از: دکتر خلیل خانی
طبق ضرب المثل معروف که میگوید: «سالی که نکوست از بهارش پیداست». اینجا هم باید اذعان کرد که وضع اقتصادی سال جدید هم از نامگذاری خامنه ای جنایتکار و دم گرفتن رئيس جمهورش رئيسی، جلاد ۶۷ معلوم است.
در این وضعیت بحرانی اقتصاد کشور، خامنه ای امسال را، سال «تولید؛ دانش بنیان، اشتغال آفرین» نامید تا باز هم با وعده درمانیهای بیمایه، بلکه بتواند انفجار خشم مردم عاصی و جان به لب رسیده را عقب بیندازد. این البته، در حالی است که هیچکدام از اهداف نامگذاریهای ۳۳سال گذشته اش محقق نشده است وکارشناسان اقتصادی خود رژیم آخوندی هم به افلاس اقتصادی حکومت اذعان دارند و روزی نیست که اخطاری از شورش گرسنگان ندهند و یا حتی چنین نامگذاریهای مضحک را به تمسخر نگیرند. [پیام صوتی و نوروزی مسعود رجوی؛ تغییر آتش بنیان و قیام آفرین! + فیلم]
در شرایطی که طی ۴۳سال گذشته، رژیم آخوندی تمام زیرساختهای تولید ایران را نابود کرده است واشتغال را تبدیل به آرزو و حسرت میلیونها جوان نموده چگونه میخواهد در سال جدید تولیدآفرینی کند؟ معلوم نیست و خامنه ای این موضوع را ناگفته گذاشت و طبق دوگانه گویی آخوندی، از ارائه هرراه حلی طفره رفت.
آیا اساسا پیشرفت اقتصادی در ایران امکان پذیرا ست؟
در حالی که هر روز بر آمار بیکاران وگرسنگان افزوده میشود، در حالیکه اقتصاد ایران در چنبره مافیای غارتگر بیت خامنه ای و سپاه پاسدارانش در وضعیت رکود اقتصادی است، چگونه میخواهد «اشتغال آفرینی» کند؟ آن هم در شرایطی که بحران درونی و جنگ گرگهای نظام دروضعیت حادی است و تضادهای علنی مسئولان نظام با یکدیگر برکسی پوشیده نیست.
خامنه ای طی سخنانی در اولین روز سال جدید، در حالیکه ارگانهای رژیم اعتراف میکنند که ۷۰٪ مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند، وقیحانه مدعی شد که مردم ایران در مصرف نان اسراف میکنند.
وی اینگونه به بحران معیشت مردم اذعان کرد: «دهه۹۰ در واقع مواجه بودیم با انباشت چالشهای اقتصادی که خب بایستی انسان از اینها به یک نحوی خلاص بشود. مردم عزیزمان بدانند که اینقدر ما در نان اسراف میکنیم چقدر نان دور ریخته میشود. اینها بدانند که بخش کشاورزی ما متأسفانه جزو وابستهترین بخشهای کشور به واردات است، وابسته ترین بخشهای کشور به واردات بخش کشاورزی است».
خامنه ای درعین اینکه با پررویی آخوندی میخواست باغ اقتصاد ایران را پر از گل و بلبل جلوه دهد، بخوبی میداند که رژیمش با چه کوله باری از بحرانهای حاد، فشل، لنگان و خمیده وارد سال ۱۴۰۱ شده است و با این وضعیت باید در برابر جبهه قدرتمند براندازی، یعنی مردم، مقاومت ایران و کانون های شورشی قرار بگیرد.

سخنان خامنه ای در آغاز سال
خامنه ای دراین سخنرانی، یکبار دیگر به مقامات رژیمش تأکید کرد که اقتصاد نظام آخوندی را به رفع تحریمها گره نزنند، وی گفت: «من سال گذشته در سخنرانی اول سال این مطلب را مطرح کردم که اقتصاد را، اقتصاد کشور را با مسأله تحریمهای آمریکایی و امثال اینها گره نزنند، نگویند تا تحریم هست همین هست، نه، با وجود تحریم آمریکایی هم میشود در زمینه اقتصاد پیشرفت کرد، خوشبختانه سیاستهای جدیدی که در کشور وجود دارد، نشان داد که این حرف درست است و همین کار را کردند.
