توماج صالحی اثر جدیدش را با عنوان «نقطه کور» با شرح زیر در اینستاگرام منتشر کرد.
«نام اثر: نقطه کور
کلام و اجرا: توماج
اولین ورودم به زندان توی یک سالگیم بود، در آغوش مادر، اتهامِ مادر: دشمنی با نظام، کمک مالی به خانوادههای زندانیان سیاسی.
جهان پُر از نقاط کور است، ظلم، ذاتاً به نقطه کور کشش دارد، جایی که صدای مظلوم راحتتر خفه میشود، جایی که نور نیست.
پیشکشی برای تمام زندانیانی سیاسی
نمیدونه عدلِ علی، رئیس زندان با وکیل بنده رفیق؟
نمیدونه عدلِ علی، از تجاوز، دستور به دست رئیس؟
نمیدونه عدلِ علی، از رقص سم روی تخت مریض
نمیدونه عدلِ علی، از اعترافگیری به سبکِ غریق
از مجرمِ مزدورِ بچهخور
فرمانبر بودن یه گله گرگ
کسی سرپیچی کرد از حرف حکم
مزدورا ریختن روش و کله شد
اونجا که دوربین نداره رو من دیدم
سابقههام دارن دو رقم میشن
اینا رو اخبار نمیگه بت من میگم
قاتلو قدرت میدادن و رم میکرد
قتل میکرد، اینبار سیستماتیک
شب میزد، نور نیست خف صدا هیس
خلوت نباشه میرن انفرادی
مرخصی، ملاقاتی، تقدیر بجا تیغ
شیش متری، قدیمی، قرمز، تیغ دار
جانیِ پشیمون، وجهه دیندار
یا عفو میخوره یا بیست چار بیست چار
جلو دوربین نمیرن اینا، هیچجا
کف خواب چیه؟ تو کُلیدور میخوابن
مظلومو تو دخمه بش هول میدادن
انباردار، شیاف، هروئین تا بنگ
افسر نگهبان هم پست میداد شب
مجری و مجرم همدستن
هفتخان، هفتتیرکش، هفتخطن
فقط سیاسیان که دست بستن
کفتار و گرگ با همن و کفتر پر
[ندیدی، کار جدید توماج صالحی رو در روی دیکتاتور بزرگ! + فیلم]
نمیدونه عدلِ علی، رئیس زندان با وکیل بنده رفیق
نمیدونه عدلِ علی، از تجاوز، دستور به دست رئیس
نمیدونه عدلِ علی، از رقص سم روی تخت مریض
نمیدونه عدلِ علی، از اعترافگیری به سبکِ غریق
میشنوی منو از رجاییشهر
غزلم، قزلِ حصرِ ورامینم
خلافی دستم نی، خلافی مغزه
کسی که ظلمِ ظالمو تداعی کرده
کهریزک میذارن رپامو شب
دستگرد، عادلآباد، فشافویم
معترضی که میدونن نمازو بست
جر داد سپر گاردو، کلانو زد
قلعهی فراموشی، قلعهی قهقهه
مجنون حاصلِ تجاوزِ قرچکه
جرم تبلیغ پرواز، تحریک مقنعه
حکم زندان، شلاق، قانون جنگله
دویست و نُه ، پنجاه و نُه، شصت شیش
پلاک صد، دست و پا قفل، زنجیر
تو کدوم زندان بود ذهنو که بستین؟
اولین سد تن بود، شکستیم
زندان نگو بگو سلاخخونه
چشم و زبون قطع، کر تا بناگوشت
تجارت مواد، واردات محموله
عکسِ تیمارستانه، صادرات مجنونه
نمیدونه عدلِ علی، رئیس زندان با وکیل بنده رفیق
نمیدونه عدلِ علی، از تجاوز، دستور به دست رئیس
نمیدونه عدلِ علی، از رقص سم روی تخت مریض
نمیدونه عدلِ علی، از اعترافگیری به سبکِ غریق
نمیدونه عدلِ علی، از مهندسی، جنگِ زرگری
نمیدونه عدلِ علی، زیر الفطا پرِ قبرِ عمیقه
نمیدونه عدلِ علی، نقطه کور پرِ جسد شهیده
نمیدونه عدلِ علی، هرچی میخواد بشه ما قویتریم
هوادارای جنگیم تو بندن ولی
خونی نریخته ازمون که سبزتر نشیم
معترض، مستقل، بیرهبر، قوی
شما منگین، سفید سیاه، برفک زدین
شاخ دیکتاتورِ از ترسه برا جنگجو
آزادیخواها زدنت، حتی از تو
سرخه صورتمون از خاوران، از خون
تو برا قدرت میدی جون، ما برا مظلوم
جنایت تو نقطه کور پنهان
درز میکنه میشه یروز افشا
سر به نیست شاهد، خبر کذب انکار
کارخونه هیولا سازی، جلد انسان
دیوار نمیکنه اسیر فکرو هرگز
تیزه انقد صدامون که اَ بِتن رد شه
حبس خیلی کوچیکه جلوم مرگه
یه بیتم جیگرو یه بیت پلکو کنده
نمیدونه عدلِ علی، از مهندسی، جنگ زرگری
نمیدونه عدلِ علی، زیر الفطا پرِ قبرِ عمیقه
نمیدونه عدلِ علی، نقطه کور پرِ جسدِ شهیده
نمیدونه عدلِ علی، هرچی میخواد بشه ما قویتریم
نمیدونی تو نقطه کورِ زندان
میشه ردِ خون پنهان
نمیدونی قدرت و پولِ شیطان
چه بازیای میکنه با روحِ انسان
نمیدونی تو نقطه کورِ زندان
میشه ردِ خون پنهان
نمیدونی قدرت و پولِ شیطان
چه بازیای میکنه با روحِ انسان