ویژگیهای دوران بعد از پاسدار سلیمانی ،و اینکه رژیم س از ۷۲ساعت تأخیر و دروغپردازی، بناچار اعتراف کرد که هواپیمای مسافری اوکراینی، با شلیک موشکهای سپاه سرنگون شده.چی بوده؟ همچنین دانشجویان آگاه دانشگاههای تهران، و سراسر کشور، در اعتراض به کشته شدن مسافران بیگناه هواپیما، علیه رژیم دست به تظاهرات زده و با سردادن شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «فرمانده کل قوا استعفاء» و« میکشم میکشم آنکه برادرم کشت»، «سپاهی حیا کن مملکتو رها کن.» با نیروهای سرکوبگر رژیم درگیر شدند.
درهمین رابطه آقایان محمد جواد برومند و مسعود امیرپناهی درگفتگو با تلویزیون ایران آزاد به موضوعات فوق پرداخته وبه سئوالات پاسخ میدهند
محمدجواد برومند: امروز صبح رژيم اعلام کرد که هواپیما را خودش زده ولی در عین حال برغم اینکه از روز اول رژيم ایران بخوبی میدانست، ولی در همان ساعات اولیه با بکارگیری کارشناسانی تلاش میکرد به دروغ پردازی بپردازد و نشان بدهد که این یک نقص فنی بوده است. یکی از کارشناسان گفته به ۸ دلیل این نقص فنی بوده و دیگری میگوید با ۶ دلیل فنی من اثبات میکنم بدلیل نقص فنی بوده، یا رئیس هواپیمایی که از همه چیز با خبر است میگوید سقوط هواپیما با موشک منطقی نیست، بعد از اینکه دولت اکراین اعتراض میکند و سایر کشورها مثل فرانسه بدنبال علت حادثه میشوند، باز رژيم تلاش میکند با صاف کردن محل با بولدوزر و از بین بردن آثار سقوط هواپیما مانع این بشود که کسی بتواند آمده و آنرا بررسی کند که علت چه بوده است.
ولی همزمان روزنامه های حکومتی دروغ های این شکلی را منتشر میکنند این خط را سران رژيم داده بودند و حتی امروز هم روزنامه های رژيم همین خبرها را منتشر میکنند چون از پیش به آنان خط داده بودند که اینطوری بگویند. یعنی در همان فاز قبلی انکار میکنند و روزنامه ابتکار همین امروز نوشته سرنگونی هواپیما با موشک شایعه است. یا اعتماد با تیتر در آن ۳۰ ثانیه چه گذشت میخواهد این خبر را نقص فنی نشان بدهد و یا روزنامه ایران که باند خامنهای است تحت عنوان معمای سقوط باز نقص فنی را تاکید میکند، یا روزنامه جوان نجات بوئینگ با عملیات جو روانی جعبه سیاه، خلاصه همه میخواهند بگویند بخاطر نقص فنی بوده، اما بعد از اعترافات علنی امروز رژیم روزنامه ایران به نقل از تابش عضو مجلس میگوید که مقامات از اول میدانستند که کار رژیم بوده است، روزنامه فرهیختگان از باند خامنهای میگوید در ماجرای سقوط هواپیما مثل کشتار اعتراضات آبان از سوی مقامات فرصت سوزی و غفلت شده و برای دشمن فرصت سازی ایجاد شده است.
محمدجواد برومند: من باختصار به موضع سخنگوی مجاهدین اشارهای بکنم، گفته بود منظور از همه عذر و بهانه ها در بردن خامنهای و سرکردگان اصلی سپاه است، که فرمان حمله دادند، این در حالی است که همه میدانند در همه دنیا در وضعیت جنگی و آماده باش پدافندی همه پروازهای مسافربری بلادرنگ متوقف میشود، یا خانم رجوی در این رابطه گفتند این یکی دیگر از جنایات بزرگی است که مردم ایران نمیبخشند و نه فراموش میکنند، رژيم به گفته وزیر خارجهش حمله به مواضع آمریکاییان را پیشاپیش به حکومت و نظامیان عراق و از طریق آنان به آمریکا خبر داد، اما از هر گونه پیش آگهی و دستور توقف پروازهای مسافربری در حق هموطنان خودمان دریغ کرد.
مسعود امیر پناهی: همانطور که آقای برومند قبلش گفتند از ابتدا معلوم بود کار رژيم است بخصوص فیلم های که هموطنانمان از صحنه گرفته بودند و گزارشاتی که داده بودند همه چیز روشن بود. تا جای که رژيم مجبور شد که بگوید فردا این خبر را منتشر خواهیم کرد، دانشجویان که قشر روشنفکر و فعال جامعه ایران هستند، فراخوان دادند که برای ساعت ۵ بعدازظهر اعتراضاتشان را شروع کنند، دانشگاه تهران و صنعتی شریف و امیر کبیر و علامه و سایر دانشگاه های دیگر، که امروز بعداز ظهر تظاهرات را شروع کردند و مشخصا در دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه امیرکبیر تظاهرات بزرگی شکل گرفت، در دانشگاه امیرکبیر دانشجویان از دانشگاه خارج شدند و به زیر پل حافظ آمدند و در آنجا بنا به فراخوانهای که مردم داده بودند در آنجا به آنان پیوستند. شعارهای صریح و رادیکالی داشتند و تا ساعاتی بعد ادامه پیدا کرد و نیروهای انتظامی آمدند و درگیری و گاز اشگ آور انداختند که به این ترتیب اوج گرفت.
