نامه محمد ملکی و محمد نوریزاد درباره قتل عام۶۷. محمد ملکی و محمد نوریزاد در نامهای خطاب به گوترز و جهانگیر، خواستار تشکیل کمیته حقیقت یاب درباره آن جنایت هولناک و محاکمه عاملان و آمران آن شدند.
هولوکاست
دکتر محمد ملکی و محمد نوریزاد در نامهای مشترک خطاب به آنتونیو گوترز، «دبیرکل سازمان ملل» و عاصمه جهانگیر، «گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران»، خواستار آن شدند که کشتار تابستان۶۷ توسط نظام ولایت فقیه، در «آمار جنایتهای بزرگِ جهانی جای» داده شود.
کاوشگران بین المللی
دکتر محمد ملکی و محمد نوریزاد همچنین خواستار آن شدند که گوترز و جهانگیر «با اصرار بر اعزام هیأتهای حقوقی و کاوشگرانِ بین المللی، پرده از این جنایتِ هولناک» بردارند، تا «سران جمهوری اسلامی ایران را در مجامع حقوقی و بین المللی به محاکمه» کشیده شوند.
خاک پاشیدن!
نویسندگان نامه تاکید کردند که « فاجعه ای که در زیرِ آوارِ جنگ هشت ساله ی ایران و عراق دفنش کردند!، و در هیاهویِ اشغال سفارتخانه ها به حاشیه اش بردند!، و با جاذبهی پولهای روفته شدهی مردم ایران دهان بسیاری از کشورها و مجامع بین المللی را بستند!، و در غوغای تأسیساتِ هسته ایِ زیرزمینی، و ولولهی دستیابی روحانیان شیعه به بمبِ اتمی، گم و گورش کردند!، و صدایش را در پسِ غریوِ چکمهی نظامیان ایران که حریصانه برای شیعهگستری به سمت نا آرامیها و کشتار و تخریب کشورهای منطقه خیز بر میداشتند؛ محو کردند!، و تا توانستند به صورتش خاک افشاندند!، تا مبادا امواج سهمگینِ آن فاجعهی مخوف، از خیابانها و کوچههای ایران گذر کند، و به خانهی عاملانش داخل شود، و تک به تکِ آفرینندگانِ آن فاجعه را بکامِ دادخواهی اش فرو بکشد.»
بیهیچ خطایی
دکتر ملکی و محمد نوریزاد در توصیف قتل عام ۶۷ که آنرا هولوکاست نام گذاری میکنند، مینویسند: این فاجعه «در ایرانِ سالِ ۱۹۸۸ بهم پیوست، و خانوادههای هزاران ایرانی را سیاهپوشِ داغ فرزندانشان کرد. در آن سال، آیت الله خمینی رهبر صاحب نام جمهوری اسلامی، با نوشته ای چهار خطی، فرمان به کشتار زندانیانی داد!، که سابقهی همگونش در هیچ کجای تاریخ مشاهده نشده. به محضِ نگارشِ آن چهارخط، جمعی از طلبههای جوان دست بکار شدند و حریصانه و در یک فشردگیِ زمانیِ چند ماهه، بیش از سی هزار زندانیِ بی پناه را در تهران و دیگر شهرهای ایران به جوخه های اعدام سپردند! آنان دست به کشتار زندانیانی بردند که با قانون جمهوری اسلامی دادگاهی شده و سالها بود که مشغول گذران دورانِ محکومیتشان بودند! داغ اینجاست که این کشتار، نه در پی اعتراض و اعتصاب و آشوب زندانیان پا گرفت، و نه بیهیچ خطایی که بشود جرمِ تازه ای بر پروندهی یک زندانی نشاند و فی الفوراعدامش کرد.»
شتاب در جنایت
آنها در نامهشان ادامه میدهند: «شتاب آیت الله خمینی برای به سرانجام رساندنِ این کشتار بزرگ آنچنان سراسیمه بود که شبانه جنازهی اعدام شدگان را از زندانها با کامیون های کمپرسی به مکانهایی چون گورستانِ «خاوران» در تهران و دیگر گورستانهای بینشان در سایر شهرهای ایران بردند!، و بصورتِ جمعی در گودالهایی نهچندان عمیق دفن شان کردند!!»
تاییدات خامنهای
نویسندگان نامه، به تاییدات خامنهای از عاملان مستقیم آن «هولوکاست» اشاره کرده و مینویسند: خامنهای «برای اینکه آن فاجعه را رسماً به ورطهی بیاهمیتی فرو بتپاند، و برای دهن کجی به مردمان زخمی، همین امسال یکی از عاملان مستقیمِ آن کشتار هولوکاستی (سید ابراهیم رئیسی) را کاندیدای ریاست جمهوری میکند!، و برای مطرح شدنش میلیاردها پول به پایش میریزد!، و دیگری (شیخ مصطفی پورمحمدی) را تا مقام وزیر کشوری و وزارت دادگستری بالا میکشاند!!»
در پایان
در پایان نویسندگان نامه، عکسهایی از گورستان خاوران، پیکرهای بیرون زده از خاک، فایل صوتی آقای منتظری، فیلم اعترافات پورمحمدی به کشتار را، برای گوترز و جهانگیر ضمیمه میکنند.