خامنه ای قیام بزرگ مردم ایران را انکار کرد و آن را توطئه خارجی نامید!
خامنه ای روز چهارشنبه ۱۱ آبان طی سخنانی در باصطلاح دیدار با دانش آموزان، قیام مردم ایران را توطئه خارجی نامید. مسعود رجوی رهبری مقاومت ایران چند ساعت بعد از این سخنرانی خامنه ای، یک پاسخ تاریخی به سخنان خامنه ای داد که در این نقطه جنبش و انقلاب مردم ایران بسیار تاثیر گذار تلقی شده است. مسعود رجوی در این پیام تاکید کرد؛« اصل موضوع پنهان کردن یک جنگ عظیم بین انقلاب و ارتجاع، و این است که شیخ هم مانند شاه، در واپسین مرحله میخواهد بگوید که هر چه هست زیر سر خارجی و اجنبی است و انقلاب و قیام مردم ایران از اساس موضوعیت ندارد. »
آقای مسعود رجوی در قسمت دیگری از پیامش تلاش خامنه ای برای شبیه سازی خود با مصدق کبیر را به سخره گرفت و نوشت: بر کسی پنهان نیست که ایل و تبار خمینی و آخوندهای ارتجاعی علیه مصدق و با شاه و دربار بودند. کاشانی بود که صراحتاً خواهان اعدام مصدق شد. خمینی در آن روزگار آخوند دست چندمی زیر قبای کاشانی و در همه جا با او علیه مصدق بود. کما اینکه پس از انقلاب ضدسلطنتی هم آشکارا بهخاطر «سیلی خوردن» مصدق (در همان کودتای ۲۸مرداد) شکرگزاری میکرد.

درهمین زمینه
یک روز بعد از سخنرانی خامنه ای، شعله قیام تمام ایران را فراگرفت!
متن کامل پیام مسعود رجوی
نظر به اهمیت تاریخی این پیام آقای مسعود رجوی، آن را بطور کامل در اینجا نقل میکنیم.بدیهی است که خامنه ای با ضربه ای که از قیام همین امروز دریافت کرده است، باید خوب فهمیده باشد که تمام تلاش او برای تضعیف قیام و یا منحرف کردن آن پوچ در آمده است.
متن کامل پیام به این شرح است:
مسعود رجوی-۱۱ آبان ۱۴۰۱
«فرافکنی و وارونهگویی خامنهای پس از سیلی آتشین قیام
در آویختن به مصدق برای شبیهسازی دجالگرانه انقلاب با ارتجاع و با کودتای استعماری ۲۸مرداد
در چهل و هشتمین روز قیام خامنهای در منتهای درماندگی ادعا کرد که گویا آمریکا و شرکاء برنامه دارند رژیم را سرنگون کنند. اما «ملت ایران زد توی دهنشان بعد از این هم خواهد زد توی دهنشان»!
همه میدانند که این وصلهها به آمریکا و اروپا نمیچسبد و ۴دهه گفتهایم که اگر از مماشات و امتیاز دادن به رژیم و میدان دادن به مزدورانش و آلترناتیوسازیهای پوشالی و استعماری و از برچسب و پروندهسازیهایی مانند ۱۷ژوئن به نفع رژیم دست بردارند، ما را بس. در امر سرنگونی رژیم هم خلق قهرمان با فرزندان آزادیستان کفایت است.
ما دیدیم که آمریکا چگونه پایگاههای ارتش آزادیبخش ملی ایران در خاک عراق را به درخواست رژیم و برای رژیم بمباران و مجاهدین را هم خلعسلاح کرد. اما بمباران و خلعسلاح نیروهای سرکوبگر رژیم را هیچگاه ندیدیم. اکنون خامنهای با سخافت آمریکا را به حمایت «از تروریسم کور» مجاهدین متهم میکند که «منجر به هزاران» کشته در رژیم شده است.
