واقعیت قرارداد ۲۵ساله ایران با چین چیست؟
پیشینه توافقنامه
خامنهای، پنجسال پیش در دیدار با رئیسجمهوری چین از «توافق ایران و چین برای روابط استراتژیک ۲۵ساله» صحبت کرده بود. این دیدار در تیر۹۴ انجام شد. به گفته حسن روحانی، پیشنویس نهایی برنامه ۲۵ساله همکاریهای جامع ایران و چین در اولین جلسه هیات دولت در سال۱۳۹۹ تایید شده است.
سند رسمی
در بخش «اهداف اساسی» این سند، چین بهعنوان «خریدار ثابت نفت خام ایران» معرفی شده و بقیه موارد آن:
«ارتقا همکاری بانکی، تامین مالی و بیمهای»/ «توسعه سرمایهگذاری در حوزههای مختلف اعم از نفت، پتروشیمی، صنایع سنگین و… / توسعه همکاریها در زمینه انتقال و توسعه فناوریهای نوین …/ «همکاری و احداث شهرهای جدید در ایران»/ «مشارکت در زمینههای زیرساختی دریایی و بندری/ «بحث در مورد همکاری پروژههای انرژی ایران»/ «تشویق سرمایهگذاری در نیروگاههای برق» میباشد.
بخش پنهان توافق:
تاکنون دو افشاگری در زمینههای اقتصادی و امنیتی در این مورد منتشر شده است که اطلاعات قابل توجهی را ارائه میدهند. سایت خبری انگلیسی پترولیوم اکونومیست به وجه پنهان اقتصادی پرداخته و مینویسد:
ستون مرکزی قرارداد جدید این است که چین ۲۸۰میلیارد دلار برای توسعه بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی ایران هزینه میکند. این مبلغ برای دوره پنجساله اول این قرارداد، در ابتدا پرداخت میشود. ولی طبق این تفاهمنامه، پرداختهای بعدی در هر دوره ۵ساله، با توجه به توافق دوطرف پرداخت خواهند شد.
یک سرمایهگذاری ۱۲۰میلیارد دلاری دیگر نیز، برای بهروزرسانی زیرساختهای حمل و نقل و تولید ایران امضا شده است، که مجدداً در ابتدای هر دوره پنجساله، طبق توافق دوطرف پرداخت خواهد شد.
چین همچنین توافق کرده است که تا پایان سال۲۰۲۰ تولید میادین نفتی غرب کارون را تا ۵۰۰هزار بشکه در روز افزایش دهد. منفعت نهایی این قرارداد برای ایران، این است که چین توافق کرده واردات نفت ایران را با نقض تحریمهای آمریکا افزایش دهد.
سایمون واتکینس، خبرنگار اقتصادی انگلیسی، وجه امنیتی این قرارداد را برجسته کرده و مینویسد:
علی خامنهای با پیشنهاد فرماندهان سپاه پاسداران و سرویسهای امنیتی سپاه، مبنی بر افزودن همکاریهای گسترده نظامی و اطلاعاتی به توافق ۲۵ساله ایران و چین موافقت کرد.
خبرنگار افزوده است: قرار است در هفته دوم ماه اوت آتی، نمایندگان نظامی و اطلاعاتی حکومتهای ایران، چین و روسیه با یکدیگر ملاقات کنند. بدنبال این گفتگوها، از نهم نوامبر آینده جنگندههای روسیه و چین، به پایگاههای هوایی ایران در همدان، بندرعباس، چابهار و آبادان دسترسی کامل خواهند داشت.
همچنین، به موازات این همکاریها، چین و روسیه تجهیزات پیشرفته جنگ الکترونیکی خود را که برای مقابله با ناتو طراحی شده، در ایران و بهویژه در حاشیه خلیج فارس مستقر خواهند ساخت و بهعنوان پشتیبانی از سامانههای موشکهای بالستیکی ایران بهکارگرفته خواهند شد.
بخش دیگری از مفاد همکاریهای نظامی ایران، چین و روسیه، تبادل و آموزش فرماندهان سپاه پاسداران است. به موجب این بند از توافق، سالانه ١١٠ افسر ارشد سپاه پاسداران برای تعلیمات نظامی به چین و روسیه میروند. متقابلاً ١١٠مستشار چینی و روسی برای آموزش افسران سپاه پاسداران در ایران مستقر خواهند شد. در چارچوب این همکاری، سامانه جنگ الکترونیکی سپاه پاسداران نیز به سامانههای راهبردی و فرماندهی مشترک روسیه و چین متصل خواهد شد.
