چرا باید مقاومت کنیم؟ خمینی تنها چند ماه پس از غصب قدرت در ایران در سخنرانی سال ۵۸ گفته بود که؛ «اگر ما از اول که رژیم غاصب را شکستیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم. رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم و چوبههای دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم. این مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم. این زحمتها پیش نمیآمد».
او در سخنرانی دیگری در بهار سال ۵۸ نیز گفته بود؛ «این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزیهاست! بریزید خونها را…!!».
اگر دیکتاتوری شاه با خصلت سرکوب پلیسیاش شناخته میشد، خصوصیت ویژه دیکتاتوری ولایت فقیه با دو خصلت «ضدبشری» و «دجالگری» شناخته میشود!
بنابراین صورت مسأله هر ایرانی وطنپرستی این است که با توجه به خصوصیت ویژه رژیم ولایتفقیه که با دو خصلت اشاره شده از سایر دیکتاتوریهای معاصر متمایز میشود، با چه روشی باید مبارزه کرد و آنرا از قدرت ساقط کرد؟

درباره استراتژی مبارزاتی بیشتر بخوانید
سوال اساسی
آیا میشود نظامی را که بنیانگذارش در مقابل دیدگان میلیونها انسان بدون کمترین تناقض فرمان خونریزی میدهد با دیکتاتوریهای دیگر یکی دانست؟
پاسخ بلاشک خیر است.
زیرا که در یک مبارزه علمی، دیکتاتوریها در روش سرکوب به دو دسته تقسیم میشوند: «پلیسی- نظامی» و «نظامی- پلیسی».
تعاریف
«پلیسی- نظامی» به آن دسته از نظامهای دیکتاتوری گفته میشود که از روش غیرعلنی و نامحسوس برای کنترل جامعه و سرکوب مخالیفینشون استفاده میکنند. از جمله دیکتاتوری محمدرضا پهلوی که از طریق «ساواک» پلیس مخفی بدنامش به سرکوب غیرعلنی و هدفمند مخالفینش مشغول بود.
دیکتاتوری «نظامی- پلیسی» به آن دسته از دیکتاتوریهایی گفته میشود که از سرکوب عریان برای حفظ حاکمیت نامشروع خودشان استفاده میکنند. اغلب دیکتاتوریهای آمریکای لاتین پس از جنگ جهانی دوم تا دهه هشتاد میلادی در این دسته تعریف میشوند که اغلب با کودتای ارتش و پشتیبانی قدرتهای خارجی به قدرت رسیدند.
نمونه تاریخی
کودتای آگوستینو پینوشه در سال ۱۹۷۳ علیه آلنده رئیسجمهور سوسیالیست شیلی خشنترین و معروفترین نمونههای سرکوب «نظامی- پلیسی» است. به همین دلیل هم خمینی از آن جایی که ساختار ارتش مورد اعتمادش نبود سپاه پاسداران را برای حفظ نظام تشکیل داد.
اما در عمل چه تفاوتی میکند که ما در تحلیلهایمان از رژیم شاه یا خمینی بگویم که پلیسی ـ نظامی یا نظامی ـ پلیسی؟ چه چیزی برای ما تفاوت میکند؟

درباره چرا باید شعار سرنگونی داد بیشتر بخوانید
چرا و چگونه باید از رژیم آخوندی و دیکتاتوری جمهوری اسلامی گذر کرد؟
تفاوتها در تعیین استراتژی و تاکتیکها در مقاومت
تفاوت در این است که روی تعیین استراتژی و تاکتیکهای مبارزه تأثیر جدی دارد. اینکه میگوییم شاه اهرم سرکوبش «پلیسی- نظامی است» بخاطر این هست که شاه در انقلاب سفید یک چرخش طبقاتی کرد. یعنی از مناسبات فئودالی به مناسبات سرمایهداری تغییر ماهیت داد. تولید انبوه سرمایهداری جایگزین تولید محدود ارباب رعیتی شد. در چنین مناسباتی دیگر زمینه دیکتاتوری عریان نظامی وجود ندارد. چرا که رشد صنایع مونتاژ در گرو آزادیهای اجتماعی است!
بنابراین دیکتاتور مجبور است برخلاف صورتبندی ارباب رعیتی اصلاحاتی را ایجاد کند! مثل آزادی زنان برای استفاده از نیروی کار ارزان آنان در تولید.
نتیجه
اگر در زمان شاه ساواک عامل اصلی حفظ دیکتاتوری شاه بود. در حاکمیت ولایت فقیه؛ سپاه و بسیج عامل اصلی حفظ دیکتاتوری مذهبی هستند.
چرا که دیکتاتوری ولایت فقیه یک دیکتاتوری «پلیسی-نظامی است». این دیکتاتوری برای بقاء خودش به سپاه و بسیج متکی است. از این طریق مانع هر گونه قیام و حرکت تودههای وسیع مردم و مقاومت آنان میشود. فهم این مطلب از این جهت حائز اهمیت است که بدون تحلیل علمی نمیتوانیم راهبرد و استراتژی درستی تدوین کنیم.
تفاوت سرکوب پلیسی- نظامی و نظامی- پلیسی و چرا باید مقاومت کنیم؟
ادامه دارد…