آلترناتیوی دمکراتیک و مردمی در مقابل دیکتاتوری!
به قلم عبدالرحمن گورکی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی
هرچند که فعالیتهای بینالمللی و داشتن روابط دپیلماتیک در خارج از ایران برای نبرد با دیکتاتوری، از آغاز برای مقاومت ایران حائز اهمیت بسیار بوده است، اما هرگز جایگزین فعالیت نیروهای مقاومت «در داخل کشور» نبوده و نمیتواند که باشد! به همین دلیل است که برجستهترین وجه ممیزه مقاومت ایران با دیگر نیروها، حضور فعال و گسترده در میان مردم و در شهرهای ایران است. نیرویی که توانست در قیامهای مردمی گذشته و به ویژه در قیام جاری که از۲۵شهریور (۱۶ سپتامبر۲۰۲۲) سال گذشته آغاز شده، نقش بیبدیل خود را ایفا و قیام را در بستر واقعی خود به پیش ببرد.
مقاومت ایران با داشتن «ارگان رهبری جمعی قیام» و «خط دیپلماسی انقلابی»، علاوه بر خنثیسازی تلاشهای مذبوحانه دو دیکتاتوری شاه و آخوندی برای به حاشیه راندن مقاومت و خاموش کردن قیام مردم، شعارهای انحرافی و ناقص و آلوده برخی محافل ارتجاعی و استعماری را به چالش بکشد و خواسته اصلی مردم ایران، یعنی سرنگونی دیکتاتوری در ایران را حفظ و حراست بکند و از این طریق جهانی را به حمایت از قیام ضددیکتاتوری مردم ایران و مقاومت ایران برانگیزاند.
این مقاومت بر این باور است که قیام کنونی، اگرچه تازهترین فراز از قیامهای ضددیکتاتوری در ایران بوده، اما در واقع محصول قیامهایی بوده که در چهار دهه اخیر در ایران وجود داشته و برای مردم و مقاومت ایران هزینه بسیار در پی داشته است. به ویژه باید به قتل عام بیش از۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷اشاره کرد که با فتوای خمینی و مجریانی همچون ابراهیم رئیسی (رئیس جمهور فعلی رژیم آخوندی) صورت گرفته که به موازات آن جنبش دادخواهی خون این شهیدان توسط رهبری این مقاومت اعلام گردیده است. خانم مریم رجوی در این رابطه میگوید:
جنبش دادخواهی
از هفتههای اول بعد از شروع قتلعام، مسعود رجوی موج موضعگیری و افشاگری و دادخواهی را در داخل و خارج ایران به حرکت درآورد و در نامهها و تلگرامهای متعدد به دبیرکل ملل متحد، اطلاعات بسیاری درباره این کشتار را فاش کرد. در تابستان سال ۱۳۹۵، خانم مریم رجوی طی پیامی، در مورد جنبش دادخواهی شهیدان قتل عام ۱۳۶۷ گفت: «جنبش دادخواهی، مؤاخذه رژیم ولایت فقیه بر سر تمامی اسرار مخفی این کشتار است». خانم رجوی اخیرا اعلام کردند: «گذشت ۳۵سال از آن جنایت عظیم و مخفی کردن یا انهدام مزارهای قتلعامشدگان توسط رژیم حاکم نتوانست آن قهرمانان را به فراموشی بسپارد.
زمان پایان دادن به مصونیت ۴۰ساله سران رژیم آخوندی بهخاطر ارتکاب جنایت علیه بشریت فرا رسیده است. خامنهای و رئیسی و اژهای و آمران کشتار جوانان ایران در قیامها بهویژه سركردگان سپاه پاسداران باید در یک دادگاه بینالمللی محاکمه شوند
خانم مریم رجوی همچنین اعلام کردند: جنبش دادخواهی جنبشی است که در آن خونهای سربهداران ۶۷، ۱۵۰۰شهید قیام ۹۸ و ۷۵۰شهید قیام ۱۴۰۱ دائماً در جوش و خروش است و مردم را به ایستادگی و قیام و نبرد برمیانگیزد. این جنبشی است تا سرنگونی رژيم آخوندی».
