پیکر خون آلود وطن ؛ این اولویت اشتباه است!

پیکر خون آلود وطن ؛ این اولویت اشتباه است!

در بخش‌های اورژانس قاعده‌ای هست تحت عنوان تریاژ. تعریف ساده‌اش میشود اینکه کدام مصدوم، کدام زخم یا کدام صدمه را در اولویت رسیدگی قرار دهیم. تریاژ تعیین سطح اولویت مشکل است. راهنمایی است برای اینکه کجا باید تعجیل کرد و چه جایی تامل و تاخیر. تریاژ مشخص می‌کند که چه چیزی همین الان اهمیت دارد و چه چیزی اهمیت ندارد.

این موضوع چنان تاثیرگذار است که یکی از شاخص‌های اصلی برای رتبه ‌بندی بیمارستان‌ها محسوب می‌شود. بسیار اهمیت دارد که ابتدا کدام مصدوم را مداوا کنیم. کدام زخم را ببندیم و کدام علامت را درمان کنیم. به همین سبب معمولا پرستاران واحد تریاژ را از بین ماهرترین و متخصص‌ترین پرستارها انتخاب می‌کنند. تریاژ درست یا نادرست، پیش آگهی هر بیماری یا جراحتی را تعیین می کند. تریاژ خشت اول حل مشکل است اگر کج گذاشته شود بنا تا فلک ناراست و نادرست بالا خواهد رفت.

 اوضاع و شرایط اجتماع ما مثل وضع و حال مصدومی است که حال و روزش به راه نیست. نا و نفس ندارد. زخم‌ها و زدگی‌های فراوانی بر پیکرش نشسته است. استخوانش شکسته است. خون از زخم‌هایش می‌چکد. درد در رفتگی امانش را بریده است. قسمتهایی از تنش سوخته و سر تا پایش را لای و لجن گرفته است.

وقت تنگ است و فرصت برای مداوا بسیار ضیق. هر اشتباهی در امر تریاژ و اولویت ‌بندی مشکلات هر چند کوچک و ناچیز می‌تواند جان و جسم این مجروح را به مخاطره بیندازد. اولویت‌ بندی مشکلات چنین مجروحی نقش اساسی در بهبودی یا نابودی‌اش دارد!

اولویت بندی اجتماعی دردهای جامعه از نگاه نامحرمان به مردم

– شرایط و علایم نشان می‌دهد که ایران امروز زخمها و ضایعات فراوان بر تن و پیکر دارد. پرستار ماهرِ با سواد دلسوز می‌خواهد. در این جسم مجروح پنج صدمه بحرانی و نیازمند مداخله فوری را باید به فوریت تشخیص و طبقه بندی کند. فروپاشی اقتصادی، خشکسالی و بحرانهای زیست‌ محیطی، پیری جمعیت، تغییرات سبک زندگی و تفاوت نسلی، چالش‌های بین‌المللی و تقابل‌های بین‌الدولی پنج بحران و اَبر چالش‌هایی هستند که حیات و هویت جامعه ایران را تهدید می‌کنند. وجود این زخم‌ها و ضایعات بر تن جامعه ایران قابل انکار نیست. تصادم شکل گرفته و اتفاق افتاده است.

آثار و علایم تصادف را بر جان و جسم ایران به راحتی می‌توان دید. آنچه الان اهمیت دارد ابرام یا انکار این دردها و زخم‌ها نیست. فوریت، تعیین الویت‌ها برای اقدام و عمل است.

پرستاران تریاژ اجتماع مجروح ما از سواد و دانش کافی برخوردار نیستند. خط و خراش‌های بی‌اهمیت را گذاشته‌اند در الویت درمان و زخم‌های خونریزی دهنده تهدید کننده حیات را فراموش کرده‌اند. بیماری را که تنفسش به شماره افتاده است رها کرده‌اند و چسبیده‌اند به پانسمان کردن بیماری که آرنجش خراش برداشته.

