رابطه با عربستان جام حیات یا جام زهر؟
واقعیت این است که قیام قهرمانانه مردم ایران و تداوم آن به مدت شش ماه خامنهای را در شرایط آچمزی قرار داد و او را مجبور کرد پای بر قراری رابطه با عربستان بیاید. خامنهای و مهرههای حکومتی هم طبق معمول برای اینکه ضعف رژیمشان را پنهان کنند در یک فرار بجلو گفتند این کار یک ضربه اساسی به آمریکا و اسراییل است.
حالا سؤال این است که این اقدام خامنهای از موضع اقتدار است یا ضعف؟ جام حیات است یا جام زهر؟ عربستان که هیچ تغییری در مواضع خودش نداده است. نتیجه میگیریم که همانطور که کارشنا سان رژیم گفتند جبر روزگار یعنی قیام و چشم انداز سرنگونی است که خامنهای را وادار به کوتاه آمدن در مقابل عربستان کرده است. نتیجه اینکه این سر کشیدن جام زهر توسط خامنهای است که به گفته خودش جام زهرهای بعدی را بدنبال خواهد داشت. حالا ببینیم توافق و نتایج احتمالی آن چیست.
رژیم با عربستان توافق کردهاند که روابط دوجانبه را احیا کنند
این همان رژیمی است که میگفت آلسعود مزدور صهیونیسم است و عربده میکشیدند که اگر مکه بشود مرکز ایران چه قشنگ است.
حالا مدعی شده که این توافق ضربه کاری به آمریکا و اسرائیل است
بگذریم که اینها سس قضیهاست
سوال این است: معنی سیاسی این توافق چیست؟
تا جایی که به طرف مقابل برمیگردد مواضعش تغییری نکرده
در همین رابطه
چرا می گوییم خامنه ای آچمز مطلق شده است؟
بقول جمهوری اسلامی، این خامنهای است که «جبر روزگار او را وادار به پذیرش این رابطه کرده»
جبر روزگار هم یعنی همان قیام و فشارهای منطقهای و بینالمللی
حالا از دو حال خارج نیست، یا مثل جام زهر خمینی عقبنشینی کرده که فبهاالمراد،
چون بقول خامنهای سلسلهای از عقبنشینیها را بدنبال دارد و تا سرنگونی میرود.
یا حقهبازی میکند میخواهد موج را ازسر رد کند
که در اینصورت بقول یه کارشناسشان هیچ مشکلی از بحران قیام حل نخواهد کرد.
نتیجه اینکه: درهر دوصورت، خامنهای از فرط ضعف و استیصال است که تن به این رابطه داده.