نادیده گرفتن چیزهای کوچک خطرناک است!

نادیده گرفتن چیزهای کوچک خطرناک است!-

هر اثری از شهید گنجای تبدیل شدن به یک امر مقدس را دارد

چرا می‌گوییم نادیده گرفتن چیزهای کوچک خطرناک است؟ تقلیل کارکرد کالبدی که دارای شخصیت حقیقی و حقوقی بوده و گنجاندن این بدن در ساز وکار قدرت و مصادره و بی‌خطر کردن آن، هدف سیستم سرکوبگر ولایت فیقه است. به همین خاطر پیکر شهدا را به سرقت می‌برد. در قاموس ولایت فقیه این پیکرها را ابتدا باید یکی یکی و پس از آن جمعی از میان برداشت و مرگ آنان را منتسب کرد به این عبارات؛ ایست قلبی، اقدام به خودکشی، صرع، افت هوشیاری، پرت شدن از بلندی، مرگ ناگهانی، آتش سوزی در زندان، مرگ نامشخص، درگیرشدن با دیگر زندانیان و انبوهی از بیماری‌های زمینه‌ای و اختلالات روانی متعدد.

 این جملات را بارها و بارها از رسانه‌های رژیم شنیده‌ایم و البته هربار این مرگ‌ها به خشمی عظیم و جمعی و فروخورده و سرکوب شده در تک تک افراد جامعه منجر شده است. و در یک زمان و در یک مکان تاریخی به قیام و به یک تصویرعمومی و همگانی از اعتراض و انقلاب انجامیده است.

خاطره آنان را زنده نگهداریم

گرامیداشت یاد و خاطره شهدا اجازه‌ی خدشه دار شدن و غیاب و محوشدگی را نمی‌دهد و دیگر در بند گزارش‌ها، آموزه‌ها و فرامین سیستم قدرت انضباطی ولایت فقیه نیست. پیکر مهسا در حالت کما، یادآور غیاب تمامی آن پیکرهای بی جانی است که ما هرگز در تمام این سال ها ندیدیم و ندانستیم که بر بدن‌شان چه گذشت. تصویر او در برگیرنده‌ی هزاران تصویرکوچک شده سیاه و سفید اعدام شدگان، نوجوانان دختر و پسر بی‌نام میلیشیا  است که به دفعات در صفحات روزنامه های سراسری دهه شصت تکثیر می شد. تصاویر زن و مرد مبارزی است که درمیان کیف‌های کوچک خانواده‌ها رنگ می‌باخت. تصویر مهسا در بیمارستان به مثابه یک دال افشاگر است که هزاران مدلول را به رستاخیز جمعی پیوند می‌دهد. حضور دوباره‌ی تمامی آن کالبدهایی است که دیگردر میان ما نیستند و می‌خواستند که با دفن در«خاوران» هیچ نشانی از آن‌ها باقی نماند گویی که هرگز نبوده‌اند.

خاطراتی کوچک از زنان و مردانی بزرگ

حجم عظیم و تکثیر میلیونی تصویر مهسا، یاد آور جوانان، دختران و پسران و زنان و مردان و سالخوردگانی است که اجساد هرکدام درگوشه‌ای پراکنده شدند. آنان می‌خواستند نام آن‌ها فراموش شود. اما اینجا پیکرهای بی‌جان با مهسا و با یاد و خاطره او، باردیگر حضور می‌یابند.

تکثیر تصویر مهسا و دیگر شهیدان توسط آزادیخواهان و مراسم خانواده‌ها درشعله کشیدن قیام تأثیر زیادی داشته است.

از خاطر نمی‌بریم نقش مجاهدین خلق را به عنوان صاحب خون بیشترین‌ شهیدان که توسط جلادان خمینی و خامنه‌ای بر زمین ریخته شده و مجاهدین با چاپ و نشر کتابها و نشریات متعدد و اسناد متقن هرگز نگذاشتند گرد فراموشی بر نام شهیدان بنشیند و این نشان گره خوردگی این مقاومت با شهیدان راه آزادی است.

بیشتر بخوانید

کرج در چهلم شهدای قیام به کانون جنگ علیه خامنه ای تبدیل شد!

درستایش چیزهای کوچک

 ژان باتیست دولاسال  نویسنده فرانسوی درستایش چیزهای کوچک می‌نویسد: «چقدر نادیده گرفتن چیزهای کوچک خطرناک است. همین چیزهای کوچک ما را آماده چیزهای بزرگ می‌کند. اگر خداوند این چیزهای کوچک را قبول کند و به منزله‌ی چیزهای بزرگ بپذیرد چه خواهد شد؟ همین چیزهای کوچک هستند که در دراز مدت قدیسان بزرگ را ساخته اند».

 همان بقایای کوچک همچون کفش دختر کلاس اولی بازمانده از شلیک به هواپیمای اوکراینی. همان مدادهای چیده شده در قوطی‌های نوشیدنی در اتاق سارینا اسماعیل‌زاده. همان ترانه‌ی ناتمام در میان خنده‌های کودکانه نیکا شاکرمی. همان پس زمینه‌های ساده و معمولی پشت سرتمام شهیدان. همان تسبیح‌های ساخته شده از هسته‌های خرما از اعدام شدگان ۶۷. همان دفترچه‌های کوچک،

 همان آخرین پیام‌ها و تلفن‌ها به خانواده از بندهای انفرادی و عمومی. تعداد بسیار زیادی زندان در تمام نقاط جغرافیایی. همان حلقه‌های ارزان قیمت، همان کتاب‌های مشابه و خریده شده در خیابان انقلاب. همان عینک‌ها و جوراب‌ها و لباس‌های اعدامی‌ها، شکنجه شدگان و مفقود شدگان. همان چیزهای کوچک، قدیسان بزرگی ساختند.

حافظه تاریخ

حافظه‌ی جمعی با دیدن کالبد مهسا برتخت بیمارستان که از بازداشگاه منتقل شده بود، شروع به یادآوری کرد و این حافظه‌های تکرار شونده‌ی غیرارادی و این، روان زخم‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی و جمعی است.

 کالبد بی جان یا استخوان های بازمانده نمی‌توانند از آن کشتار، شکنجه و از آن کشتار ناپیدا روایت کنند. اما بازماندگان شهادت می‌دهند که چه گذشته است. کالبد و جسدی که تمامیت قدرت با همه‌ی ابزارهایش خواهان مصادره و تغییر روایت آن است.

بازپس گیری این کالبد مهسا، رسوا کردن روایت و گزارش‌های متعدد سیاسی در قبرستان آیچی سقز است. مهسا یک انسان معمولی درشرایطی معمولی بود که ناگهان تبدیل به یک امر سیاسی و یک نماد مبارزه و مقاومت می شود. چرا؟

سیستم ضد بشری ولایت فقیه می‌خواهد که تمام پیکرها و زیست‌های متفاوت تابع همان مقرراتی باشند که تصویب و تعریف و تحریف شده است و گویی که می‌خواهد گوژپشتی و انحراف ستون فقرات را با آویزان کردن از سقف، با پرخاش و تهدید و ارعاب، با حبس کردن، زندانی کردن و تنبیه و طرد و بسیاری از مواقع هم با مرگ مداوا کند. اما با یاد و خاطره و پیکر مهسا این بار این اتفاق نمی افتد و این اجساد تبدیل به قدیس می‌شوند.

ما را در توئیتر ایران آزادی دنبال کنید

ما را در تلگرام ایران آزادی دنبال کنید

خروج از نسخه موبایل