محمدباقر قالیباف رئیس مجلس کیست ؟
وقتی خامنهای از یکسال پیش بر طبل «دولت جوان و حزباللهی» میکوبید، میشد انتظار آن را داشت نظام ولایت فقیه به سمت انقباض برای مقابله با قیامهای پیشرو خیز برداشته است. با انتصاب محمدباقر قالیباف به ریاست مجلس نظام، بخشی از این این سیاست عملی شده است تا برای عملیشدن بخش بعدی آن در سال ۱۴۰۰ زمینهسازی شود. محمدباقر قالیباف رئیس مجلس نظام کیست؟
برای کسانی که با نظام ولایت فقیه آشنایی دارند عیان است که کسانی که در نظام به مراتب بالای قدرت میرسند باید وفاداری و «التزام عملی و قلبی» و قبلی خود را به ولایت فقیه به اثبات رسانده باشند.
شرکت در سرکوب، شکنجه و کشتار مخالفان نظام، دزدی و غارت اموال و ثروتهای مردم ایران به نام شرعی و ولایی اختلاس، لمپنیزم، و هر آنچه بتوان در قامت یک حکومت دیکتاتوری و فاشیستی پیدا کرد را این افراد باید یکجا در خود داشته باشند تا لایق همراهی ولی فقیه در بالای هرم قدرت باشند.
از این جهات محمدباقر قالیباف شاید از نمونههای بارز در نظام باشد.
به صورت کلی شاید بتوان بیوگرافی و سرسپاری قالیباف به نظام و خامنهای را به سه بخش مهم تقسیم کرد. البته این ۳ بخش در کنش واکنش با هم و تنیده در یکدیگر بودهاند.
۱.ریل صعود قالیباف در هرم قدرت ولایت فقیه.
۲. نقش قالیباف در سرکوب مردم ایران که او را از نظر خامنهای مستحق دریافت مناصب مهمتر در نظام میکند.
۳.فساد قالیباف که بخش عمدهی آن در شهرداری تهران بوده است.
۱. ریل صعود قالیباف در هرم قدرت ولایت فقیه
وی در ۱ شهریور۱۳۴۰ در طرقبه در نزدیکی مشهد به دنیا آمده است. این موضوع بعدها در ارتباطات او با خامنهای ولی فقیه نظام تاثیر مستقیم میگذارد به نحوی که همه مناصب کلیدی قالیباف با دستور مستقیم خامنهای به او ابلاغ شده است.
قاليباف از امتیاز خویشاوندی با همسر خامنهای نیز برخوردار است. او خواهرزاده همسر ولی فقیه میباشد
از دوران کودکی و نوجوانی او مطالب قابل توجهی منتشر نشده است. آنچه لابد بفرموده در مورد قالیباف انتشار یافته تاریخش به بعد از انقلاب ۱۳۵۷ برمیگردد.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران محمدباقر قالیباف فعالیت خود را در بسیج آغاز میکند. با شروع اعتراضات مردمی در کردستان قالیباف در سن ۱۸ سالگی به کردستان میرود و نقش بسزایی در سرکوب مردم کرد ایفا میکند.
بعد از شروع جنگ خمینی با عراق در سن ۱۹ سالگی در خدمت ماشین جنگطلبی خمینی قرار میگیرد و به جنگ میرود و در اوایل جنگ به عضویت سپاه در میآید.
این آغاز سلسلهای از صعودهای وی در نظام ولایت میشود. در سال ۱۳۶۱ و در ۲۱ سالگی به فرماندهی تیپ امام رضا منصوب میشود.
در سال ۱۳۶۲ به فرماندهی لشگر پنج نصر خراسان ارتقاء مییابد و در این سمت، بسیاری از جوانان و کودکان و دانشآموزان را به میدانهای مین میفرستد.
در سال ۱۳۶۲ عقد قالیباف و همسرش توسط خمینی خوانده میشود. وی تا سال ۶۶ در منصب فرماندهی لشگر پنج نصر خراسان باقی میماند.
در سال ۱۳۶۶ به عنوان جانشین فرمانده قرارگاه مقدم سپاه در غرب منصوب میشود و پس از آن در همین سال فرمانده قرارگاه نجف کرمانشاه میشود.
یکسال بعد در سال ۱۳۶۷ به فرماندهی منطقه ۳ کشوری شامل گیلان و مازندران برگزیده میشود.
