پز جدید پاسدار سلامی، لتز می لیو!

پز جدید پاسدار سلامی، لتز می لیو!

پاسدار سلامی وجوه مشترک زیادی با ماهیت بادکنک دارد، با این تفاوت که بادکنک را باد می‌کنند، اما سلامی خودش، خودش را باد می‌کند. نکته‌ای که قابل ملاحظه است اینکه نمی‌داند که مدت‌هاست ترکیده و هرچه درون خودش باد می‌زند، اثری از حجم نمی‌بیند و به همین دلیل به لفاظی متوسل می‌شود. این همان روش سلامی برای بادکردن خود هست. داستان لتز می لایو از همین سریال‌هایی است که سلامی جدیدا رونمایی کرد.

رونمایی از کتاب سپاه یا برگی سیاه از جنایت در تاریخ ایران

تلویزیون رژیم شبکه خبر در تاریخ ۱خرداد صحبت‌های سلامی را در باب رونمایی از کتاب سپاه پخش کرد.

او در مورد سپاه تعابیری بکاربرد که انگار صدای دهل شنیده می‌شد. پاسدار سلامی در مورد سپاه می‌گوید: «اندیشه سپاه مهم است. سپاه سراسر فکر است اندیشه است. تدبیر است. نظریه است. قاعده است، سنت است! منتها یک خاصیت مهم داره سپاه مثل آب مثل آب جاری است! آب جاری همواره شکل فضا را به خود می‌گیره! به سرعت تغییر شکل می‌ده. اما ماهیت آب بودن خود را از دست نمی‌ده».

این حرف جدید پاسدار سلامی است که آب شکل فضا را بخود می‌گیرد. البته سلامی مشخص نکرد که این فضا مربوط به خارج از جو است یا فضایی که شرکت‌های آبفای حکومت، البته با بخش دوم آن سر وکار دارند و باید از ماسک‌های مخصوص برای رفتن به آنجا استفاده کرد. کما اینکه وقتی سلامی صحبت می‌کند هم، استفاده از این نوع ماسک‌ها ضروری است

سلامی از چی ترسیده که به خود و پاسداران دلداری می‌دهد

حرف‌های پاسدار سلامی حکایت از ترسی است که بر او  چیره شده است. به نظر می‌رسد قیام باعث ترس و وحشت پاسداران شده است و او قصد دارد که ترس خود و تفنگچی‌های سرکوبگر خود را کاهش دهد. او می‌گوید «این سپاه است سیالیت بن‌بست شکنی عبور از هر مانعی به هر بزرگی بدون توجه به جثه مانع، حجم اصلاً برای سپاه ترس آور نیست». پاسدار سلامی در رجز خوانی‌های خود مشخص نکرده که مخاطب او کیست؟ مردم؟ آمریکا؟ اسم هم مشخص نمی‌کند و می‌گوید امپراتوری! اما کدام امپراتوری! نیاز به کارشناسی دارد. او می‌گوید«امپراتوری‌ها حجیم‌اند، بزرگ‌اند، اما برای سپاه کوچک‌اند و برای همین کسی که از چیزی نترسد می‌تواند بر آن غلبه کند».

در همین زمینه

سلامی! مراقب کلاهت باش، پیشرفت پیشکش

هاضمه سپاه

از قرار معلوم پاسدار سلامی خیلی به دستگاه هاضمه علاقمند است. البته بی‌ربط با بلعیدن اقتصاد ایران توسط سپاه نیست که همه اقتصاد را در تیول خود دارند. او به گونه‌ای از هاضمه سپاه صحبت می‌کند که غیر قابل تصور است. او می‌گوید: «این سپاه هم با بسیج مردمی گسترش یافت وسیع‌تر از حجم دشمن به گونه‌ای که دشمن در هاضمه سپاه جای گرفت هضم ‌شد و تمام شد». البته فکر بعدش را نکرده است که شرکت آبفای خامنه‌ای چگونه بعداز هضم کردن دشمن آن را جمع وجور کند، چون چالش جدیدی را برای حکومت ولایت فقیه ایجاد خواهد کرد.

لتز می لیو، بذارید من زنده بمونم

پاسدار سلامی که در پرحرفی و داستان سرایی کم نمی‌آورد، موضوعی را از صفحه اینترنتی سی ان ان نقل می‌کند و می‌گوید: «صفحه اینترنتی سی ان ان یک تصویر زده بود از یک سرباز و افسر آمریکایی که زخمی شده بود. روی برانکارد اون رو داشتن می‌بردن. بعد از قول او یک دایره‌ای باز کرده بود که این سرباز داشت به این‌هایی که منتقلش می‌کردن می‌گفت لتز می لیو. بذارید زنده بمونم. یعنی یک کاری کنید من نمیرم. این تصویر یک سرباز است که در جبهه اون امپراتوری بزرگ نظیر تاریخ بشر میجنگه.

حالا اگر این تصویر یک بسیجی بود فکر می‌کنی چی می‌گفت؟ یا یک سپاهی یا ارتشی بود می‌گفت که دعا کنید من شهید بشم». البته ما هم دعا می‌کنیم که همه پیروان شیطان راست راست راه بروند و به این فیض نائل بشوند.

به این ترتیب سلامی سرنوشتی را که برای خود و سرداران سپاه نمی‌پسندد، برای بسیجی‌ها نسخه‌پیچی می‌کند. به این امید که مثل زمان جنگ کرور کرور بسیجی بی مغز را به کشتن  بدهد تا سرداران فربه‌تر شوند.

ما را در توئیتر ایران آزادی دنبال کنید

ما را در تلگرام ایران آزادی دنبال کنید

خروج از نسخه موبایل