با وجود تحریمهای آمریکایی، هم میشود تجارت خارجی را رونق داد و افزایش داد که افزایش پیدا کرده، وهم میشود وارد قراردادهای منطقه ای شد. که بحمدالله دولت توانست وارد شود، هم میشود در قضیه نفت و برخی دیگر از مسائل اقتصادی به پیشرفتها و ارتقاء هایی دست پیدا کرد.
به وضعیت بهتری رسید که بحمدالله اینها اتفاق افتاده، با اینکه تحریم آمریکا هم سر جای خودش هست و اینها. البته بنده بهیچوجه نمیگویم که دنبال رفع تحریم نباشید، نه بارها هم گفتیم کسانی که دارند تلاش میکنند کار میکنند در این زمینه اشکالی ندارد، دنبال کنند.
لاکن اساس قضیه این است که درکشورجوری حرکت کنیم، جوری اداره کنیم که تحریمها ضربه اساسی و مهمی نتواند بزند، من امسال هم همان توصیه را میکنم امسال هم عرض میکنم که اقتصاد به تحریم گره زده نشود».
خامنه ای روی کار آوردن رئیسی را دستآورد نامید!
خامنه ای همچنین بیرون کشیدن رئیسی، جلاد ۶۷ را ازجعبه جادویی انتخابات مهندسی شده خودش بعنوان رئیس جمهور، یکی از شیرینیهای سال گذشته نامید. همینطور با وارونه گویی آخوندی مدعی استقبال و شرکت بی نظیرمردم درانتخابات شد. درهمین راستا، تروریسم منطقه ای رژیم را که مقاومت مینامید، از جمله شیرینیهای سال نامید.
به این وسیله چنته خالی نظام برای پاسخگویی به دردهای بیشمارمردم محروم را، به نمایش گذاشت. امّا در عین حال نتوانست از خشم بنیان کن مردم که میرود نظام آخوندی رابه زباله دان تاریخ سرازیرکند، با عنوان بحران معیشت مردم، چیزی نگوید و برای آن اشک تمساح نریزد.
خامنه ای دراینباره گفت: «تلخیهایی هم داشتیم که از بین همه تلخیها آنچه که از همه به نظرمن سختتر و مهمتر است عرض میکنم، و آن تنگی معیشت مردم است، مسئله گرانیها و تورم و این چیزها که خب باید حتماً علاج بشود».
خامنه ای و نومیدی از پیشرفت سیاستها
خامنه ای درحالیکه شیادانه اشک تمساح برای معیشت مردم میریخت، برخلاف سال قبل که ادعای حل مشکلات اقتصادی را با «اقتصادی مقاومتی» من درآوردیش داده بود، این بار حتی جرأت دادن وعده های سرخرمن سال قبل راهم نکرد. او تأکید کرد که انتظار حل فوری این مسائل غیرواقع بینانه است و به بیانی غیرمستقیم اعتراف کرد، مسئله معیشت فعلاً مرخص. انتظار بهبود وضع معیشت مردم فکریست بیهوده و درحاکمیت آخوندی، همچنان در برهمان پاشنه غارت و چپاول همیشگی خواهد چرخید. رئیسی، جلاد۶۷ هم به رغم همه وعده درمانیهای تو خالی «مبنی برقلع وغم فقر در خلال دو هفته پایانی سال ۱۴۰۰»، اذعان کردکه مسأله نظام اساساً معیشت مردم نیست و دغدغه نظام چیز دیگری است.
جلاد۶۷ هم در پیام نوروزی اش گفت: «گفتیم که منافع و امنیت مردم را با هیچ چیز معامله نمیکنیم. همه دیدند که افزایش توان دفاعی و موشکی و فضایی کشور را در اولویت قراردادیم، چون امنیت کشور در اولویت است».
به این ترتیب رئیسی جلاد، اولویت را «امنیت حاکمیت آخوندی» دانست واذعان کرد که، توان اقتصادی مملکت و سرمایه های مردم را در چاه ویل اتمی، موشکی، تروریسم وسرکوب سرازیرمیکند. به این ترتیب باواضحترین کلام روشن میسازد که تهدید ودغدغه اصلی نظام چیست؟ مسئله ای که روزانه سایر مهره های حکومتی وکارشناسان رژیم علنی تر آدرس آن را میدهند: «شورش گرسنگان».