مسعود امیر پناهی: شعار دانشجویان مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر این حکومت آدمکش، مشخصا تیز مجموعه شعارها متمرکز بر روی خامنهای و سپاه پاسداران بود. یعنی درست در مقابل تبلیغات دجالگرانهای که رژيم بعد از به هلاکت رسیدن قاسم سلیمانی جنایتکار داشت، دانشجویان هم تیز علیه او شعار دادند. مثلا به ما نگو فتنهگر، فتنه توئی ستمگر، یا مرگ بر این ولایت این همه سال جنایت، کشته ندادیم که سازش کنیم، رهبر قاتل را ستایش کنیم، یا خامنهای حیا کن ممکلت را رها کن، سپاهی حیا کن مملکت را رها کن، این شعارها نشاندهنده این واقعیت است که تمام دجالگری های رژيم اصلا موجی بود آمد و رفت.
مسعود امیر پناهی: اولا نشان میدهد قیام آبان زنده است و ادامه دارد، درست است رژيم با کشتار و دستگیری مقداری افت ایجاد کرد، همانطور که رهبر مقاومت گفتند این حرکت با افت و خیز ولی ادامه دارد و هر چه بیشتر رادیکالتر میشود. دوم تفاوتی که با قیام آبان داشت در این بود که از دانشگاه و تهران شروع شد. سومین نکته رژیم با ۱۵۰۰ کشته و ۱۲ هزار دستگیری و انبوهی مجروح نتوانست قیام آبان را متوقف کند و نه تنها متوقف نکرد بلکه پتانسیل انقلابی جامعه را بیشتر و رادیکالتر کرد. یعنی این حرکاتی که الان ما مشاهده میکنیم ادامه قیام آبان و به سمت حرکات قهرآمیز میرود و در شعارها میکشم میکشم آنکه برادرم کشت و یا شخص خامنهای و سپاه را هدف قرار دادند.
محمدجواد برومند: ما شرایط جامعه را میبینیم و اینکه چطوری جوشان و بخصوص دانشجویان شعارهای تیز علیه خامنهای میدهند و مرگ بر این ولایت و این همه سال جنایت، دروغگو حیا کن ممکلت را رهاکن، این نشاندهنده این است این جنبش ادامه پیدا میکند و مردم حاضر نیستند از کنار این قضیه بگذرند، با حضور خانواده قربانیان و مراسمی که در آینده خواهند گرفت و با برنامهای که در پیش خواهند داشت. بنابراین با این دانشگاههای شورشگر که میجوشند ادامه پیدا خواهد کرد، تا از شرایط حداکثر استفاده را ببریم و به سمت سرنگونی این جریان را پیش ببریم.
محمدجواد برومند: اولا خامنهای ضد بشر چیزی که برای او ارزشی ندارد جان مردم است، فقط به فکر منافع و حفظ حکومت خودش است. چون کسی که در جریان قیان آبان ماه با شلیک مستقیم ۱۵۰۰ نفر را به شهادت میرساند، مرگ ۱۸۰ نفر چه اهمیتی برای او دارد. ولی نکته مهمتر شرایطی است که خامنهای در آن قرار دارد، خامنهای بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی تبدیل به آدم درهم شکستهای شده است. کمر شکسته و درهم شکسته، توان پاسخگویی ندارد و مجموعه بحرانهای که الان خامنهای را فراگرفته، بنابراین فقط بدنبال این است که خودش را در هم ببرد.
مسعود امیر پناهی: اولا این واقعی نیست که بگویم قاسم سلیمانی نقشی در سرکوب نداشته است، در جریان قیام مردم عراق که شاهد بودیم، قاسم سلیمانی مستمر میرفت و خط میداد که چگونه سرکوب بکنند. تیز در مطبوعات هم زده شد و گفت ما در سرکوب تجاربی داریم که شما باید در دستگاه ما بیایید که چگونه مردم را سرکوب کنید، در قیام آبان که جمعه شلوغی ها شروع شد، از بعداز ظهر شنبه سپاه مسئولیت سرکوب را بر عهده گرفت، مشخصا قاسم سلیمانی نفر دو این رژيم است، چطور ممکن است نقشی نداشته باشد و ضمن اینکه با تجربه ترین فردی که برای سرکوب مردم چه در سوریه و در منطقه بوده همین فرد بوده، خودشان هم این را اعتراف میکنند که اینکارها را میکرده است. او تجارب سرکوب در ایران را در کشورهای دیگر اعمال کرده است، این حرف که نقشی در سرکوب در داخل نداشته همه شعارها و دجالگریهای آخوندها است. جدی نیست و شخص قاسم سلیمانی یکی از افراد سرکوب در داخل بوده و هست و تا بدرک واصل شدن بود