بحرانهایی که مردم ایران با آن مواجه هستند مولد درد و رنج است. یکی از این دردها بیهویتی است. بی هویتی اصطلاحی است در مورد افرادی که فاقد شناسنامه هستند، بکار برده میشود. بنا به آمار منتشره از سوی فعالان سیاسی و مدنی هم اکنون در بلوچستان ۵۰۰هزار نفر فاقد شناسنامه هستند. حکومت ولایت فقیه تا کنون برای حل این معضل اجتماعی هیچ اقدامی نکرده است.
تنها اقدام صورت گرفته شده تصویب قوانینی که محرومیت را بیشتر دامن میزند. نتیجه نداشتن شناسنامه تبعات و مشکلات جدیتری را برای مردم خطه بلوچستان ایجاد کرده است. به دلیل نداشتن شناسنامه امکان خرید نان ندارند. مردم بایدگرسنگی را تحمل کنند. آیا این درد نیست؟
دردهای بلوچستان از زبان یک شهروند
این شهروند میگوید آیا این درد نیست؟ این عزیزانی که اینجا میبینید باید با عابر بانک کارت بکشن پنج تا نان هم بیشتر نمیتوانند بگیرند. یعنی کسانی که شناسنامه ندارند، نمیتوانند نان بخرند. پول نقد هم داشته باشند، نمیتوانند نان بخرند.
مشکلی که ما سال هاست که داریم فریاد میزنیم. میگوییم آقا این مردم سیستان و بلوچستان که ریشه در این آب و خاک دارند و اتباع هم نیستند، فاقد شناسنامه هستند. کسی که فاقد شناسنامه هست یعنی هیچ هویتی ندارد.
کی این مشکل قرار است حل بشود؟ که این عزیزان حد اقل بتوانند نون خالی بگیرند. یعنی نان خالی، فقط هم نان خالی میخورند. هیچی دیگر نمیخورند. خیلیهایشان هم نان خشک میخورند. اما الان حتی این نان را هم نمیتوانند بخورند، بخاطر اینکه شناسنامه ندارند.
اما مشکل بی هویتی صرفا به گرسنگی کشیدن محدود نمیشود، بلکه این افراد امکان آموزش ندارند. از خدمات بیمه درمانی محروم هسند. توانایی دستیابی به کار و استخدام را ندارند. از خدمات عمومی مانند دریافت یارانه، حساب بانکی، دریافت انشعاب آب، تلفن و سایر موارد محروم هستند و بیشترین افرادی که در معرض این بیعدالتی و نابرابری هستند زنان و کودکان هستند.
در همین زمینه
زخم عمیق بلوچستان و برآشفتگی باندهای فاشیستی از غرولند اصلاحاتیها
بهانه تراشی های حکومت ولایت فقیه برای ندادن شناسنامه چیست؟
رسانه های حکومتی ازجمله ایسنا درگفتگو با یکی از کارگزاران حکومتی مدعی است که «فاقدین شناسنامه چندین گروه هستند و بیشترین آمار در سیستان و بلوچستان مربوط به گروه فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی بدون مجوز است که متاسفانه ازدواجهای آنها به صورت قانونی ثبت نشده و ولادت فرزندان آنان نیز ثبت نمیشود».
چرا؟ این قانون ضد انسانی باعث درد و رنج مردم میشود؟ در تمام نقاط مرزی بسیاری از بلوچهای ایرانی به طایفهها و قبیلههایی تعلق دارند که از سالیان دور در دو طرف مرز رفتو آمد میکردند و تا زمانی که مانعی برای این تردد وجود نداشت نیازی به داشتن برگههای شناسایی احساس نمیکردند. در مرزهای کردستان و خوزستان هم به همین صورت است. مهم اینکه محل زندگی خانواده در کدام طرف مرز قرار دارد. اختلاط قومی در همه جا هست، اما به لحاظ اجتماعی محل سکونت را اصل قرار میدهند و کلیه خدمات دولتی و اجتماعی را برای کسانی که در خاک آن کشور زندگی میکنند در نظر میگیرند.
در اکثر کشورهای غربی اگر فردی ده سال در آن کشور زندگی کند، شهروند محسوب میشود، حال چرا در ایران، فرزندان ایرانی باید شهروند محسوب نمیشوند و شناسنامه برای آنها صادر نمیشود؟
چه باید کرد؟ گرسنه و بی هویت یا تعیین هویت
دراین رابطه مدیر کل ثبت واحوال استان سیستان و بلوچستان در گفتگو با رسانه حکومتی دنیای اقتصاد میگوید «افراد بدون هویت به چند دسته تقسیم میشوند که هر کدام مراحل قانونی خود را دارد. طبق قانون، سازمان ثبت احوال تنها مسوول تشکیل پرونده است و بررسی هویت بر عهده نیروی انتظامی و بررسی تابعیت فرد، برعهده شورای تامین هر استان است. با تایید این دو بخش، شناسنامه صادر میشود».
سوالی که مطرح می شود چرا تاکنون این روند حقوقی طی نشده است و صرفا روی کاغذ میباشد. البته این مشکلات تنها به موضوع شناسنامه ختم نمیشود. درحکومت بحران زای ولایت فقیه، خیلی از دردهای دیگر اجتماعی وجود دارد که هرگز اقدامی برای حل آنها صورت نگرفته است.
از مشکل بیکاری تا مشکل مسکن، گرانی و تورم، کودکان کار و خانوادههای بیسرپرست و دهها معضل اجتماعی دیگر که زندگی مردم را به سمت فروپاشی سوق داده و کسی نیست در ایران تحت ستم که از عملکرد جنایتکارانه حکومت ولایت فقیه به ستوه نیامده باشد. تنها یک راه برای رهایی از این بحرانها وجود دارد. راهی که به سرنگونی این حکومت فاسد و تبهکار ختم میشود. راه مقاومت و نبرد با هیولای ولایت فقیه و تنها شخصی که هرگز هویت نداشته و ندارد.