ پس چرا در چنین وضعیتی اژهای میآید و تهدید به اعدام میکند؟
در همین رابطه
زنان زندانی گفتند شما را روی تیرهای برق اعدام خواهیم کرد!
چرا خامنهای از اعدامها طرفی نبست؟
برای پاسخ به این سوالات به چند واقعیت باید توجه کرد:
۱. همه شواهد حاکی از آن است که خامنهای و حکومتش ضعیفترین دوران عمرشان را میگذرانند. دست و پا زدن و التماس برای ایجاد رابطه با کشورهای منطقه وحالا هم التماس برای حل کردن موضوع اتمی ولو به طور موقت، علامت واضح این ضعف و زبونی است.
۲. خامنهای و دستگاه سرکوبش میدانند که تنها عاملی که تا کنون در مقابل خشم توفنده جامعه بقایشان را تضمین کرده، اعدام و شکنجه و کشتار است. قیام پیروزمند۱۴۰۱ بخوبی نشان داد که خامنهای در پایان مسیر است و مسیری جز سرنگونی برای خود باقی نگذاشته است.
۳. رژیم در ماههای گذشته تا حد امکان از حربه اعدام برای مهار جامعه بهره گرفته است. اعدام بیش از ۱۲۴ تن فقط در اردیبهشت ۱۴۰۱ یک رکورد حتی در دستگاه خود رژیم بود اما نتوانست خشم انباشته شده جامعه را خاموش کند و یا کم کند.
۴. توسل جستن اژه ای به تهدید اعدام در واقع آتش بست دادن بعد از شلیک یا شلیک با تفنگ بدون خشاب است. چون اعدام در حال از دست دادن کارکرد خود است. اژه ای به خوبی این واقعیت را می فهمد که تا جایی که امکان داشت طی این ۴۴ سال اعدام کردهاند. اما این اعدامها به قول نشریات حکومتی خود به عامل خشم و انفجار دیگری تبدیل شده است .
۵. بنا براین، این تهدید اژه ای به این که آنان که باید اعدام کنیم اعدام میکنیم یک پیام ضعف به جامعه است نه پیام قدرت. خامنهای هنوز تصور میکند که با همان روش گذشته میشود جامعه را مهار کرد اما واقعیت سرسختتر از خدعههای دیکتاتورهاست.