چرا خامنه ای مهم ترین مشکل اقتصادی را تصدی گری دولتی اعلام کرد؟
اگر کسی با فرهنگ سخن گفتن خامنه ای آشنا نباشد، سخنان روز اول فروردین وی در مشهد در مورد خصوصی سازی را نوعی عقب نشینی حکومت به نفع مردم تلقی خواهد کرد. چرا که خامنهای در این سخنرانی با صراحتی بیشتر از همیشه از حکومتش انتقاد کرد که چرا از دهه ۶۰ تصدیگری دولت را بر اقتصاد در پیش گرفت و مردم را از موهبتهای بخشهای سودده اقتصاد محروم ساخته است.
ضعفهای اقتصاد ایران از نظر خامنه ای
ابتدا به چند فراز از سخنان حرفهای روز اول فروردین خامنه ای در مشهد نگاهی میاندازیم:
«اگر ما در کشورمان چهار پنج نقطهضعف مهم داشته باشیم، در رأس همهی اینها مسئلهی اقتصاد کشور است…شاید بشود گفت مهمترین مشکل اقتصاد ما تصدیگری دولتی است. بیشترین توجه ما در دههی ۶۰ به این مسئله بود که کلید اقتصاد کشور را به دولت بسپریم؛ این به اقتصاد ما ضربه زد؛ این مربوط به خود ما است، ما خودمان کردیم. شاید مهمترین نقطهضعف اقتصاد ما تصدیگری افراطی دولت است. وقتی که مردم از مدیریت اقتصادی و فعالیت اقتصادی کنار میمانند، کارهای بزرگ، شرکتهای مهم، تولیدهای ثروتساز برای کشور در اختیار دولت قرار میگیرد و در اختیار فعالان اقتصادی از مردم قرار نمیگیرد، همین مشکلاتی پیش میآید که ما امروز در اقتصادمان مشاهده میکنیم».
خامنه ای در جای دیگر ادامه داد: «شرکتهای شبهدولتی ــ که با تعبیر زشت «خصولتی» از آنها یاد میکنند باید با بنگاههای خصوصی رقابت نکنند و بگذارند تولید را مردم انجام بدهند. ما آن روزی که همهی سررشتهی کارها را دست دولت دادیم، به این نیت این کار را کردیم که عدالت اقتصادی برقرار بشود؛ و عدالت اقتصادی برقرار نشد. به خطا خیال میکردند که اگر چنانچه کلید اقتصاد دست دولت باشد، عدالت اقتصادی به وجود میآید؛ این اشتباه بود و چنین چیزی اتفاق نیفتاد.»
از ظاهر سخنان خامنهای چنین برداشت می شود که حکومت ولایت فقیه بعد از ۴۴ سال تصدیگری دولتی بر اقتصاد میخواهد به نفع بخش خصوصی یا مردم عقب بنشیند و اقتصاد را به مردم و سرمایه گذاران بخش خصوصی واگذار کند.
در همین زمینه
چرا نوروز ۱۴۰۲مبارکتر از همیشه است؟!
بخش خصوصی و بورژوازی همدست حکومت
اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که الان هر ایرانی که اندک آشنایی با اقتصاد ایران داشته باشد می داند که چیزی بنام بخش خصوصی منفک از حکومت در ایران وجود ندارد. بنگاههای کلان اقتصادی غالبا در دست سپاه پاسداران و بنیادهای تحت فرمان خامنه ای مثل بنیاد مستضعفان و بنیاد شهید و یا آستان قدس رضوی است. خارج از این دایره هم اگر بخواهیم بخش خصوصی اقتصاد ایران را پیدا کنیم به بورژوازی همدست حکومت می رسیم. این قشر نوکیسهگانی هستند که غالبا از نهادهای حکومتی سر برآوردند مثل سرهنگهای سپاه، آقا زادهها و فرزندان و هزار فامیل وابسته به نخبگان حکومتی.
بنابراین به ضرس قاطع می توان گفت که چیزی به نام بخش خصوصی به معنی بورژوازی ملی در ایران وجود ندارد.
اسداله عسگراولادی عضو هیات نمایندگان اتاق صنایع و بازرگانی تهران و از سران باند بازاری رژیم موسوم به «حزب یا هیأتهای موتلقه» و از محبان مالکیت خصوصی و بازار آزاد در جریان جنگ باندی و رقابت با نوکیسگان دولتی و پاسدار یکبار صدایش در آمد و گفت:
« متأسفانه باید بگویم که سهم بخش خصوصی واقعی در واگذاریها و خصوصی سازیهای دوره دولتهای نهم، دهم و یازدهم تنها ۱۲درصد بوده است و ۸۸درصد از بنگاههای عرضه شده به بخش خصولتی واگذار شده است. بخشی دیگر هم در قالب سهام عدالت عرضه شده که گرفتاریهای خودش را دارد. شیوه واگذاری باید اصلاح شود و تا از روشهای غلط فاصله نگیریم، وضعیت به همین صورت پیش میرود.»- مصاحبه اسداله عسگراولادی در اتاق صنایع و بازرگانی تهران ۲۶اردیبهشت ۹۷.
پس منظور خامنه ای از مردم و بخش خصوصی چیست؟
همان طور که در حرفهای خامنه ای دیدیم او بزرگترین مشکل اقتصاد ایران را تصدیگری دولت نامید و به نوعی به دولت فرمان داد که سریعا اقتصاد را به بخش خصوصی واگذار نمایند و خود کار نظارت را انجام بدهد.
اگر بخواهیم حرفهای خامنه ای را درست تفسیر کنیم باید بگوییم که خامنه ای دارد تمام اقتصاد ایران را با بهانه خصوصی سازی در اختیار سپاه پاسداران با هزاران شرکت ریز و درشت آن و بنیادهای تحت فرمان خودش و بورژوازی وابسته به حکومت قرار می دهد.
این بزرگترین تبهکاری و دزدی از اموال عمومی مردم است که خامنه ای دجالگرانه تحت عنوان خصوصی سازی بار دیگر آن را استارت زده است. این فرایندی است که از قبل از دهه ۹۰ آغاز شده بود و بسیاری از شرکتهای دولتی و حتی سازمانها و وزارت خانههای دولتی تحت عنوان خصوصی سازی به سپاه پاسداران و بنیادها واگذار شدند. اکنون با فرمان جدید خامنهای قطعا این فرایند شدت خواهد گرفت.
خصوصی سازی در خدمت بقای حاکمیت ولایت فقیه
خامنه ای در حقیقت همه چیز را از حفظ حکومتش می چیند. او در جریان قیام اخیر مردم ایران بار دیگر این را تجربه کرد که تنها نیرویی که در موقعیت خطیر سرنگونی به نجاتش می شتابد، سپاه پاسداران و بسیج و نیروهای سرکوبگر است، از همین رو تلاش دارد با واگذاری اقتصاد به این دوایر فساد و تباهی آنان را فربهتر سازد تا در جریان موج بعدی قیام قویتر از او حمایت کنند.
اما خامنه ای فراموش کرده است که تنها سگهای گرسنه، نگهبانان هشیار برای اربابانشان هستند. وقتی لاشه کامل جلوی شان پرتاب کنی، وفاداری به ارباب را فراموش خواهند کرد و سر از کانادا و ینگه دنیا در میآورند. بنابراین خامنه ای چه با خصوصی سازی و چه بدون خصوصی سازی در برابر امواج خشم مردم محکوم به فناست. خامنه ای خود این را خوب فهم کرده است و برای همین هم توصیه کرد که با امید درمانی مدتی بیشتر بر اریکه قدرت باقی بماند.