– متخصصین معتقدند صدمات اقتصادی مثل تورم،کاهش ارزش پول ملی، فرار سرمایه، مشکل نقدینگی، کاهش قدرت خرید، بیکاری، تشدید اختلاف طبقاتی، رانت‌های اقتصادی، آموزشی و سیاسی، خشکسالی، فرونشست زمین، تغییرات زیست محیطی، تقابل‌های بی نتیجه بین‌المللی و بین‌الدولی، پیری جمعیت، افزایش طلاق، کاهش ازدواج، اعتیاد، تغییر هویت و ماهیت خانواده، مهاجرت نخبگان، حل نشدن منازعات بین‌المللی، انزوای سیاسی و اقتصادی، ابتذال فرهنگی و هنری، تفاوتهای نسلی، تغییر سبک و شیوه زندگی و ده‌ها درد و زخم دیگر در تن و بدن این جامعه مصدوم وجود دارد که باید به فوریت فکری به حال آنها کرد و گرنه برای نجات این مصدوم زود دیر خواهد شد.

در همین رابطه

بحران‌های لاعلاج زمامداری خامنه‌ای از زبان علی ربیعی

تریاژ کنندگان اجتماعی برای بند آوردن کدام خونریزی تلاش می‌کنند؟

– تریاژ کنندگان حکومتی اما در میان این دردهای کشنده و زخم‌های نافی حیات اجتماعی را رها کرده و تشخیص داده‌اند که مشکل اصلی و درد اساسی این جامعه پوشش دختران و حجاب زنان است! و بعنوان اولویت اول و به فوریت باید مداوا و مدیریت شود!

عجبا! چرا زنان باید سوژه تحکم شما باشند و روسری و شال زنان محل مناقشه شما حاکمان بی خرد. اگر بخواهیم به این تشخیص‌تان در تریاژ مشکلات اجتماعی نمره بدهیم، شاید باید به واقعیت دیگری توجه کنیم. آنچه که شما از آن می‌ترسید و نگران آن هستید نه مشکلات مردم و دردهای جامعه بلکه دردی  است که بقای شما را تهدید می‌کند. شما از زنان می‌ترسید.. شما زنان را عامل فنای خود می‌دانید از این رو تلاش دارید با چسبیدن به حجاب و پوشش زنان آنان را زخمی کنید و از تکاپو بیندازید

– تریاژ مشکلات اجتماعی به درستی و بر اساس موازین علمی و تخصصی انجام نمی‌شود. ناتوانی در امر اولویت ‌بندی دردها، معالجه جامعه مجروح را ناکارآمد، طولانی و بی اثر می‌کند. مجروحان بسیاری به دلیل بی ‌تجربگی و بی ‌دانشی پرستاران واحد تریاژ جان خود را از دست داده و یا دچار معلولیت‌های مادام العمر شده‌اند.

– یک تریاژ خوب نتیجه محتوم دو امر است، اول دانش و دوم دلسوزی. بدون این دو خصیصه تریاژ خاصیت خود را از دست خواهد داد. بنظر می‌رسد که پرستاران تریاژ اجتماعی این جامعه یا از دانش کافی برخوردار نیستند، یا به قدر کافی دلسوز نیستند و وحشتناک تر این که یا هر دو!

تریاژ در نجات جان مصدومین اهمیت فراوان دارد و مصدومی که دردها و زخم‌هایش به درستی الویت بندی و تریاژ نشود امید چندانی به بهبودش نیست. این شالوده و اساس که از پی و بست کج و معوج است و هر مدیری ساز خود را میزند بمثابه حذف اولویت‌ها در نجات کشور است و بجای ترمیم  یا پانسمان و جراحی زودهنگام برای رهایی از مشکلات و معضلات پیش آمده سرم تراپی و خون رسانی که همان  فوریتهای نجات است را رها کرده و با خشونت، زن ستیزی، ظلم اقتصادی و معیشتی در حق ملت راه تنفس و تغذیه بر ملت را بسته و با قید فوریت ترجیحی مرگ دست به خلق‌کشی و اعدام و بگیر و ببند زده‌اند.

❊ مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است.

ما را در توئیتر ایران آزادی دنبال کنید

ما را در تلگرام ایران آزادی دنبال کنید

خروج از نسخه موبایل