چالشهای اصلی اقتصاد ایران
فی المجلس پنج چالش بزرگ اقتصادی درایران روی میز است که در گزارش اخیر مجمع جهانی اقتصاد نیز به آن اشاره شده است. این چالشهای جدّی عبارتنداز: بیکاری، معیشت، سرخوردگی جوانان، رکود اقتصادی طولانیمدت وبحران زیست محیطی، علی الخصوص مشکل آب. که بنا به گفته کارشناسان باید مورد توجه ویژه و فوری قرارگیرند.
با استناد به آمارهای ارائه شده توسط حکومت آخوندی، فقر و بحرانهایی چون بیکاری، افزایش سرسام آور قیمتها مردم را نسبت به پیشرفت و احیای اقتصاد ضربه پذیر ایران، دلسرد و ناخشنود کرده است. آنچه که برای اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۱ پیش بینی میشود، همچون ادوار گذشته، روزهای پرچالش وناخوشآیندی خواهد بود.
اقداماتی همچون افزایش نرخ صعودی ارز به ۲۳ هزار تومان، حذف ارزترجیحی۴۲۰۰ تومانی، که طبیعتاً باعث افزایش قیمت کالاهای ضروری، ارزاق، دارو و خدمات دولتی از جمله قیمت بنزین خواهد شد که حرف آن، همین الآن بر سر زبانها در میان مردم افتاده است. اینها، از جمله اقدامات توّرم زایی هستند که در تحلیل اقتصاد ایران ۱۴۰۱ باید مورد توجه قرارگیرد.
بنابراین میتوان گفت به دلیل نیاز شدید دولت به درآمد، تصور میشود، این درآمد باعث افزایش هزینه مردم شده وبازهم سفره معیشت مردم کوچکتر شود. که مجموعه این عوامل منجر به تورم باز هم بالاتر و فقر بیشتر در سال آتی خواهد شد. [گفتگو با دکتر خلیل خانی، استاد گیاه شناسی و اکولوژی؛ چرا مردم ایران با خشکسالی و بی آبی مواجه هستند؟]
سیاست انقباضی رئیسی
باید توّجه کرد که چینش سیاستهای اقتصادی دولت رئیسی جلاد، انقباضی است و هزینه کاهش توّرم را دولت بردوش حقوق بگیران، مالیات دهندگان، گرانفروشی خدمات دولتی و غارت ازجیب دیگر شهروندان گذاشته است. این همان دستگاه افزایش دستمزد کمتر از نرخ توّرم کارگران و کارمندان است. علاوه براین، هزینه دستگاه عریض و طویل حکومتی سرکوب را هم به همین شیوه و با دست کردن درجیب مردم باعناوین مختلف و ترفندهای گوناگون بدست میآورد.
با توجه به نحوه بودجه بندی درلایحه بودجه ۱۴۰۱، تیم مدیریت اقتصادی دولت، کارنامه وعده درمانی وایشاله درمانی دولت، توّرم در سال آتی کاهش پیدا نخواهد کرد و اگر هم توّرم در سال آتی افزایش پیدا نکند، در همین محدوده فعلی باقی خواهد ماند. بنابراین، بطورقطع نباید انتظار کاهش توّرم و بهبود وضعیت اقتصادی مردم را داشت.
سیاستهای پولی راهکاری است که به عنوان نسخه هایی برای کنترل توّرم در اقتصاد رایج است، امّا باید توّجه داشت که چنین سیاست هایی، موقتی است و به صورت مقطعی میتوانند توّرم راکنترل کنند. نه درنظام حکومتی «ولایت فقیه» که «اقتصاد مال خر است» و میزان نقدینگی یا چاپ پول بدون پشتوانه بیش از چهارهزاروپانصد هزارمیلیارد تومان است. بعبارت روشن تر اگر توّرم ناشی از افزایش تقاضا باشد سیاستهای پولی و مالی میتواند وضعیت را کنترل کند اما توّرم فعلی کشور ریشه درکاهش شدید عرضه دارد.
آیا برای مهار تورم برای حکومت راهی متصور است؟
البته باید خاطر نشان کرد که سیاستهای کلان اقتصادی یغماسالاری رژیم بطورکلی و تحریمهای بین المللی تاحدودی سبب نابودی تولید و کاهش شدید عرضه درداخل کشورشده است. بنابراین برای کنترل توّرم باید اقداماتی طولانی و اثربخش برای افزایش تولید صورت گیرد.