در سال ۱۳۶۸ به عنوان فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در مازنداران منصوب میشود. گام بعدی ترقی او در هرم قدرت ولایت فقیه که حالا خامنهای بر بالای آن است، رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه در سال ۱۳۶۹ است.
وی مناصب دیگر را نیز به سرعت به یمن فرمانبرداری از خلیفه ولایت و سرسپاری به او کسب میکند. معاونت هماهنگکننده ستاد مشترک سپاه در سال۱۳۷۰، جانشینی فرماندهی کل سپاه در قرارگاه خاتمالانبیاء و فرمانده این قرارگاه در سال ۱۳۷۳، همچنین جانشینی فرماندهی بسیج در این سال از جمله این مناصب اهدایی به قالیباف است.
جوایز ولی فقیه به قالیباف به یمن خوشخدمتیهایش بدینجا پایان نمیپذیرد. در سال ۱۳۷۶ به جانشینی فرماندهی نیروی هوایی سپاه منصوب و در سال ۱۳۷۶ فرمانده نیروی هوایی سپاه میشود.
به مدت ۳ سال قالیباف در شکلگیری یگانهای موشکی سپاه و گسترش آنها، از ۳ تیپ یگانهای موشکی زمین به زمین به ۵ تیپ نقش عمدهای ایفا میکند و در این سمت عمدتا بر روی گسترش موشکهای زمین به زمین شهاب تمرکز میکند.
بعد از جانشینی فرماندهی نیروی هوایی سپاه، خامنهای برای قالیباف در سال ۱۳۷۹ فرماندهی نیروی انتظامی را در نظر میگیرد.
به دنبال کسب تجربه در سرکوب مردم در نیروی انتظامی، با حفظ سمت و در سال ۱۳۸۳ به عنوان نماینده رئیسجمهور وقت ولایت فقیه؛ محمد خاتمی، در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب میشود.
دورانی که قالیباف درباره آن میگوید «دادگاه ویژهی جرایم قاچاق کالا و ارز را راهاندازی کردیم. پروندههای مهمی را در این دادگاه بررسی کردیم؛ فرودگاه پیام، قاچاق خودرو. عاملان چند قاچاق بزرگ را هم که به جاهای مقتدری وابسته بودند کشاندیم به همین دادگاه.»
اما قالیباف خود هیچگاه به دادگاه کشانده نشد در پروندههایی که سنگینی آن در مقابل این پروندهها به مانند فیل و فنجان بود.
در سالهای بعد صعود قالیباف از پلههای قدرت در نظام ادامه یافت وقتی سال ۱۳۸۴ منصب شهردار تهران را به مدت ۱۲ سال قبضه کرد.
قالیباف همچنین در سال ۱۳۸۴ وارد عرصه سیاست میشود و سودای ریاست جمهوری را در سر دارد اما به جایی نمیرسد در برابر احمدینژاد که نظرش به نظر خامنهای نزدیکتر است مغلوب میگردد.
در سال ۱۳۹۲ او مجدد شانسش را برای ریاست جمهوری آزمایش میکند اما این بار نیز راه به جایی نمیبرد چرا که نظام در این دوران نیاز دارد تا روحانی را از صندوق بیرون بکشد تا در برجام نرمش قهرمانانه از خود نشان دهد.
در سومین آزمایش برای خیز ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۶ نیز، قالیباف مغلوب روحانی میگردد.
بعد از استفعای قالیباف از منصب شهرداری تهران در پی ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری و بعد از شکستش در انتخابات، از سوی شوهر خالهاش؛ خامنهای در مرداد ۱۳۹۶، به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب میشود.
احمدینژاد که از شهرداری به ریاستجمهوری نظام رسیده بود، تلاش کرد یکی از نزدیکانش را شهردار کند، اما قالیباف آنچنانکه خودش در یک فایل صوتی گفته، با حمایت بیت خامنهای شهردار تهران شد.
قالیباف در آن فایل صوتی میگوید «در حالی که همهچیز چیده شده بود که یکی از نزدیکان احمدینژاد شهردار شود، محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبری، به او زنگ زده که همراهش به جلسه شورای شهر برود و در آنجا او به عنوان رئیس دفتر رهبری ابراز تمایل به شهردار شدن قالیباف را اعلام میکند و شهرداری او قطعی میشود».
اما تازهترین منصب قالیباف که به او اعطاء گشت ریاست مجلس نظام است تا بر روی کرسی آن، در کنار ابراهیم رئیسی؛ قاتل مردم و جوانان ایران در دههی ۶۰ بر کرسی مقننهی نظام و حسن روحانی امنیتیترین رئیس جمهور نظام بر بالای قوه مجریهی نظام، در راس سه قوه نظام خامنهای قرار گیرد.
