اصلیترین حق، حق انتخاب و آزادی است!
زندانی سیاسی سعید ماسوری محبوس در زندان گوهر دشت کرج در دومین ماه قیام سراسری مردم ایران پیامی تحت عنوان «تقدیم به پولاد دختان ایران زمین» منتشر کرد. سعید ماسوری در این پیام با مروری به وضعیت زندان در تاریخ مردسالار و سپس به بردگی کشاندن زنان در طول حاکمیت ولایت فقیه، اصلیترین حق ضایع شده زنان را آزادی و انتخاب دانست و تاکید کرد که آن چه که از زنان ایران دریغ شده است فقط تحمیل حجاب نیست بلکه این آزادی و انتخاب است. سعید ماسوری با اشاره به مبارزه دیرین زنان در مقابل دیو ولایت فقیه و تحمل شکنجه و زندان و اعدام نوشت:
«حقوق به یغما برده شده آنها، تنها در پوشش و حجاب خلاصه نمیشود و این تنها یکی از صدها حقوق به یغما برده شده آنهاست».
متن کامل پیام سعید ماسوری به این شرح است:
تقدیم به پولاد دختان ایران زمین
دیدهایی که گلوله و یا تیری که به خاک اندر آورد شیری
دیدهای که پاره سنگ کم وزن که چو از مبداش برون بپرد
دل بحر عظیم را بدرد در همه موجها شود نافذ
آری این پاره سنگهای خرد و ضعیف (به زعم آخوندها، ضعیفهها) زنان و دختران ایرانی هستد که چون به حرکت در آمدهاند، دل بحر عظیم ستم را میدرند و همه موجهای بی عدالتی را سراسر میشکافند. در تاریخ اجتماعی خواندهایم که در دوران برده داری چه برسر برده ها میآمد (حتی بعنوان انسان به رسمیت شناخته نمیشدند) حال تصور کنید که برده زن در چه شرایطی بوده!!؟
در دروران فئودالیته (ارباب، رعیتی) رعیت بیچاره را تصور کنید و اوضاع زندگیش را… حال تصور کنید زن و دختر رعیت از چه حقوقی برخوردار بوده …. به همین ترتیب تا نظامهای حکومتی امروز و ایران امروز خودمان!
آنچه که مطلقا دیده نشده یا به ندرت از اعماق تاریخ صدایی از او بگوش رسیده است، اساسا عنصری به اسم زن بوده که حتی طی 12۰ سال اخیر (از مشروطه) با وجود حضور فعالش، تاکنون چیزی بدست نیاورده است.
بیشتر بخوانید
زنان ایران طلایه داران قیام برای آزادی
سعید ماسوری؛ ایران و جهان نفهمید چه بر سر زنان ایران آمد
حتی در ۴۳ سال اخیر در این حکومت استبدادی در زندانها و شکنجهگاهها و میدانهای تیرباران هزار هزار به تخت شکنجه بسته و از چوبههای دار حلق آویز میشدند بازهم جهانیان و حتی اغلب ایرانیان خبردار نشدند که بر سر زن ایرانی چه آمد.
در حالیکه ذرهای انصاف هم تصدیق میکند که مبارزه کردن، از خانه بیرون رفتن، فراری و متواری شدن و به زندان رفتن برای یک زن بسیار سختتر، پرهزینهتر و غیرقابل قبولتر بوده و هست تا در مقایسه با یک مرد، با همین شرایط و به همین دلیل غیرت و جنگندگی در آنها بیشتر درونی شده چون هزینه بیشتری دادهاند. در تمامی این دورانهای تاریخی، انسانها از حقوق انسانی خود محروم بودهاند: از کرامت انسانی، حیات انسانی، عدالت، امنیت، کار شرافتمندانه، آسایش، رفاه و … ولی زنان به اضعاف.
اگر هم در دورههایی بر اثر تحولات اجتماعی، انقلابات و خیزشهای اجتماعی درصدی از این حقوق انسانی بدست آمده، هیچگاه تضمین کننده آن نبوده که استثمار شدهترین لایه انسانی یعنی زنان هم از آن حقوق بهرهمند شده باشند، مگر درصد بسیار ناچیزی از همان حقوق اندک که معادل “هیچ” بوده است.