البته باید این نکته را در نظر گرفت که رفع موانع تولید با حاکمیت فعلی در ایران، کارآسانی نخواهد بود و ممکن هم نیست. چون، تجربه ۴۳ ساله مردم ایران و دنیا این حقیقت را اثبات کرده است که رفاه اقتصادی، آرامش روانی برای فعالیت های اقتصادی، صلح و همگرایی با مردمان دیگر کشورها، درمنطقه و جهان با یک رژیم بنیادگرا، تروریست، ضدبشر، دزد، دروغگو، اختلاسگر و توتالیتر امریست غیرممکن.
اکنون تقریباً تمامی تحلیلگران امورایران و حتی کارشناسان خود رژیم، اعتراف به شرایط عینی انقلاب در جامعه ای خشمگین دارند. از سویی به فروپاشی نیروهای نزدیک به نظام اذعان دارند واز سوی دیگر صریحاً بیان میکنند که: «اعتراضات در کشور ریشه در تبعیض دارند».
همچنین، نکته قابل تأمل اینست: «هنگامی که یک گروه برای وضعیت حقوق، دستمزد و معیشت خود شروع به اعتراض میکند، دیگر اقشار جامعه نیز به تبعیت از آنها حرکت اعتراضی خود را آغاز میکنند، در مدت زمان کوتاهی از صنف فرهنگیان تا حتّی ایثارگران برای وضعیت دریافتی خود در مقام معترض قرار میگیرند».
اینکه چرا کارگزاران حکومتی ومفسرین مسایل ایران به برخاستن تمام اقشار مردم در برابر نظام آخوندی اعتراف میکنند را به نوعی دیگر جلاد ۶۷ با بیان این جمله خمینی «حفظ نظام اوجب واجبات است» به روشن ترین وجه برای عموم عیان ساخت. که بعبارتی افلاس و درماندگی نظام «ولایت فقیه» در تمامیت آنست.

قیام مردم پارامتر اصلی
روشن است، دشمنی که قوای سرکوبگر نظام را در «کوچه و خیابانها» بحالت آماده باش در آورده است، کسی جز مردم آماده خیزش و قیام، با مقاومت استوار وکانون های شورشی اش نیست. مردمی که طی سال گذشته روزی نبوده است که خروش، فریادوصدای اعتراضاتشان به گوش دنیا نرسد. [۴۲ میلیون نفر شهروند ایرانی زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند!]
واضح است که این نیروی عظیم آکنده از قهر بنیان کن، که در شهرها باشرکت لایه های مختلف اجتماعی کارگر، کشاورز، معلم، پرستار، دانشجو و محصل در خیزش و خروشند و در مرزها در قامت کولبر و سوخت بر، از تیر کینه نیروهای سرکوبگر انتظامی و پاسداران جنایتکار حکومت آخوندی مصون نبوده و مترصد، آماده قیامند.
بطورقطع مسلح شدن این خشم عظیم، برای برچیدن بساط ظلم و تباهی رژیم بسیارخطرناک و وحشت آفرین است. این لرزه ایست که تمام اندام حاکمیت را زیر و زبر خواهد کرد. و رژیم را مفری برای نجات نیست. سرنوشتی است که دیر و زود دارد، ولی سوخت وسوز ندارد.
با توجه به آنچه که دربالا به آن اشاره شد و استدلالهای ارائه شده، نامگذاری امسال هم دردی از بیشماردردهای مردم ایران را دوا نخواهد کرد. زیرا، مادامیکه هر مسئله ای بصورت بنیادین حل نشود، در محل خود باقی است و باپاک کردن صورت مسئله از بین نمیرود. بحرانهای حاکمیت آخوندی درهمدیگر تنیده وضریب خورده اند. با نسخه پیچی های این قبیلی هم قابل حل نیستند. راهکار؛ «سرنگون کردن تام و تمام این نظم ضدمردمی است».
❊ دکتر خلیل خانی کارشناس محیط زیست و فعال حقوق بشر است. او دارای مدرک دکترا در رشته اکولوژی، گیاه شناسی و مطالعات محیطی از آلمان است و در دانشگاه تهران و دانشگاه دولتی هسن آلمان تدریس کرده است. او همچنین دارای دکترای روانشناسی پزشکی از ایالات متحده است.