خامنهای، سپاه پاسداران و زیست مهربانانه!
خامنهای در روز عید فطر در سخنرانی خود اعلام کرد که «مردم با عقاید و سلایق مختلف در کنار هم زندگی و با هم کار و مهربانی کنند» رسانهی نزدیک به سپاه پاسداران؛ روزنامهی «جوان» این سخن را به «زیست مهربانانه» تعبیر کرده و خواهان اجرای آن در جامعه شده است. چرا سپاه پاسداران طرفدار زیست مهربانانه شده است و چه موضوعی خامنهای را مجبور کرده است تا به این سیاست روی آورد؟
روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران در مطلبی تحت عنوان «زیست مهربانانه مردم با هم مصداق باحجاب و بیحجاب داشت؟» به سخنرانی خامنهای در روز عید فطر و موضوع همزیستی قشر «باحجاب» و «بیحجاب» در جامعهی ایران پرداخته است که حاوی نکات تاملبرانگیزی است.
اما پیش از پرداختن به مطلب روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران باید این نکته را در نظر گرفت که در دوران پساقیام و پسااعتراضات سال ۱۴۰۱، البته اگر بشود این مرحله را «پسا» نامید، (چرا که بسیاری از تحلیلگران بر این عقیده هستند که این قیام و اعتراضات پایان نپذیرفته و مانند آتش زیر خاکستر منتظر بادی است تا دوباره شعله بکشد).
با شروع سال ۱۴۰۲، همان گونه که حکومت ولایت فقیه، سپاه پاسداران و دیگر ارگانهای «گوش به فرمان»، سیاست سرکوب را در زمینهی نوع پوشش اختیار کردند و با تمام توان در قالب طرحهای مرتجعانهیی چون طرح «حجاب و عفاف» و «طرح ناظرین» و استفاده از دوربینهای کنترل ترافیک به سرکوب زنان مبادرت ورزیدهاند، همان گونه نیز زنان و دختران ایرانی در ادامه قیام و اعتراضات، سیاست سرکوب حکومت در زمینهی تحمیل حجاب اجباری را به سخره گرفتهاند.
زنان و دختران شجاع ایرانی در هفتههای اخیر نشان دادهاند که مانند دیگر اجبارات حکومت، اجبار در نوع پوشش را نیز به رسمیت نمیشناسند، هر چند این ابتداییترین و اولین گام در مخالفت با حکومت ولایت فقیه باشد و اولین پله نردبانی باشد که پله آخر آن به تغییر حاکمیت خامنهای راه میبرد!
ماهیت و خواست خامنهای و سپاه پاسداران یا خواست جامعهی ایران؟
به بیان دیگر آن چه به خواست خامنهای و سپاه پاسداران بر میگردد از پیش اعلام شده است؛ و آن این سخن خامنهای است: «حجاب واجب شرعی و بیحجابی حرام شرعی و حرام سیاسی است».
در همین زمینه
دفاع تمام قد خامنهای از حجاب اجباری و سرکوب زنان!
اما باید این گزاره را در نظر گرفت که در حال حاضر در جامعهی ایران این خواست خامنهای و سپاه پاسداران نیست که حکم میراند بلکه خواست مردم، حاکم و حکمفرما بر جامعه میباشد.
فراموش نمیکنیم که از ابتدای سال ۱۴۰۱ که حکومت ولایت فقیه و دولت رئیسی، برای ایز گم کردن از کارنامهی چند ماههی دولت رئیسی در بعد اقتصادی، روی به مانورهای ایذایی آورد و در قالب بخشنامهها و ابلاغیهها، سرکوب در قالب طرح حجاب اجباری را به کلیه ادارات و دوایر دولتی ابلاغ کردند، این امر در نهایت خود، در شهریور ماه راه به قتل حکومتی مهسا امینی در بازداشت «گشت ارشاد» حکومت برد که جرقه قیام و اعتراضات سراسری را زد.
ناگفته نیز پیداست که هر ساله با شروع فصل بهار، دغدغههای حکومت در مورد نوع پوشش زنان، باعث شکلگیری یک جبههگیری جدید در جامعه بین حکومت و عواملش و زنان و دختران ایران زمین و خانوادههای آنها میشود.