۲. نقش قالیباف در سرکوب مردم ایران که او را از نظر خامنهای مستحق دریافت مناصب مهمتر در نظام میکند.
شاید بتوان اولین اقدامات عملی قالیباف در بخش سرکوب مردم ایران را نقش او در سرکوب مردم کردستان در اوایل بعد از انقلاب سال ۵۷ در ایران دانست.
قالیباف در ۱۸ سالگی و بعد از اعتراضات مردم کردستان به این مناطق میرود و نقش گستردهای را در سرکوب مردم کرد ایفا می کند.
در بخش دیگری از پروندهي سرکوب قالیباف شاهد استفاده از دانشآموزان در جبهه جنگ با عراق هستیم آنجا که در قالب فرماندهی لشگر ۵ نصر خراسان دانشآموزان را به روی میدانهای مین برای پاکسازی میفرستد.
روند فعال سرکوب مردم ایران توسط قالیباف ادامه پیدا میکند و وی هنگامی که در سال ۱۳۶۷ به فرماندهی منطقه ۳ کشوری برگزیده میشود و در این دوره نقش جدی در سرکوب مردم استانهای شمال کشور شامل گیلان و مازندران را به عهده میگیرد.
مرحله بعد سرکوب در پرونده قالیباف به دوران جانشینی وی در فرماندهی بسیج در و بعد از سال ۱۳۷۳ برمیگردد.
در این دوران و مناصب، وی نقش فعالی در سرکوب و تشکیل قرارگاههای «امر به معروف و نهی از منکر» به نام سیدالشهداء در استانهای مختلف کشور ایفا میکند.
وی همچنین پایهگذار فعالیتهای اطلاعاتی بسیج در کشف هستههای مقاومت مردمی و دستگیری و سرکوب آنها در این دوره میباشد.
قالیباف که روز به روز نردبان ترقی را در نظام میپیماید باید بدهی خود به خلیفه را بپردازد بخشی از این بدهی در جریان اعتراضات تیر ۷۸ در کوی دانشگاه پرداخته! میشود.
محمد باقر قالیباف در جریان رخدادهای ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به عنوان یکی از فرماندهان ارشد سپاه، همراه با ۲۳ تن دیگر نامهای اعتراضآمیز را با لحنی تند به خاتمی، رئیس جمهور وقت نظام نوشتند که «کاسه صبرشان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی بر خود جایز» نمیدانند. قالیباف خود گفته بود این نامه را او و قاسم سلیمانی تنظیم و امضاها را جمعآوری کرده بودند.
قاليباف در جريان اعتراضات دانشجویی کوی دانشگاه تهران در سال ۷۸ به گفته خودش به کف خیابان میآید؛ «حادثه سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد… وقتی (دانشجويان معترض) در کف خیابان به سمت بیت رهبری راه افتادند، بنده فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الان روی موتور ۱۰۰۰ با چوب هست. با حسین خالقی. ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم. آن جایی که لازم باشد بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم، جزو چوب زنها هستیم. افتخار هم هست از سال ۵۸ هم علیه مسعود رجوی چوب میزدیم. تو خیابان، دانشگاه و دانشکده. جلوشان را میگرفتیم خوب ما جزو دار و دسته بچههای شهید بهشتی بودیم. از آن روز ما اونجوری که لازم بوده چوب بزنیم کف خیابان چوب میزدیم. نگفتم من سردار فرمانده نیروی هوایی هستم، ترا چه به کف خیابان فرماندهی اینجا کف خیابانه»
یکی دیگر از موضعگیریهایی که محتوای قالیباف را به عنوان یک «چوبزن» نشان میدهد آن چیزهایی است که بعد از تظاهرات اعتراضی ۲۵ بهمن ۸۹ ابراز کرد.
او راهپیمایی اعتراضی مردم را محکوم کرد و آنرا حادثهای شیطانی نامید. او «مسببان این اتفاقات و علیالخصوص» کسانی را که «سران فتنه» مینامید فاقد «بلوغ سیاسی»، «دین» و «عقل» دانسته و عملکرد آنها را «مشابه و مترادف» سازمان مجاهدین خلق ایران دانست. (انتخاب ۲۸بهمن ۸۹)
در جریان مناظره انتخابات ریاست جمهوری نظام در سال ۹۲ حسن روحانی افشاء کرد که در سالگرد اعتراضات کوی دانشگاه هجده تیر، قالیباف بعنوان فرمانده نیروی انتظامی تصمیم داشت با کشیدن دانشجویان به صحنه بصورت گاز انبری آنها را دستگیر کند.
