خامنه ای طی این سالیان همیشه تلاش داشت برای روحیه دادن به بسیجیها و نیروهای وارفته خود در پیام نوروزی قوی ظاهر شود و با برخی وعده و وعیدها و تعیین چشم اندازها به نیروهایش روحیه تازه بدهد، اما امسال وضعیت به گونه دیگری بود. قیام دلیرانه مردم ایران برای خامنهای نه آبرویی باقی گذاشت و نه جای فخرفروشی. از همین رو مرور سخنان خامنه ای در پیام نوروزی حاکی از نومیدی خود او و بدون چشم انداز بودن حکومت اوست.
خامنه ای در پیام نوروزی امسال گفت:
سال ۱۴۰۱ سالی بود سرشار از عوارض گوناگون چه عوارض اقتصادی، چه عوارض سیاسی، چه عوارض اجتماعی ــ بعضی شیرین، بعضی هم تلخ، مثل همهی سالهای زندگی انسان و در نگاه کلان، سالهای ملّت ایران بخصوص بعد از انقلاب اسلامی.
در همین زمینه
خامنه ای در دو اپیزود؛ از قتل فروهرها تا حمله شیمیایی
خامنه ای مسایل یک ساله ایران را عوارض نامید
به این ترتیب از نظر خامنه ای همه تحولاتی که در صحنه سیاسی و اقتصادی ایران طی یک سال گذشته رخ داد«عوارض» بود. یعنی فراز و فرودهایی که خرق عادت و وضعیت موجود بود.
خامنه ای سپس ناچار شد اعتراف کند که تلخ ترین عارضه تورم بود؛ خامنه ای گفت:
به نظر من در سال ۱۴۰۱ مهمترین مسئلهای که برای ملّت مطرح بود مسئلهی اقتصاد کشور بود که به معیشت مردم ارتباط مستقیمی پیدا میکند… تلخیها عمدتاً تورّم بود، گرانی بود که حقیقتاً تلخ است. بخصوص گرانی در قیمت موادّ خوراکی و لوازم اصلی زندگی، که وقتی قیمت خوراکیها و موادّ اصلی زندگی افزایش زیادی پیدا میکند بیشترین سنگینیاش به دهکهای پایین جامعه میآید…به نظر من در عمدهی مسائل اقتصادی کشور این نقطه، نقطهی اساسیتر و مهمتری بود که تلخ بود.
خامنه ای بدون اینکه به روی خودش بیاورد که مهمترین تلخی که نزدیک بود کاخ ستم او را ویران کند قیام بود، به سادگی قیام را دور زد و به همین مساله گرانی و تورم بسنده کرد و سپس تلاش کرد برای دولت رییسی کارنامه مثبت هم جور کند:
کارهای خوبی هم البته انجام گرفته در همین مسئلهی اقتصاد و سازندگیهایی که به اقتصاد منتهی میشود که حالا خواهم گفت، باید این سازندگیها دنبال بشود تا به زندگی مردم و معیشت مردم منتهی بشود و ارتباط پیدا کند. از تولید حمایت شد، در طول سال ۱۴۰۱ با اطلاعاتی که من دارم از تولید در کشور حمایت شد. چند هزار کارخانهی تعطیل و نیمهتعطیل راهاندازی شد. شرکتهای دانشبنیان افزایش پیدا کرد.
عقب نشینی خامنه ای از بلندپروازیها
به این ترتیب خامنه ای لاف در غربت زد و آماری داد که نه کسی بتواند مچش را بگیرد که دروغ می گوید و نه قابل محاسبه باشد. اما خودش هم بلافاصله متوجه میشود که ارقام و اطلاعاتش چنان غیرواقعی است که نمیتوانند نقشی درحیات اقتصادی مردم داشته باشد، برای همین می گوید:
« البته آن مقداری که من سال گذشته مطالبه کردم که افزایش پیدا کند، آن مقدار نشد اما یک افزایش قابل توجّهی این شرکتها پیدا کرد. ارزش تولیدات این شرکتها هم بالا رفت. و مسئلهی اشتغال یک تکانی خورد، یعنی بیکاری یک درصدی ــ ولو حالا درصد اندکی- کم شد!
چنته خالی خامنه ای باعث می شود که خودش هم در ادعاهایش شک کند، برای همین بلافاصله اضافه کرد:
همینطور که اشاره کردم، حالا با تأکید عرض میکنم، این کارها باید مرتبط بشود به زندگی مردم، باید منتهی بشود به گشایش در زندگی مردم. کی این کار خواهد انجام گرفت؟ کی اینجور، این وضع پیش میآید؟ وقتی ادامه پیدا کند، وقتی برنامهریزیهای دقیقی پشت سرش باشد که انشاءالله در امسال، سال ۱۴۰۲ بایستی این فعالیتها ادامه پیدا کند.
خامنه ای درحالی که سیاست او و دولت دست نشاندهاش به قول مقامات همین حکومت صورت مساله معیشت مردم را پاک کردند در توجیه این وضعت میگوید:
مشکلات اقتصادی، گرفتاریهای اقتصادی مخصوص ما نیست. امروز خیلی از کشورهای دنیا، شاید بشود گفت همهی کشورهای دنیا یک گرفتاریهای اقتصادی ویژهای دارند، حتی کشورهای ثروتمند، کشورهای دارای اقتصادهای قویّ و پیشرفته و واقعاً مشکلات و معضلات زیادی گریبانگیر آنهاست. بعضیهایش حتی از ما وضعشان از این جهت بسیار بدتر است. اقتصادهای قوی دچار ورشکستگی بانکها میشوند که همین اواخر شما خبرش را شنیدید.
چرا خامنه ای از قیام و انقلاب مردم حرفی نزد؟
خامنه ای سپس چشم انداز سال ۱۴۰۲ را هم برای خود و حکومتش تیره و تار توصیف کرد و گفت:
به نظر من در سال ۱۴۰۲ هم مسئلهی اصلی ما مسئلهی اقتصاد است. یعنی ما مشکل کم نداریم، مشکلات گوناگونی داریم، در زمینهی فرهنگی، در زمینهی سیاسی، لکن مسئلهی اصلی و محوری در این سال هم مسئلهی اقتصاد است.
خامنه ای سپس مجبور شد از بلند پروازیهای پارسال در مورد شرکتهای دانش بنیان کوتاه بیاید و «مهار تورم و رشد تولید» را بعنوان شعار سال انتخاب بکند.
در مورد پیام نوروزی خامنه ای باید علاوه بر نکات فوق به این واقعیت اشاره کرد خامنه ای از سر ترس اسمی از قیام مردم ایران که اکنون ماه هفتم خود را طی میکند نیاورد.اما تمام سخنانش در مورد ضرورت مهار تورم و افزایش تولید و توجه به وضعیت دهکهای پایینی ناشی از ترس از قیام دوباره مردم است. خامنه ای تلاش دارد این طور وانمود کندکه خشم و شورش مردم علیه حکومت ناشی از وضعیت بغرنج اقتصادی است .اما همگان میدانند که قیام این بار با شعار مرگ بر خامنه ای آغاز شد. معنی آن این است که اگرچه مردم از وضعیت اقتصادی ناراضی و خشمگین هستند اما نقطه عزیمت مردم از قیام نه وضعیت اقتصادی بلکه هدف سرنگونی رژیم ولایت فقیه با همه پلشتیهای آن است.