یگانه راه!
مردم ایران به طور عملی به این واقعیت رسیدهاند که وضعیت هرگز به گذشته برنخواهد گشت و پیروزی در استمرار قیام و پیشروی برای فتح قدرت نهفته است. هرگونه سستی و توقف، دیکتاتوری در ایران را جریتر میکند. لذا رمز سرعت بخشیدن در حرکت و رسیدن به پیروزی بر دیکتاتوری، کوبیدن هرچه بیشتر بر طبل قاطعیت و نبرد با دیکتاتوری است.
در همین زمینه
یافتههای «چارلز تیلی» مانع سرنگونی حکومت نمیشود
ارتجاع و استعمار!
ارتجاع و استعمار میخواهند مدار مسائل و موضوعات مربوط به ایران را بین خود ببندند و گزینهیی برای مردم و مقاومت ایران باقی نگذارند. این تابلویی بود که در طول پنج دهه اخیر بارها شاهد آن بودهایم. وگرنه پرونده رژیمهای دیکتاتوری در ایران باید بارها بسته میشد و یک حاکمیت ملی، مردمی و دمکراتیک در ایران برقرار میگردید.
از بازگرداندن خمینی به ایران تا سرکوب آزادیها و قتل عام آزادیخواهان و زمینهسازی برای به مسند قدرت نشاندن وی در ایران.
از سکوت و بیعملی در برابر وحشیگری و جنگطلبی خمینی در منطقه تا آتشبس ِصوری تحت نام قطعنامه ۵۹۸در سال ۱۳۶۷.
از چشم پوشی بر قتل عام زندانیان سیاسی قتل عام شده در همان سال توسط خمینی و قضائیه ولایت فقیه تا معاملات ننگین اقتصادی با این دیکتاتوری در چهار دهه اخیر.
از نامگذاری تروریستی مقاومت ایران در کشورهای جهان تا محاصره و قتل عام مجاهدین خلق در اشرف۱ و چشمپوشی بر جنایات رژیم و عوامل تروریستیاش در عراق علیه مقاومت ایران.
از چشم پوشی بر کارنامه سنگین رژیم آخوندی در پهنه نقض فاحش حقوق بشر و گسترش تروریسم و دخالت در امور کشورهای منطقه تا اقدامات اخیر آنها در جریان قیام اخیر برای خاموش کردن قیام مردم و آلترناتیوتراشی و تحمیل نوع دیگری از دیکتاتوری بر مردم ایران از طریق بقایای دیکتاتوری سابق به منظور بیاثر کردن مقاومت و ارگان رهبری قیام و به حاشیه راندن یگانه آلترناتیو دمکراتیک و مردمی و بسیج تبلیغاتی و موج سانسور علیه آن! تحت نام دروغین و بیاساس اقدامات قضائی در کشورهای اروپایی و …
به همین دلیل است که مقاومت ایران بارها اعلام کرده که ما هرگز چشم به کسی ندوختهایم که دیکتاتوری در ایران را براندازد. خواسته ما به عنوان مقاومت این بوده و هست که به دیکتاتوری کمک نکن که بر سر کار بماند! براندازی کار مردم و مقاومت ایران است!
کلام آخر!
کلید سرنگونی دیکتاتوری و برقراری حاکمیت ملی و مردمی و دمکراتیک در ایران، در دست مردم ایران است. ارتجاع و استعمار برای مقابله با چنین خواسته و آرمانی، برخلاف اقدامات صوری و شکلی، همواره در وحدت و همزیستی باهمدیگر بودهاند. بر نیروهای سیاسی جامعه ایران است است که با درک درستی از این موضوع، از موانع راه عبور کرده و با دیدن واقعیتها همسویی و همدلی پیشه کنند و از سختیهای راه نهراسند. واقعیتها بسیار سرسختتر از آن هستند که نیروها پشت موانع بمانند. زیرا که واقعیات به هیچ نیرویی رحم نخواهد کرد!
پایان