همچنین روحانی با جمله «من سرهنگ نیستم، حقوقدانم» خطاب به قالیباف پرونده سرکوب وی را به رخش کشید.
قالیباف پیشتر در سال ۸۹ خودش در مورد نفرت مردم از سرکوب وی گفته بود «این سالها گاهی کسانی طوری برخورد میکنند که انگار بگویند «یا تو یک دیکتاتور نظامی هستی یا باید از دورهای که نظامی بودهای ابراز ندامت کنی.» نه. ندامتی در من نیست.»
بعد از انتخاب قالیباف به فرماندهی نیروی انتظامی دوره ۳ سالهی آن نیز با خدمات قالیباف به خامنهای و نظام سپری میشود وی طی این مدت نقشی عمده در سرکوب مردم در شهرهای مختلف کشور ایفا میکند.
در دوران تصدیگری قالیباف بر نیروی انتظامی افراد زیادی از هنرمندان یا روشنفکران احضار، بازجویی یا زندانی میشوند. به ویژه سازمان حفاظت و اطلاعات نیروی انتظامی به احضارها و بازداشتهای گسترده فعالان فرهنگی، روزنامه نگاران، هنرمندان و فعالان اجتماعی اقدام کرد.
اقدام به گسترش یگان ویژه نیروی انتظامی و تأسیس پلیس سرکوبگر ۱۱۰ و صرف بودجههای کلان جهت تأمین نیازمندیهای این ارگان برای تجهیز بیشتر، به منظور سرکوب مردم از جمله اقدامات قالیباف است.
وقتی قالیباف در سال ۸۴ و بعد از ناکامی در انتخابات ریاستجمهوری در مقابل احمدینژاد مغلوب میشود برای او منصب شهرداری تهران توسط خامنهای در نظر گرفته میشود. سرکوب در قالب طرح جداسازی جنسیتی در شهرداری از جمله اقدامات قالیباف در این دوره میباشد.
همچنین در جریان سومین دور مناظره انتخاباتی کاندیداهای فرمایشی ریاست جمهوری نظام در سال ۹۶، روحانی به گوشهای از سرکوب قالیباف در این دوران اشاره میکند و میگوید: «اگر پرونده سال۸۴ آقای قالیباف که دست من بود و نگذاشتم منتشر بشه و دعوا کردم با بعضیها در دبیرخانه که موقع انتخابات این نباید هیچکی مطلع بشه که اگر من آن مردانگی را نکرده بودم شما الآن اینجا ننشسته بودید. آقای قالیباف شما که طرحت همیشه لولهکردن بود. شما که هر وقت به دبیرخانه میآمدی میگفتی بگذارید من این دانشجوها را ظرف ۲ساعت لوله میکنم. شما اگر ما مخالفت نکرده بودیم همه دانشگاههای ایران پر از لوله بود».
در یک فایل صوتی که پس از مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری نظام در سال ۹۶ پخش شد قالیباف ماجرای گرفتن حق تیراندازی از شورای امنیت ملی در ماجرای کوی را بیان میکند.
قالیباف در این فایل صوتی میگوید: «در سال۸۲ بعد از آتش کشیده شدن کوی دانشگاه و حادثه طرشت، من در جلسه شورای امنیت ملی محکم دعوا کردم و حرفهای بسیار تندی زدم و شأن جلسه را رعایت نکردم و گفتم امشب هر کس بخواهد بیاید توی کوی و بخواهد این کارها را انجام بدهد، من بهعنوان فرمانده ناجا، لهشون میکنم و جمعشان میکنم. این عزیز محمدی (منظور فرمانده سپاه پاسداران) شاهد است…. من در آن جلسه با برخوردی که انجام دادم مجوز حضور نظامی و تیراندازی برای ناجا (به سوی دانشجویان بیدفاع) را در کوی دانشگاه از شورای امنیت کشور گرفتم».
ابعاد سرکوب در مورد قالیباف تنها منحصر به درون مردم ایران نبود. قالیباف همچنین در حمله به سفارت عربستان در ۱۲ دی ۹۶، با اشاره خامنهای و از طریق آخوندی به نام حسن کردمیهن که وابسته به قالیباف بود نقش فعال داشت. (اقتصاد نیوز- ۱۰اردیبهشت ۹۶)
۳.فساد قالیباف که بخش عمدهی آن در شهرداری تهران بوده است.