از نظر این نویسنده، مجادلات جاری میان آمریکا و چین و روسیه، بر سر تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت علیه حکومت ایران، ریشه در همین قرارداد ۲۵ساله میان تهران و پکن دارد.
باجهایی که حکومت ایران در این قرارداد داده است.
به نوشته سایمون واتکینس؛ در ازای این همکاریهای نظامی و اطلاعاتی، و سرمایهگذاری ۴۰۰میلیاردی چین در صنایع نفت،گاز و پتروشیمی، حکومت ایران امتیازات اقتصادی گستردهای به چین داده است:
۱-چین بهمدت پنجسال نخست، از محل فروش نفت، گاز، پتروشیمی، و سایر فرآوردهها و خدمات زیرساختی ایران هزینههای خود را برداشت میکند.
۲-دولت ایران، نفت، گاز و فرآوردههای پتروشیمی خود را ١٢درصد ارزانتر از قیمت متوسط بازار و با پذیرش تخفیف مضاعفی معادل ٦ تا ٨ درصد به چین میفروشد.
۳- چین مجاز خواهد بود که مطالبات ایران را با دوسال تاخیر و به ارز سیال بپردازد. با چنین امتیازی، چین کلیه فرآوردهای نفتی ایران را، دستکم ٣٢درصد ارزانتر از بهای واقعی آنها در بازارهای جهانی، خریداری خواهد کرد.
۴- چین برای حفاظت از این پروژهها، پنجهزار نیرو در ایران مستقر خواهد نمود.
عنصر مهم این قرارداد، مسلط شدن کشور چین، بر زیرساختهای اساسی ایران و متصل کردن آنها به طرح درازمدت و راهبردی پکن برای تصاحب بازارهای جهانی است.
پنهانکاریهای حکومت ایران
حکومت ضدایرانی آخوندها که به عمق این خیانت تاریخی واقف است، در یک پنهانکاری سیستماتیک، تلاش کرده است که با دادن اطلاعات قطرهچکانی پیرامون این موضوع، آنرا در یک پروسه زمانی در اذهان مردم جا بیندازد.
حریری رئیس اتاق بازرگانی دولت روحانی میگوید: «جزئیات این قرارداد مشخص نیست و ابهاماتی وجود دارد». احمدی نژاد آنرا پنهانکردن «حقایق» از ملت و «بخشیدن از کیسه ملت به دیگران» میداند. روزنامه جمهوری در سرمقاله ۱۷ تیرماه خود طلبکارانه مینویسد: «چرا مردم از جزئیات این سند بیاطلاعند؟»
اما حرف اصلی را مردم ایران زدهاند که این قرارداد خائنانه را، با قرارداد ترکمانچای مقایسه کردهاند. کما اینکه ملت ایران در مقابل قرار داد خیانتبار وثوقالدوله در ۱۹۱۹ واکنش خشمگینانه عمومی خود را نشان دادند که منجر به لغو آن قرارداد گردید.
اما واقعیت چیست؟
واقعیت این است که رژیم در زیر فشار حداکثری تحریمها از خارج و بحرانهای مرگبار در داخل و وجود جامعهای انفجاری در بن بست کامل قرار دارد و دنبال پیدا کردن راه نفسی برای خروج از این تنگناست. از سوی دیگر آمریکا با ارائه قطعنامهای در صدد است در مهرماه که زمان بررسی تمدید تحریمها در سازمان ملل است، مانع لغو تمدید تحریمها شود. رژیم برای جلوگیری از تمدید تحریم تسلیحات به کمک کشورهای چین و روسیه برای وتوی این قطعنامه نیاز دارد. در نتیجه با علم کردن پیش نویس یک قراردادی که 5سال قبل مطرح شده و تاکنون مورد توافق طرفین هم قرار نگرفته، وانمود کند که چین قطعنامه آمریکا را وتو خواهد کرد. از سوی دیگر چین هم با طرح این قرارداد میخواهد از آمریکا برای قراردادهای تجاری که با این کشور میبندد امتیاز بگیرد. در حالی که روشن است، چین هرگز منافع رابطه اقتصادیش با آمریکا و بلوک غرب را فدای منافعی که از رابطه با رژیم دارد نخواهد کرد و در نتیجه هیاهویی که در مورد این قرارداد برپا شده فقط در کادر جنجال تبلیغاتی رژیم برای خروج از بن بست قابل تفسیر است. ضمن این که باید گفت در ۴۰سال گذشته آیا آخوندها و پاسداران جای آبادی را در ایران باقی گذاشتهاند که الان بخواهند آن را به چین یا هر کشور دیگری بفروشد.