سپهر بیرانوند: خودم اولین نفر میام از شما هم انتظار دارم بیایید
به گلگشت جوانان ،
یاد ما را زنده دارید ، ای رفیقان !
که ما در ظلمت شب ،
زیر بال وحشی خفاش خون آشام ،
نشاندیم این نگین صبح روشن را ،
به روی پایه انگشتر فردا .
به یاد شهیدان قیام، یاد میکنیم از جوان دلیر لرسپهر بیرانوند که خون سرخش در خرم آباد بدست مزدوران خامنهای بر زمین ریخت و آتش قیام رو فروزانتر کرد.سپهر بیرانوند در شب ۱۸آبان در جنگ و گریز جوانان با سرکوبگران حکومتی بشهادت رسید.
سپهر بیرانوند بر سپهر ایران آزاد فردا
سپهر بیرانوند، معروف به سام در کرج در یک مینیاتور سازی کار می کرد. علاقه زیادی به نقاشی، بوکس و کُشتی داشت. تصمیم داشت که امسال در کنکور شرکت کند و در گرافیک ادامه تحصیل بدهد. در دوره دبیرستان همزمان با تحصیل کار هم میکرد. گاهی شاگرد کابینت سازی و گاهی هم در شیشه سازی و کارهایی از این دست. خرجش را خودش با زحمت کشیدن در میآورد.
شهادت مهسا امینی زندگی سام را زیر و رو کرد. دیگر یک جا بند نبود. مدام در جوش و خروش بود. در جواب کسانی که می گفتند آخر مهسا چه ارتباطی به تو دارد میگفت:
«فکر کن مهسا خواهرزاده خودت بود چکار میکردی؟»
در همین رابطه
دلنوشتهای برای سام بیرانوند
او هر شب به تظاهرات می رفت و آنقدر در قیام فعال بود که پدرش ترجیح داد او را به خرمآباد برگرداند. پدرش فکر می کرد که در خرمآباد جای پسرش امنتر است.
شب ۱۸آبان سام دلیر در استوری خود به مردم برای تظاهرات در پارک شقایق فراخوان داد. او نوشت که «دست به دست هم میدهیم تا به خیابانها برویم. و ما هم مثل دیگر هموطنان با غیرت و با شرفمان برای بیرون کردن این حکومت قاتل کاری کرده باشیم.»
سام قبل از آنکه برای رفتن بر سر قرار با دوستانش حرکت کند، به خواهرش گفت که اگر من نروم، اگر تو نروی، اگر او هم نرود، پس چه کسی برود؟ و با عزمی جزم حرکت کرد.
یازده جوان دلیر لر در نزدیکی زیرگذر شقایق به هم رسیدند. با کوکتل به زیرگذر تهاجم کردند و بلافاصله به سمت پارک شقایق رفتند. اما سرکوبگران که از ترس قیام مردم در همه جا حضور داشتند به آنها در پارک شقایق حمله کرده و با تیرهای جنگی به رویشان آتش باز کردند. سام قهرمان با گلوله مزدوران زخمی شده و افتاد. مزدوران جنازهاش را با خود بردند.
تا عصر روز بعد جنازهاش را تحویل خانوادهاش ندادند و خانواده را مجبور کردند که سام را در روستای ده سفید بدون حضور کسی بخاک بسپارند.
حکومت، عمو و پدربزرگ سام را دستگیر کرد و با استقرار نیروهای سرکوبگر در تپههای اطراف قبرستان ده سفید و پیچهای جاده منتهی به قبرستان مانع از برگزاری مراسم از طرف مردم و جوانان شد.
اما مردم خرمآباد برایش مراسم گرفتند و با شعارهایشان یاد او را گرامی داشتند. آنها نشان دادند که نام سپهر بیرانوند در سپهر آزادی ایران برای همیشه جاودان خواهد بود.
آسمان فرصت پرواز بلند است ولی
قصه این است چه اندازه کبوترباشی