هر چند در مناصب و سمتهای پیشین قالیباف درگیر فساد بوده است اما مهمترین بخش فساد قالیباف به دوران تصدی او در پست شهردار تهران برمیگردد.
وی برای ورود به شهرداری تهران و در آستانهی آن، که آوازهی مفاسدش در آن عالمگیر شد ادعا میکند که «باید راه جدیدی برای بودن در خدمت مردم پیدا میکردم. راستش همیشه معتقد بودهام که مردم خدمتگذار تنبل و پرمدعا لازم ندارند و نمیخواهند».
شاید اختلاس، دزدی، رشوه و واگذاری املاک شهرداری با تخفیف بالا به بعضی از مدیران شهری لابد بخشی از این خدمتگذاری قالیباف به مردم ایران و تهران بوده است!
در شهریور ۱۳۹۵ روزنامه شهروند خبر واگذاری املاک شهرداری با تخفیف بالا به بعضی از مدیران شهری را منتشر کرد، سپس سایت معماری نیوز متن نامه «سازمان بازرسی کل کشور» را منتشر ساخت که در آن نام و جزئیات میزان تخفیف ارائه شده به دهها نفر و چندین تعاونی، توسط شهرداری افشا شد. در نتیجه این گزارش، سردبیر سایت معماری نیوز با شکایت قالیباف دستگیر و زندانی شد.
قالیباف ابتدا موضوع را تکذیب کرد و سپس گفت که از آن اطلاعی نداشته و پس از آن بارها تاکید کرد که تخلفی صورت نگرفته است.
با این حال کار به تقاضای «تحقیق و تفحص» از عملکرد شهرداری تهران در واگذاری املاک و پروژههای مشارکتی به اشخاص حقیقی و حقوقی در مجلس نظام کشیده شد که نهایتا بیش از ۱۳۰ عضو مجلس نظام رای به رد این تقاضا دادند که خود فساد دیگری در لاپوشانی فساد قالیباف بود.
در مناظره انتخاباتی کاندیداهای فرمایشی ریاست جمهوری نظام در سال ۹۶، روحانی به گوشهای از فساد قالیباف اشاره نیز میکند که «پرونده سال۸۴ آقای قالیباف که دست من بود و نگذاشتم منتشر بشه».
اشاره روحانی به اولین پرونده بزرگ فساد اقتصادی علیه قالیباف و رابطه ستاد انتخاباتی او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ با قاچاقچیان بزرگ مواد مخدر و سوخت بود که هیچ گاه پیگیری نشد.
در این مناظرهها، جهانگیری نیز خطاب به محمدباقر قالیباف گفت: «آقای قالیباف اموال مردم را چه کردی؟ طبق گزارش سازمان بازرسی کل کشور، ۲۲۰۰میلیارد تومن املاک مردم را بخشیدی، تخفیفهای نجومی دادی، آپارتمان ۱۰میلیارد تومنی رو ۲میلیارد تومن دادی. نه پول گرفتی، گفتی ۲۰ ساله بیان پولش رو بدن. هرکس خواست ورود کنه، اجازه ندادی، مجلس خواست تحقیق و تفحص کنه، رفتید لابی کردید جلوش رو گرفتید، چرا جلوی تحقیق و تفحص مجلس را گرفتین، چرا جلوی تحقیق و تفحص شورای شهر را گرفتین؟»
در پرونده دیگری معلوم شد تخلفات گستردهای در بانکهای شهر و سرمایه تحت نظارت و مدیریت شهرداری صورت گرفته است.
جهانگیری در این باره نیز در مناظرهها گفت: « آقای محمدباقر قالیباف شما بیشترین تخلف در بانکهایی که در حول وحوش شما دارند انجام دادید. اصلاً این مؤسسات اعتباری شما ایجاد کردید، شما میدونید بانک قوانین امروز چه وضعی داره؟ من فقط بهخاطر رعایت مصالح ملی کشور نمیگم. شما میدونید در بانک شهر چی میگذاره؟ شما میدونید بانک سرمایه رو به چه قیمت به چه کسی واگذار کردید؟ در ادامه میگم به شما».