چرا که اگر هم حقوقی بدست آمده، به زنانی که همیشه «درجه دو» تلقی میشدهاند، چیزی از آن حقوق نرسیده است. بدین دلیل که، خودشان در مبارزه برای کسب حقوقشان اگر هم تلاش کرده اند ولی در هدایت و رهبری آن سهمی نداشته و بعهده نگرفتهاند ولی اکنون با شرایطی مواجه هستیم که زنان و پولاد دختان ایران زمین به مطالبه همه حقوق خود بپا خواستهاند، حقوقی که اگر نگوئیم در طی تاریخ، حداقل در 4 دهه اخیر به تمامی از آنها گرفته شده و آنچنان تحقیرشده اند که تنها باید در پستوی خانهها، خانه داری کنند و پشت دیوارهای جنسیتی و و… و بی آینده باشند حتی با مدارج تحصیلی بالا.
حقوق به یغما برده شده آنها، تنها در پوشش و حجاب خلاصه نمیشود و این تنها یکی از صدها حقوق به یغما برده شده آنهاست.
اصلی ترین حق، حق انتخاب و آزادی است که اگر این نباشد، هیچ حق دیگری نه بدست میآید و نه به کار میآید.. و زن ایرانی برای همه حقوق خود که آزادی است آزادی و آزادی…. برخاسته و
سعید ماسوری؛ زنان بردگی زندگیشان را کشتند!
این خیزش و رستاخیزی است که از عمیقترین لایه و سرکوب شدهترین قشر جامعه ایران برخاسته و در نتیجه همه چیز را زیر و زبر میکند و بی دلیل نیست که کل جامعه ایران را به همراه خود دارد و جهان را به تحسین واداشته .. و کل اقشار و آحاد ملت ایران را هم نمایندگی میکند. وقتی سرکوب شدهترین قشر جامعه که همیشه تیغه سرکوب و استثمار برگردن آن بوده، حقوق حقه خود را میگیرد و طبعا همه اقشار و آحاد مردم ایران هم به حقوق خود خواهند رسید.
فلذا اولین و اصلیترین مانع آزادی یعنی دیکتاتوری را باید هدف قرار داد تا اصلیترین خواسته یعنی آزادی را مطالبه و بدست آورد چرا که چون صد آید نود هم پیش ماست.
علت خیزش و پشتازی زن ایرانی، چنین پتانسیلی است و شهادت مهسا، تنها بستر و شرایط این رستاخیز را فراهم نمود و به همین دلیل هم فروکش نخواهد کرد چون علت انفجار برطرف نشده، علت کماکان، ستمی مضاعف از طرف حکومتی”زن ستیز” است، و لاجرم زنانی ستم سوز و جنگنده را به میدان کشیده که بر بنیاد ستم تاختهاند نه علیه گشت ارشاد و حجاب و بیحجابی که آنهایی که ظرفیت این همه عصیانگری را ندارند میخواهند آنرا به حجاب و تنها جسم و بدن زن تقلیل دهند.
ولی زنان ایران زمین طی یکماه قدرت و توان انفجاری خود را تجربه کردهاند. تجربه لحظاتی از آزادی که هر چه میخواهند میگویند، بر هر مانع غلبه و هجوم میبرند و خود را آزاد و رها و قادر به هرکاری میدانند. این تجربه حتی اگر تنها لحظات و ساعتی باشد، طعم آن فراموش شدنی نیست و آنرا فرو نخواهند گذشت. چون بردگی زندگیشان را کشتهاند…تا سروری تاریخشان زاده شود … و حال دستادست ایستادهاند و هنگامیکه چون مهسا، نیکا و سارینا زندگیشان را هم گرفتند، حماسه زندگیشان برای ایران توفانیتر آغاز شد….
سعید ماسوری از زندان گوهردشت
مهرماه ۱۴۰۱
یاد آوری؛ زندانی سیاسی سعید ماسوری از قدیمیترین زندانیان سیاسی است.سعید ماسوری مدت ۲۳ سال است که بدون یک روز مرخصی، مقاوم و تسلیم ناپذیر در زندان است. سعید ماسوری هم اکنون در زندان گوهر دشت و در یک بند فوق امنیتی نگهداری می شود.سعید ماسوری به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران به حبس ابد محکوم شده است.