آیا خامنه ای توان خاموش کردن قیام را دارد؟
روز دوشنبه ۷ آذرماه قیام مردم ایران وارد ۷۴مین روز خود شده است. استمرار قیام در شهرهای مختلف کشور درحالی است که اتاق فکر دستگاه سرکوب در یک طرح چند وجهی تلاش دارند به خود دلداری بدهند که حداقل توانستهاند از آتش قیام کم کنند و چند روزی به نیروهای سرکوب فرتوتشان استراحت بدهند.
دستگاه تبلیغاتی و امنیتی حکومت برای القای این وضعیت همزمان از سناریوهای مختلفی دارند بهره میبرند:
۱. مسابقات جهانی فوتبال را به عنوان یک عامل کمکی خارج از خود به خدمت گرفتهاند تا هم با دمیدن در هیجانات بازی و هم با باد کردن تیم ضد ملی فوتبالشان حداقل بخشی از جامعه را سرگرم کنند.
۲. دستگیریها و بازداشتهای کور و غیرکور به شدت ادامه دارد. طوری که بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی و نیز روزنامه نگاران و فعالان ورزشی بازداشت و تهدید شدند. این احضارها حتی به نیروهای خودی ناهمخوان با ولی فقیه و حتی نمایندگان سابق مجلس کشیده شده است.
۳. تهدید به اعدام، گرفتن مصاحبههای اجباری، دادن احکام سنگین زندان به دانشجویان و جوانان قیام و آمار دادنهای مستمر توسط دستگاه قضاییه در مورد پرونده بازداشتیها همه و همه تلاشی نومیدانه از طرف حکومت برای القای رعب و ترس در جامعه است.
۴. همزمان بازی گفتگو با معترضان با کمک گرفتن از باند مغلوب یعنی اصلاح طلبان قلابی هم بخشی از سناریوی بازی است.
۵.کم کردن حضور نیروهای سرکوب در خیابانها بعد از نزدیک به ۸۰ روز حضور مستمر و کلافه کننده نیز تلاشی برای روحیه دادن به نیروهای وارفته بسیج و انتظامی و سپاه است.
بیشتر بخوانید
آیا خامنه ای خودکشی را به مرگ تدریجی ترجیح داده است؟
۶.صدور احکام سنگین زندان برای دانشجویان بازداشت شده، ابلاغ تعلیق برای دانشجویان معترض و امنیتی کردن دانشگاهها بخشی دیگر از همین تلاش برای تسلط بر دانشگاه است.
جمع بندی تلاشهای اتاق فکر سرکوب و امنیت
حالا سوال این است که آیا خامنه ای و دستگاه تبلیغات و سرکوب او خواهد توانست با این شگردها وترفندها یک جامعه انقلابی و جوشان را مهار کنند؟
آیا خامنه ای می تواند این قیام را ولو برای مدتی کوتاه خاموش کند؟
پاسخ به این سوالات را در چند محور پی میگیریم:
یک؛ مردم و جوانان ایران نترسیدهاند. برغم همه مانورهای بچه ترسان خامنه ای و دستگاه سرکوبش زنان و دختران و جوانان قیام قدمی عقب ننشستند. همان طور که تاکنون این رزمندگان کف خیابان نیروهای سرکوب را غافلگیر کردهاند، دوباره این غافلگیری با شدت بیشتری رخ خواهد داد.
دو. نیروهای قیام با تقدیم صدها شهید و هزاران بازداشتی و شکنجه شده نیرو و توان و انگیزه بیشتری برای قیام گرفتند. نیروهای مردد نیز به صف انقلابیون پیوستند. و این بار جنبش به شکل سهمگینتری بروز خواهد کرد.
سه. خامنه ای و اتوریته کذاییاش با شعارها و ادبیات خاصی که انقلابیون این دوره داشتند به شدت حتی در میان نیروهای خودش زیر سوال رفته است.
چهار. خامنه ای نهایت قدرت سرکوبش را نشان داده است و برای نیروی سهمگین انقلاب غلبه بر این نیروی نحیف و درحال مرگ و روحیه باخته کار آسانی است.
پنج. خطوط انحرافی و شعارهای انحرافی به واسطه پیوند بین نیروی کف خیابان و مقاومت بزرگ سراسری کور شده است. سازمان یافتگی نیروها استمرار قیام را از دید هر ناظری تضمین کرده است.
به این ترتیب باید به خامنه ای گفت از مسکنی که به خود تزریق کردی دل آسوده مباش! این آرامش قبل از طوفان است. قرار ما کف خیابان.
شش. قیام بزرگی که از شهریورماه ۱۴۰۱شروع شد، ریشهداری این جنبش، بزرگی این جنبش و حتمیت پیروزیاش را اثبات میکند. چرا که: نیروی قیامآفرین جامعه از نیروی سرکوب بسا قدرتمندتر است.