بنابراین اصل موضوع پنهان کردن یک جنگ عظیم بین انقلاب و ارتجاع و این است که شیخ هم مانند شاه، در واپسین مرحله میخواهد بگوید که هر چه هست زیر سر خارجی و اجنبی است و انقلاب و قیام مردم ایران از اساس موضوعیت ندارد. از اینرو به گفته خامنهای ملت ایران زد توی دهنشان و بعد از این هم خواهد زد…
خلیفه سیلی خورده ارتجاع بیش از این نمیتوانست فرافکنی و وارونهگویی کند. اما ما صبر میکنیم تا سیلیهای آتشین ملت ایران، بهویژه جوانانی را که بهگفته او دچار «هیجان و احساسات» شدهاند هر چه بیشتر و بیشتر بر بناگوش نظام ببینیم. آنقدر که بند از بند رژیمش بگسلند. همان انقلابیون و شورشگرانی که دیکتاتوری شاه را هم ساقط و سرنگون کردند.
پشتک و واروی آخوندی در باره کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ و اینکه آمریکاییها دشمنی با ملت ایران را از آن روز شروع کردند و به «مصدق فرنگیمآب» هم رحم نکردند، کسی را نمیفریبد و شأن مصدق کبیر فراتر از زخمزبانهای مرتجعین است. درآویختن به مصدق برای شبیهسازی دجالگرانه انقلاب دمکراتیک مردم ایران با کودتای استعماری و ارتجاعی ۲۸مرداد دردی دوا نمیکند.
نمونه دیگر پیامی است که خمینی در دوران بریدگی، پس از چند ماه حصر در قیطریه تهران، در نیمه آبان ۱۳۴۲ برای کندی رئیسجمهور وقت آمریکا فرستاد، عذر تقصیر خواست و نوشت مبادا حملات لفظی (و مصلحتی) او به آمریکا سوءتعبیر شود. چرا که او در واقع خصومتی با آمریکا ندارد. در گروگانگیری آبان ۵۸ و در اعدامهای انبوه دهه ۶۰ و در قتلعام زندانیان ما هم ثابت شد که ضدیت و خصومت خمینی و ارتجاع ولایت فقیه، قبل از همه با انقلاب و رشیدترین فرزندان مردم ایران است. همچنین ثابت شد که دشمن ما همینجاست به دروغ میگویند که در عراق و قدس و آمریکاست.
بوالعجب اینکه خامنهای به ۳۰۰میلیون آمریکایی طعنه «انحطاط» میزند که چرا به رئیسجمهورانی از قبیل ترامپ و بایدن رأی دادند و آنها را سر کار آوردند. از فرط خرفتی فراموش کرده است که خودش چه جلادی را از صندوق بیرون کشیده و به ریاستجمهوری رژیمش گماشته است!
وانگهی یادش رفته است که در روز ۱۴خرداد ۱۳۶۸ خودش در جلسه خبرگان ارتجاع بعد از مرگ خمینی درباره مرجعیت و رهبری خودش گفت: «واقعاً باید خون گریست در جامعه اسلامی که حتی احتمال کسی مثل بنده در آن مطرح بشود، مسأله اشکال فنی دارد، اشکال اساسی دارد»… راستی هم که مردم ایران خون گریستند و خون میگریند. از اینروست که اکنون:
هنگامه خشم و خروش و آتش است.»
لازم به یاد آوری است که آقای مسعود رجوی رهبری مقاومت ایران یکی از تاثیرگذارترین چهرههای سیاسی تاریخ ایران است که طی ۵ دهه مبارزه با دیکتاتوری شاه و سپس خمینی بزرگترین سازمان انقلابی معاصر ایران یعنی مجاهدین خلق را رهبری کرده است. مسعود رجوی تاکنون ثابت کرده است که بیش از هر رهبر سیاسی دیگری با ماهیت حکومت ایران آشناست.