نگاهی به آن چه حکومت با معلولین کرد!
معلولین انسانهایی که در گیرودار حوادث روزگار بخشی از سلامت خود را از دست دادهاند. آنها نیاز به قلب هایی مملو از امید دارند. امید به اینکه دیگر سختیهای زندگی، چهره کریه خود را از آنها دور نگه دارد. آنان نیاز به شادابی و نشاط دارند.
آنان باید مشکلات نان و آب و مسکن و درمان و آموزش و از هر نظر زندگیشان تأمین باشد. اما اکنون در شرایطی زندگی میکنند، که مشکلات و فشارهای زندگی سراسر محنتی که دارند، هیچ روزنه امیدی را باز نگذاشته و آنان همچون اشک هایی بر گونه جامعه دیده میشوند.
شرایط و آمار جامعه معلولین ایران
سازمان بهداشت جهانی، معلولیت را اینگونه تعریف نموده است «محدودیت فعالیت فرد یعنی مشکل در انجام دادن کاری و یا محدودیت مشارکت فرد».
سازمان بهزیستی حکومت ایران هم نیز ناتوانی را هرگونه محدودیت یا فقدان در انجام یک فعالیت اعم از رفتار ارتباط و سایر مهارت های روزمره زندگی تعریف نموده است
آیا با این تعاریف جامعه معلولین ایران در شرایط مناسب زندگی قرار دارند؟
بنا به گزارش رسانه ها از جمله وبسایت فکت نامه در ایران ۱۰ میلیون نفر دارای معلولیت هستند که از این تعداد چهار میلیون نفر دارای معلولیت شدید و خیلی شدید میباشند.
معلولین و مشکلات مضاعف آنها در حکومت ولایت فقیه
تردیدی نیست در شرایط امروز مردم ایران که میلیون ها خانواده در فقر زندگی میکنند، جامعه معلولین شدت فقرشان بیشتر و در تنگناهای اقتصادی بیشتری قرار دارند. خیلی از مردم در شبکه های مجازی این واقعیت را طرح نمودهاند. آسایش یکی از کنشگران شهری در توئیتی از نقض سیستماتیک حق دسترسی افراد داری معلولیت توسط شهرداری نوشته است.
این کنشگر همچنین با اشاره به فهرستی برای مناسب سازی و دسترس پذیری معابر پیاده برای این افراد از حق دسترسی افراد دارای معلولیت و ضرورت بازنگری پیادهروها نوشته است که آیا مسیر پیوسته و قابل عبور برای همگان است؟ آیا جانمایی سیستم های اطلاع رسانی، نشانهها ( صوتی، نوشتاری، موزائیک راهنما) مناسب، خوانا و در معرض دید است؟ و خیلی موارد دیگر که بایستی برای افراد دارای معلولیت تامین گردد.
اما بعید است حکومتی که بخش وسیعی از سرمایه های مردمی را به پروژه های اتمی و برنامه های موشکی اختصاص میدهد، این ظرفیت را داشته باشد که به فکر مشکلات جامعه معلولین کشور باشد.
روزجهانی معلولین تلنگری بر وجدان جامعه
در این رابطه یکی از مسئولین بهزیستی حکومت هم در یادداشتی به مناسبت سوم دسامبر روز جهانی معلولین به این مشکلات اعتراف مینماید و مینویسد «سوم دسامبر روز جهانی معلولین تلنگری است به مسئولان و دولتمردانی که شاید ناخواسته در هیاهیوی امور روزمره، این بخش از جامعه را و این بزرگترین اقلیت جوامع را به فراموشی سپرده و از مشکلات آنان غافل مانده اند اقلیت بزرگی که به سبب کم توانی، کمتر در جامعه حضور داشته و ناگزیر کمتر به چشم می آیند».
البته هر حکومتی که مردمی باشد، نسبت به همه امور دارای برنامه های متعدد است و هیچ موضوعی ناخواسته نمیتواند، وجود داشته باشد. [کاهش مصرف میوه از سفره بسیاری از مردم ایران نشان از بی برنامگی دولت دارد]
در رابطه با مشکلات جامعه معلولین دکتر عضدزاده که یادداشت او در ایسنا هم درج گردیده است، انگشت اتهام نسبت به وضعیت جامعه معلولین ایران را به سمت حکومت اشاره میکند و میگوید «معلولان و کم توانان با مشکلات پرشماری روبرویند که از آن جمله آنها میتوان به اشتغال، مسکن، ازدواج و از همه مهمتر دسترس ناپذیری اماکن شهری اشاره نمود و پر بیراهه نیست اگر گفته شود که بزرگترین مشکل و دغدغه معلولان و کم توانان، دسترس ناپذیری شهرها و ناسازگاری و تطابق نداشتن شیوه طراحی شهرها با نیازهای افرادی است که درجاتی از کمتوانی جسمی و یا ذهنی دارند و بدین سبب ناخواسته مجبورند که در کنج خانهها و آسایشگاهها روزها را شب و شبها را صبح کنند».
جامعهای انباشته از مطالبات
حکومت ایران با اقتصاد ورشکسته مواجه میباشد. جمعیت فقیر ایران روزانه در حال افزایش است. با توجه به اینکه درآمد کمتر از ده میلیون تومان، خط فقر محسوب میشود، نیمی از جامعه ایران را فقر فرا گرفته است. با این وضعیت طبعا شرایط زیستی این عزیزان به مراتب دردناکتر میباشد. حکومت ولایت فقیه هرگز توان حل مشکلات این عزیزان را نخواهد داشت. حکومت با جامعهای ملتهب روبرو میباشد. جامعهای که مطالبات زیاد آن تاکنون تأمین نگردیده است.
حکومت ولایت فقیه هرگز قادر به تامین مطالبات مردم نیست. جواب مردم تشنه را با کورکردن چشم شان میدهد. با این وضع جامعه معلولین ایران، چگونه میتوانند به مطالباتشان دست پیدا کنند؟ طبعا با وجود این حکومت هرگز و معلولان کشور همچنان مانند اشکی برگونه جامعه دردمند ایران دیده میشوند.