عرفان خزایی: خدا را باید در شادی و محبت پیدا کرد
در نوشتار نگاهی به سرگذشت شهیدان قیام امروز، یاد میکنیم از جوان دلیر، عرفان خزایی که در کرمانشاه بدنیا آمد، در شهریار تهران بزرگ شد و در همانجا در جریان قیام سراسری با گلوله مزدوران خامنهای بخون نشست. او که جوانی سرزنده و شاد بود می گفت خدا را باید در شادی و محبت پیدا کرد.
موج شادی و محبت در صدای عرفان خزایی
این صدا صدای جوانی رشید از شهریار تهران، عرفان خزایی بود. ۳۰ساله، زاده کرمانشاه و بزرگ شده شهریار. جوانی بسیار زحمتکش و معتقد به خوردن روزی حلال. بخاطر همین اعتقادش بود که علیرغم سختی کارش اما ساعات زیادی مشغول کار بود. حتی بخاطر همین ساعات زیاد کار، دچار کمردرد و پادرد هم شده بود. عرفان در یک شرکت خصوصی بنام کارا تک کار میکرد.
او عاشق سفر به شمال بود و همیشه هر جا که بود جمع دوستانش را شاد و سرزنده نگه میداشت. با اینکه حقوق ناچیزی میگرفت اما پسری بسیار شاد و مخالف غم بود. همیشه میگفت که خدا یعنی شادی و خدا را باید در شادی و محبت پیدا کرد. عرفان شیفته عدالت خواهی کوروش و آیین زرتشت بود و به تاریخ باستانی ایران عشق میورزید.
در همین رابطه
نگاهی به سرگذشت شهید قیام مجید طوس پرور
از دیدن اینهمه فقر و فلاکت در جامعه بشدت برانگیخته میشد و میگفت که بالاخره نوبت ما هم میرسد و باید که جواب تک تک این بغضها را بدهند. او معتقد بود که این بغضها فقط به دست خود مردم جواب گرفته خواهد شد.
روز اول مهر که تظاهرات ضدحکومتی جوانان شهریار شروع شد، او فعالانه شرکت کرد تا خود یکی از آن مردمی باشد که جواب بغضهای در گلو مانده مردم را بگیرد. در همان تظاهرات بود که او به ضرب گلوله جنگی مزدوران خامنهای به شهادت رسید. حکومت در ازای پول کلانی که از خانواده داغدیدهاش گرفت، پیکرش را تحویل داد.
پیکر عرفان طی مراسمی تشییع و در آرامستان وحیدیه شهریار بخاک سپرده شد. در چهلم شهادت عرفان مردم بر مزارش در وحیدیه گرد آمدند و با شعارهای ضدحکومتی با او برای ادامه راهش تا رسیدن به آزادی پیمان بستند.