به یاد دنیا فرهادی که بالهای زیبایی برای پرواز داشت
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنیست…
من دنیا هستم. دنیا فرهادی که به اندازه یک دنیا آرزو و امید به فرداهای زیبا داشتم.
۲۲سالم بود که شما رو ترک کردم. اهل ایذه و دانشجوی رشته معماری دانشگاه آزاد اهواز بودم. دنبال این بودم درسم رو که تموم کردم برای خودم یه دفتری برای کارهای ساختمانی و دکوراسیون باز کنم. تو مدت دانشجویی هم کلی کتاب کوچیک نوشته بودم و شعر گفته بودم.
آرزو داشتم تابستون برم سوارکاری برم صحراهای کویر یزد و ماسههاش رو از نزدیک لمس کنم.
آرزو داشتم پولدار بشم و دیگه نزارم هیچ کودکی کار کنه من عاشق کودکان بودم و همیشه با مادرم هر از گاهی میرفتیم برای بچهها و برای روستاییها کمک میبردیم.
وقتی اعتراضات شهریور ماه شروع شد؛ نتونستم آروم بشینم و با دوستام رفتم برای اعتراض. رفتم که آزادی و آیندهای روشن رو فریاد بزنم.
روز ۱۶ آذر که توی دانشکده ما تجمع اعتراضی برگزار شد من با بسیجیای دانشگاه جر و بحث کردم. نه! من اهل کوتاه اومدن نبودم. آخه من پر از رویای پرواز بودم.
از دانشکده که برگشتم با مامانم رفتیم رستوران پالادیوم اهواز که مقدمات جشن تولدم رو آماده بکنیم. کارمون که تمام شد یه دوری تو شهر زدیم و بعد مامانم رو خونه رسوندم و خودم رفتم کلاس اتوکت. ساعت ۹ شب با یکی از دوستام قرار داشتم. ساعت هشت و بیست دقیقه که کلاسم تموم شد زنگ زدم به مامانم و بهش گفتم که میرم سرقرار. ساعت ۱۰ هم یه بار سعی کردم به بابا زنگ بزنم اما موفق نشدم. بعد از اون دیگه کسی من رو ندید. چون کنار پل کابلی اهواز همونجا که بعدا رد خون ریخته شدهام رو پیدا کردن به دست مامورها و بسیجیهای حکومتی کشته شدم. با گلوله!
مامانم که دیده بود من برنگشتم بهم زنگ زده بود. ولی گوشی من دیگه زنگ نمیخورد. نگرانم شده بود و دنبالم اومده بود. آنشب مامانم سرگردان و هراسان خودش رو به آب و آتش زده بود که ردی از من پیدا کنه ولی هیچکی جوابی بهش نداده بود.
نیروهای امنیتی ۴روز تمام اجازه غواصی برای پیدا کردن من رو ندادن. و مامان و بابا سوار بر قایق وجب به وجب کارون رو ۵روز دنبالم گشتن.
آخرش پنج شنبه۲۴آذر ماهیگیرهای کوت عبداله نزدیک روستای مظفریه تو حاشیه کارون جسدم رو پیدا کردن.
مامان راست گفت که نشد من رو توی قفس نگه داره. آخه من بالهای زیبایی برای پرواز داشتم .
و رویاهایی زیباتر برای آزادی ایرانمون و حالا دنیا و رویاهام رو به شما میسپارم، شمایی که سر مزارم شعار آزادی سر دادید …
در همین زمینه
خامنه ای، جان ابوالفضل امیرعطایی را هم گرفت
بله
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی است ….
بله! امروز گرامی می داریم یاد دانشجوی دلیری از خوزستان که مزدوران خامنهای اون رو بجرم شرکت در قیام در روز ۱۶آذر، روز دانشجو، با تیر شقاوت کشتن و پیکرش رو در کارون رها کردن. همان دختر قهرمانی که مادرش بعد شهادتش گفت که «نمیشد نگه دارمش تو قفس! آخه اون بالهای زیبایی برای پرواز داشت.» بله شهید قیام دنیا فرهادی دختری که بالهای زیبایش پرواز کرد.