اما بهار امسال از این حیث فرقی با سالهای گذشته دارد و آن این که در پی قیام و اعتراضات بیش از ۷ ماههی اخیر، زنان و دختران ایران و در کلیتی بزرگتر جامعهی شهروندی ایران، رو در روی حکومت ولایت فقیه، موفقیتی در زمینهی پیشبرد خواستهاش مبنی بر حجاب اختیاری داشته است که این امر بر حکومت ولایت فقیه بسیار سنگین میآید و از این رو از ماه آغازین سال، بگیر و ببندها در این زمینه را گسترش داده است.
خامنهای و سپاه پاسداران تلویحا به دلیل ترس از قیام مجبور به پذیرش خواست زنان در زمینهی حجاب شدهاند
برآیند این دو مولفه یعنی سرپیچی زنان از عنصر سرکوب حاکمیت، یعنی حجاب اجباری از یک سو و از سوی دیگر سیاستهای سرکوب حکومت، بیشک در سال جاری زمینه را بسیار بیشتر از سال ۱۴۰۱ برای شروع مجدد قیام و اعتراضات آماده ساخته و میسازد، خصوصا آن که در زمینهی اقتصادی نیز، شرایط، یعنی ناکارآمدی حکومت، بسیار بیشتر از سال ۱۴۰۱، قیامآفرین شده است.
این امر نیز از چشم خامنهای و سپاه پاسداران و اتاقهای فکر حکومت ولایت فقیه دور نمیماند از این روست که خامنهای در ابتدای سال ناچار از توصیهی «زیست مهربانانه» شد و روزنامهی جوان سپاه نیز به بازتاب و توضیح و تفسیر آن پرداخت.
سیاست و توصیهی «زیست مهربانانه»، قطعا یک عقبنشینی برای خامنهای و یک پیشرفت برای جامعهی شهروندی ایران به خصوص زنان و دختران به شمار میرود و از قضا همین پیشرفت باعث میشود که جامعهی شهروندی ایران، به این نتیجه برسد که وقتی در زمینهی تحمیل پوشش اجباری، حکومت ولایت فقیه را مجبور به عقبنشینی کردند، با ایستادگی و مقاومت هر چه بیشتر در کف خیابان میتوانند، خواستههای بسا بیشتری از پوشش اختیاری را به دست بیاورند.
به عبارت دیگر آن چنان که شعار زنان و دختران ایرانی بوده است پوشش اختیاری و نه به پوشش اجباری قدم نخستین در تحقق خواستههای جامعه شهروندی ایران است و در قدم بعد، قطعا زنان و مردان ایران زمین، به دین اجباری و در گام بعد به حکومت اجباری خامنهای نه خواهند گفت و در هنگامهیی که میبینند توانستهاند خامنهای و حکومتش را در زمینهی پوشش دلخواه خود به عقب برانند، زمینه را برای عقب راندن خامنهای و ایادیش از دیگر زمینهها نیز فراهم میبینند.
در یک بیان دیگر در صورتی که در ماههای آینده حامیان و ارگانهای حکومت در ایران بخواهند پای خود را در زمینهی تحمیل حجاب اجباری فراتر بگذارند، قطعا با پاسخ سخت و دندان شکن مردم مواجه خواهند شد و این امر راه را برای قیام و اعتراضات آتی باز میکند؛ همان که روزنامه جوان و خامنهای آن را «انتظار دشمن»! نامیدهاند.
از این حیث بدون کوچکترین شک و تردیدی، سال ۱۴۰۲ سالی است که به مراتب آبستن حوادث بسیاری برای مردم ایران و در طرف دیگر جبهه برای خامنهای و حکومتش است. اگر خامنهای چنان که توضیحش رفت؛ فشار را در زمینه سرکوب بالا ببرد راه به اعتراضات خواهد برد و اگر عقب بنشیند، این مردم هستند که به پیش خواهند رفت و حکومت را به عقبنشینیهای بیشتر وادار خواهند کرد.