به مناسبت سومین سالروز شهادت نوید افکاری
۲۲ شهریور سالگرد اعدام قهرمان قیام مردم ایران نوید افکاری است. سال ۹۹ در چنین روزی درحالی که اکثریت مردم ایران و بخش بزرگی از افکار عمومی جهان خواهان لغو حکم اعدام نوید بودند، یک باره خبر رسید که در سحرگاه ۲۲ شهریور نوید افکاری اعدام شد و قلب ناآرامش برای همیشه آرام گرفت. خامنه ای و میرغضب‌هایش محکومیت گسترده جهانی را به جان خریدند اما ذره‌ای از اعدام کوتاه نیامدند.چون عقب نشینی از اعدام برای حکومت ضرر هنگفتی داشت.
آن‌چه در پی می‌آید تحت عنوان « راز اعدام نوید افکاری از زبان یک شاهد»، گزارشی است که توسط یکی از شاهدان صحنه قبل و بعد ازاعدام قهرمان قیام نوید افکاری از زندان عادل آباد ارسال شده است. ما این شهادت را در سالگرد اعدام نوید بازنشر میکنیم. به امید آنکه بتوانیم اندکی از دین‌مان را نسبت به این قهرمان بی بدیل مردم ایران ادا کنیم؛
در قسمتی از این گزارش می‌خوانیم: «از یک هفته پیش از اعدام نوید، فضای زندان ملتهب بود. اواسط شهریورماه ۹۹ حدود ۳۰تن از ماموران گارد به وحید و حبیب افکاری حمله کردند. آنها در بند اقدام به ضرب و شتم آنان کردند. زندانیان دیگری که به کمک وحید و حبیب افکاری شتافته بودند به شدت مورد ضرب و شتم نیروهای گارد قرارگرفتند. به طوری که سر یکی از آنها در اثر ضربات گارد شکست. در پی این یورش وحید وحبیب افکاری به بند ارشاد منتقل شدند».
در همین باره بخوانید؛
شهیدان قیام خونین آبان ماه۹۸ به یاد محمود و مهرداد دشتی نیا
سالروز اعدام قهرمان قیام نوید افکاری و تلاش‌های رسوای اژه ای
نویسنده این شهادت‌نامه در ادامه می نویسد: « روز ۲۱شهریور ۹۹ هنگامی که نوید افکاری را برای اعدام منتقل می کردند، وحید در مقابل بند عبرت رفته و با کوبیدن به درب به انتقال برادرش برای اجرای حکم اعدام اعتراض نمود که بلافاصله ماموران گارد با او و برادرش حبیب درگیر شده وآنها را زدند».
این شاهد که از نزدیک نوید را می شناخت و با او بود می‌نویسد: «نوید از بهترین‌های ایران بود. روز ۲۲ شهریورماه، زندانیان یکی از بندهای زندان عادل آباد شیراز پس از شنیدن خبر اعدام نوید قهرمان ملی مردم ایران، سرود ای ایران را با صدای زنده یاد بنان در بند پخش کرده و با هم خواندند. سپس چند دقیقه برای مقاومت و پایداری قهرمان ملی خود دست زدند. همان شب حفاظت زندان برخی زندانیان را احضار کرد. ماموران وقتی که روحیه و تهاجم زندانیان را دیدند، به طور غیر مستقیم گفتند که مراسم نگیرند.
در بندها از جمله سعادت ۱۱، زندانیان برای نوید افکاری مراسم برگزار کردند. زندانیان می‌گفتند که نوید را بخاطر آزاده بودن و سرخم نکردن اعدام کردند. که البته باعث سربلندی خانواده او و سربلندی ماست».
در بخش دیگری از گزارش این شاهد آمده است: « در بند ۱۴ امنیت زندان عادل آباد شیراز حدود ۳۵ زندانی سیاسی محبوس هستند. مسئولان زندان پس از اعدام نوید افکاری این زندانیان را ایزوله و محدود کردند و زندانیان را تحت فشار قرار داده‌اند. وحید وحبیب افکاری از آن زمان همچنان در بند عبرت در محدودیت کامل نگهداری می شوند».
لازم به یاد آوری است که وحید افکاری سنگری، متولد ۱۳۶۴، مجرد، گچکار و حبیب افکاری سنگری، ، متولد ۱۳۷۰، متاهل، شغل جوشکار می‌باشند.
نوید و وحید افکاری در تاریخ ۲۶ شهریورماه ۹۷ و حبیب افکاری در تاریخ ۲۲ آذر ۹۷ در رابطه با اعتراضات سراسری مرداد ۹۷ بازداشت شدند. آنها در جریان بازجویی‌ها برای اخذ اعتراف بارها مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفتند.
خاطرات یک زندانی در اولین سالگرد اعدام نوید افکاری
پارسال همین ساعتا بود که کسری بعد تلفنش اومد تو اتاق و خبر داد که بچه‌ها رو قراره ببرن تهران. حتی شایعه انتقال برادران افکاری به رجایی‌شهر هم به گوشمون رسید. بهرحال خوشحال شدیم و کلی هم کیف کردیم؛ ولی ناراحتم بودیم که چطور دوری حبیب رو قراره تحمل کنیم…
۲۰دقیقه بعد، در همین فاصله کوتاه به یکی از بچه‌های بند خبر دادند که نوید اعدام شده… نشسته بودم کف اتاق، مشغول تمرین خط بودم و ازقضا تصنیف از «خون جوانان وطن» عارف رو داشتم مینوشتم گفت نوید اعدام شد. خندیدم و گفتم کی گفته؟ اتفاقاً قراره به زودی منتقل بشن تهران!
حرفم تموم نشده بود که دیدم کسری دوباره از کابین تلفن برگشت تو اتاق! اومدم بگم خبری از انتقال بچه‌ها نشد که یدفعه چشمم خیره شد به قیافه شکسته کسری! قفل کردم؛ نگاه بیرون اتاق کردم، دیدم همه سرا خیره به پایین! زبونم بند اومده بود، هیچی نمیتونستم بگم. فقط میتونستم بزنم تو سر خودم…
حتی یک خط هم نمیتونم از بعد اعدام نوید بنویسم… فقط میدونم که پارسال همین وقتا خبر اعدام پاره تن حبیب افکاری رو شنیدیم. …
نوید افکاری در دادگاه ها هرگز تسلیم نشد، او برای جانش چانه نزد و التماس هم نکرد اما تا توانست از راه آزادگی و جوانمردی که در آن قرار داشت دفاع کرد.
اکنون ۴ سال بعداز شهادت نوید افکاری خونش با خون صدها شهیدی که بعد از او در راه آرمان آزادی فدا شدند در هم آمیخت و نوید پیروزی و ظفر برای چشم های نگران مادران و پدران این خاک را می دهد. خون نوید خون پر برکتی بود که بذر امید و یقین را در ایران عزیز کاشت و در قیام پر شکوه۱۴۰۱ با خون مهسا امینی و کیان پیرفلک به کیفیتی نوین بالغ شد. یادش گرامی باد