کارنامه ننگین فساد قالیباف در اینجا بسته نشد. روزنامه ایران در ۲۱ تیر ۱۳۹۶ با استناد به «نامه سازمان بازرسی کل کشور» نوشت «شهرداری تهران به «ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری» و «تضییع اموال عمومی» به مبلغ ۲۲هزار میلیارد تومان متهم شده است… به استناد این نامه، شهرداری تهران به برخی از مدیران خود، اعضای شورای شهر، یک نماینده مجلس، یک مقام نیروی انتظامی و چند مقام و مأمور حراست، زمینهایی را در مناطق شمالی تهران با ۵۰درصد تخفیف واگذار کرده بود.»
در سال ۹۸ نیز رسانههای حکومت بخش دیگری از موارد دزدی و اختلاس محمدباقر قالیباف شامل «۴۷ فقره حساب بانکی مخفی»، «بدهکاری ۲۲۹میلیارد و ۷۰۰میلیون تومانی قوه قضاییه به شهرداری و عدم پرداخت آن»، «طلب ۴۹۷میلیارد تومانی شهرداری از بنیاد تعاون سپاه»، «پرداخت ۶۰میلیارد تومان کمک و همچنین اعطای زمینهایی به مساحت هفتادهزار متر، هفت هزار متر و سه هزار متر به خیریه امام رضا متعلق به همسر قالیباف» و «خرید و فروش ایستگاه مترو» میشود. را فاش کردند. (سایت تابناک ۲۹مرداد ۱۳۹۸)
مجید فراهانی، رئیس کمیته بودجه شهرداری تهران به گوشهیی از دزدی قالیباف اذعان کرد. وی روز دوشنبه ۲۵دی ۹۶ با ایسنا مصاحبه گفت: «به هم ریختگی شدیدی بهلحاظ مالی و معاملاتی در اوضاع شهرداری میبینیم طی جمعبندی دوازده سال از سال۸۴ تا ۹۶ در بررسی بودجه و ردیف هزینهها و درآمدها متوجه شدیم که فاصله بین مجموع درآمدهای مکتسبه تا مجموع هزینههای ثبت شده رقم بالایی حدود ۲۰هزار میلیارد تومان است. وقتی مجموع درآمدهای حاصله را از مجموع هزینههای انجام شده کسر میکنیم به یک شکاف ۲۰هزار میلیارد تومانی طی مجموع ۱۲سال گذشته میرسیم و معلوم نیست این ۲۰هزار میلیارد تومان کجا رفته و باید این رقم گمشده تعیینتکلیف شود. در هیچ کجا قید نشده است که این ۲۰هزار میلیارد تومان کجا رفته؟»
در یک نمونهی دیگر رقم فساد محمدباقر قالیباف،۷۰ هزار میلیارد تومان بدهی شهرداری تهران است که اخیرا از سوی پیروز حناچی، شهردار فعلی تهران مطرح شده است.
حالا که محمدباقر قالیباف رئیس مجلس نظام شده، تقریباً قطعی است که پروندههای فساد اقتصادی علیه شخص او و خانوادهاش و حتی شاید دوستان و نزدیکانش پیگیری نخواهد شد. هرچند، در پانزده سال گذشته هم پروندههای فساد علیه او هرگز پیگیری نشد و هیچگاه به دادگاه فراخوانده نشد.
چشمانداز پیش رو
سرکوب، شکنجه، دستگیری، زندان، فساد، اختلاس، رشوهدادن و گرفتن و بسیاری مفاسد دیگر رزومه محمدباقر قالیباف را تشکیل میدهد و او را از نظر خامنهای شایسته تکیه بر مجلس نظام میکند تا در این منصب و در ادامهی خدمت به خامنهای به فساد و خیانت خود به مردم ایران ادامه دهد.
در حالی که نظام قیام آبان ۹۸ را پشت سر گذاشت و بنا به اظهارات سران نظام منتظر قیام بعدی است، مجلس «پاسدارنشان» که محمدباقر قالیباف بر کرسی راس آن تکیه زد، آن روی سکه و لازمهی «دولت جوان و حزباللهی» است که خامنهای به آن فراخوان داد.
خامنهای در وحشت از قیام و با تیغ نظارت استصوابی شورای نگهبانش، برای زدودن افراد ریزشی، برای چنین مجلس و دولتی برنامهریزی کرده بود، اما انقباض بیشتر در نهایت همراه با انفجار خواهد بود. انفجاری که پایان ولایت فقیه را رقم خواهد زد.
بیشتر بخوانید:
پاسدار محمد باقر قالیباف به سرکوب دانشجویان شناخته میشود