بحران آب در ایران و عدم کفایت عرضهی آب تأثیر بسیار زیادی درکشاورزی ایران داشته و دارد. از زمانهای خیلی دور، تهیه و تدارک نظامهای آبیاری نه فقط پیش شرط توسعه و تکامل کشاورزی بود. بلکه حتی پیش شرط زندگی اسکان یافته در اغلب مناطق بود. «قنات» که با صرف هزینه و زحمتهای نامحدود که از طریق تونلهای زیر زمینی احداث کرده بودند و آب زندگی بخش را برای سرزمینهای خشک و تشنه منتقل میکردند. این قناتها ویژگی مشخصه روستای ایرانی بوده است.
بارندگی در ایران
برای این که بدانیم آب و هوا در کشورمان درگذر تاریخ چقدر خشک بوده و زمین هم چقدر تشنه بوده باید دادههای آماری هواشناسی را برسی کنیم.
عقیدهی عمومی بر این است که برای زندگی اسکان یافتهی بشر، متوسط حداقل۲۰ اینچ باران سالانه ضرورت دارد. و اگر میزان باران سالانه از۱۰ اینچ کمتر باشد، منطقهی مورد نظر از نگاه تکنیکی «صحرا» یا «لم یزرع» ارزیابی می شود. بر این اساس به غیر از مناطق حاشیه بحر خزر و بخشهایی ازآذربایجان، متوسط باران سالانه در دیگر مناطق از۲۰ اینچ کمتر است. حتی در اغلب مناطق ایران بارندگی ازده اینچ هم کمتر میباشد، این بدین معناست که در این ایالات کشاورزی اسکان یافته بدون آبیاری مصنوعی ممکن نیست.
منابعی خبر دادهاند که میزان متوسط سالانه برای ۹۸ درصد از سرزمین ایران کمتر از ۸ اینچ میدانند. که درآن صورت مورد آبیاری مصنوعی و کوشش برای حفظ و گسترش ساز و کار پایداری منابع آبی اهمیت ویژهای پیدا میکندکه باید به آن توجه خاص اعمال شود.
تأثیر هوا و سرعت تبخیر آب
علاوه بر کمبود عرضه آب در تمام طول سال، مشکل دیگر، خشکی هوا و سرعت تبخیر آب درکشورمان است. برای مثال درجهی تبخیر هوا ۱۳ برابر باران سالانه آن است.
به همین خاطر این وضعیت خاص بود که ابداع قنات و توسعه و گسترش آن در گذر قرنها برای ایران به صورت مسئلهای حیاتی درآمده بود. «تنها با ابداع قنات، زندگی اسکان یافته در ایالتهای مرکزی ایران امکان پذیر بوده است.
از سوی دیگر، میزان برداشت محصول در زمینهای کشت وابسته به باران، به اصطلاح کشت دیم، به مراتب از میزان محصول از زمینهایی که به طور مصنوعی آبیاری می شدند کمتر بود.
از سویی از منظری تاریخی ، زندگی اسکان یافته در بخش عمدهای از ایران بدون آبیاری مصنوعی غیر ممکن بود.
و از سوی دیگر بار آوری زمین در زمینهایی که آبیاری می شد به مراتب از زمینهای آبیاری نشده و واگذار شده به گشاده دستی طبیعت بیشتر بود.
البته در گذر قرنها مسایل دیگری هم در پیوند با بود یا نبود آب در ایران مطرح میشوند. نه فقط جایگاه جغرافیایی اسکان یافتگی به عرضهی آب بستگی دارد بلکه اندازهی اسکان یافتگی هم به طور مستقیم به همین عامل وابسته است. این هم واقعیت دارد که این آب با چه ساز و کاری برای آبیاری تقسیم میشد بر شیوهی مالکیت زمین هم تأثیر داشت.
در همین رابطه
بحران آب و فرونشست زمین در ایران + ویدئو
چهار شیوه متفاوت آبیاری در ایران
۱ ـ قنات، ۲ ـ رودخانه ونهر، دستی، ۳ ـ حمل آب به وسیله انسان یا حیوان برای آبیاری ۴ ـ استفاده ازچاه.
در میان این چهار شیوه، همهی شواهد نشان میدهند که تا این اواخر آبیاری به وسیلهی قنات عمدهترین شیوهی مورد استفاده بوده است. شمار کل قناتها در ایران در۱۹۵۲ طبق برآوردها ۲۵۰۰۰ ذکر شده. در حالی که چند سال بعد پژوهشگری ایرانی «کوروس» مدعی شد که کل قناتها در ایران حدود ۵۰۰۰۰ عدد است.
احداث قنات از سویی بسیار پیچیده و از سوی دیگر، بسیار پر هزینه بود و حتی مهمتر از سرمایهی اولیهای که برای احداث آن لازم بود هزینه حفظ و مرمت قنات هم بسیار چشمگیر بود. اما عملیترین و پر منفعتترین شیوه بوده است.
در عین حال بر این باید اشاره کرد. در روستاهایی هم که در حول و حوش رودخانه جوویان (در خراسان) قرار دارند و آنها که در حوالی سرچشمهی آن زندگی می کنند از آب رودخانه برای آبیاری استفاده میکنند. ولی آنها که در حول و حوش همین رودخانه ولی پایینتر زندگی میکنند به ناچار از قنات استفاده میکنند. چون آب همین رودخانه به خاطر تبخیر آب، بسیار شور و پر نمک میشود.
اهمیت آبیاری مصنوعی در کشاورزی ایران و این عامل اصلی و اساسی تولید مورد غفلت قرارگرفته که نه فقط احتمال خرابی محصول را زیاد کرده بلکه حتی در مواردی به قحطی و کم غذایی هم رسیده است.
نتیجه غفلت در آبیاری
هرگاه که نظام آبیاری حفظ و مرمت می شد«قنات نیک بختی زمیندار دهقان را تضمین میکرد». ولی به عکس هرگاه این چنین نمیشد و در حفظ و مرمت شبکههای آبیاری غفلت میشد». زمینهای تحت کشت محصول زیادی نمیدهند. زمینها بایر میشوند و روستاها بیشتر به صورت خانهی مردگان در می آیند تا این که باشند. روستاییان هم مهاجرت میکنند. یا به شهرها میروند تا زندگی ناپایدار و متزلزلی داشته باشند.
حتی به روستاهای دیگر مهاجرت می کنند. در اواخر قرن نوزدهم بنجامین نامی در باره ایران نوشت «شمار نهرها و دریاچه ها قابل توجه نیست و عرضهی آب آن چنان ناکافی است که به گمان من هیچ کشور دیگری نیست که برای کشت و زراعت این همه زحمت و این همه کار برای به دست آوردن آب درآن ضروری باشد و یا هزینهی این ماده به اندازهی ایران درآن بالا باشد».
مقولهی آب و کم آبی در ایران در سالهای اخیر که ایران جمعیت به مراتب بیشتری دارد و اقتصادش هم به مراتب پیچیده و عقب مانده شده است. هم چنان عمدهترین مسئلهای است که برای پایداری اقتصاد ایران راه حل سریع و همه جانبه میطلبد.