خامنه ای متناسب با اینکه چقدر در گٍل گیر کرده است لفاظی میکند. منطق ساده لوحانه خامنه ای که فاقد پرنسیبهای اصولی و رایج دنیای سیاست روز میباشد، بر شیادی بنا شده است. به مقتضای شرایط امروز یک حرفی میزند، فردای آن روز به غلط کردن میافتد.
در دی ماه سال ۹۶ وقتی که با بحران خیزش عمومی مردم مواجه شد، با همان منطق شیادی، خیزش مردم را ناشی از عملکرد یک مثلث دید و گفت «مثلثی در این قضایا فعال بود؛ آمریکا و صهیونیستها، یک دولت خرپول اطراف خلیج فارس و منافقین».
حال که اوضاع حکومتش بعد از قیامهای مردم در سال ۹۸و ۱۴۰۱به لبه پرتگاه رسیده است، طناب انداخته به طرف همان دولت های خرپول منطقه، تا شاید از این ستون به آن ستون فرجی حاصل شود. این است سرنوشت حکومتی نامشروع که در سراشیبی سقوط تن به هر کرنش و خفت و خواری میدهد.
استیصال و سرخوردگی خامنه ای از انزوای منطقهای و قیام مردم
این یک تاکتیک لو رفتهای هست که برخی حکومتهای دیکتاتور و فاشیستی مانند حکومت ولایت فقیه، مشکلات داخلی را به دیگران نسبت میدهند. درحالیکه از درون در حال پوسیدن هستند و به قول قدیمیها کرم از خود درخت هست. یعنی منشأ گرفتاریها و بدبختیهایش، اعمال و رفتار خودش هست و به تعبیری دیگر آفتی که فرد را از پا در می آورد، از ابتدا در درون خودش رشد کرده است.
پرداختن به کرمهای حکومت خامنه ای در این چهار دهه در حوصله این بحث نیست، چهل سال ستم و جفا در حق مردم، چهل سال فساد و دزدی و غارت، چهل سال زندان و شکنجه و اعدام، نتیجهاش رسیدن حکومت بدنام خامنه ای به لبه پرتگاه سرنگونی است که هیچ راه خلاصی ندارد و حال مجبور است که از همه لفاظیهای قبلی عقب نشینی کند و از سر استیصال در مقابل دولت خرپول منطقه کرنش کند.
خامنه ای به دلیل سیاستهای ضد مردمی و بنیادگرایانه خودش را در منطقه منزوی کرده بود، بخصوص در مقابل اعراب منطقه که به شدت در امور داخلی آنها دخالت میکرد. خامنه ای در مقابل عربستان، اقدام به پشتیبانی مالی و نظامی فراوان به حوثیهای یمن میکند که آنها را تبدیل به مزدور و غلام حلقه به گوش خود کرده است، تا بتواند عربستان را در زیر فشار نگه دارد، بخصوص با حملات موشکی به آرامکو و فعالیتهای خصمانه دیگر این سیاست را در پیش گرفته بود و چون طرف مقابل اقدام جدی و شجاعتی نمیدید، از این شکاف بیشتر استفاده میکرد.
این اقدامات، حکومت خامنه ای را به انزوا کشانده بود و هم اکنون که با چالشهای جدی از بابت قیام مردم مواجه شده است، چارهای جز چنگ انداختن به همان حکومتی که روزی به عنوان یک رأس مثلث از آن نام میبرد، ندارد.
در همین رابطه
چرا خامنهای به برقراری رابطه با عربستان روی آورد؟
اذعان به عقب نشینی خامنه ای
رسانههای حکومتی از روز علنی شدن توافق مستمرا به درج مقاله و مطلب مبادرت میکنند. هدف رسانهها همان منطق جو سازی رسانهای است که بخشی از سیاست شیادی حکومت است. در آخرین ورژن تحلیلی، رسانه نورنیوزخامنه ای از منظر راهبردی به این موضوع پرداخته است که میتوان اصل قضیه یعنی سرخوردگی و وارفتگی و در نتیجه عقب نشینی از مواضع گذشته حکومت خامنه ای در مقابل دولت خرپول منطقه را دید.
نور نیوز ابتدا به چند تحلیل میپردازد که ناخواسته دم خروس آشفتگی و استیصال را میتوان در آن مشاهده کرد. این رسانه در مورد توافق با عربستان مینویسد: «ماجرا اینگونه روایت شده که ایران به دلیل شرایط داخلی از نقطه نظر مواجهه با جریانهای اعتراضی و ثانیا به دلیل شرایط ایجاد شده در فضای بینالمللی از سوی کشورهای غربی، ناچار به عقب نشینی از مواضع راهبردی خود شده و ناگزیر تن به این توافق داده است».
در ادامه برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت و رد این حقیقت که اکنون کرم پوسیدگی سراسر هیکل حکومت خامنه ای را فرا گرفته است، مینویسد: «واقعیتهای میدانی داخلی و خارجی در ابعاد مختلف سیاسی، ژئوپلیتیکی، امنیتی، دیپلماتیک و حتی اقتصادی به ویژه با توجه به اتخاذ راهبرد «نگاه به شرق و همسایهمحوری» از سوی دولت سیزدهم، دقیقا نقطه مقابل این تحلیل را نشان میدهد». اگر خوب دقت شود روایت گفته شده و واقعیتهای میدانی هر دو یک موضوع هستند و صرفا با کلمات بازی شده و میتوان عقب نشینی از مواضع خفت بار گذشته خامنه ای را به وضوح مشاهده کرد.
این رسانه حکومتی همچنین مدعی است که خامنهای از موضع اقتدار وارد این فرآیند شده و آنچه اکنون رخ داده «با سرعت و دقت زیاد در حال رقم زدن تحولاتی بزرگتر در عرصه سیاست خارجی کشور است».
دلایل راهبردی توافق با دولت خرپول منطقه
این رسانه سپس در پایان تحلیل توافق با عربستان، به تشریح چند نکته راهبردی اشاره میکند که هرگز با ماهیت ولایت فقیه سازگاری ندارد. این نکات راهبردی شامل «تامین حداکثری منافع و امنیت ملی» و « توافق درچارچوب یک فرآیند متوازن» و خروج از ریل «تخاصم و منازعه» به ریل «همکاری و موازنه» و «کاهش تنشهای موجود و افزایش ثبات در منطقه» میباشد.
آنچه که واقعی تر به نظر میرسد ماهیت حکومت ولایت فقیه هست که فاقد توانمندی سیاسی است که صلح و ثبات دائم را در منطقه ایجاد کند و بیشتر به نظر میرسد که به دلیل قیام مردم که همچون آتشی شعله ور خاموشی ندارد و مشکلات اقتصادی و ورشکستگی ناشی از آن دنبال پول دولت خرپول منطقه هست. اگر چه بعید به نظر میرسد که از این راه پولی عاید ولی فقیه شود و سهم خامنهای نقش خر را در این معادله برجستهتر میکند.
این درحالی است که امروز خبرگزاریها از قول یکی از مقامات سعودی فاش کردند که بخشهای زیادی از توافق بین ایران و عربستان سری است و معلوم نیست که رژیم چه امتیازات کلانی مابازاء موافقت عربستان برای عادی کردن روابط داده است.