فراخوان سه روزه و بن بست همه جانبه برای دستگاه سرکوب
روز دوشنبه ۱۴ آذرماه نخستین روز از فراخوان سه روزه اعتراضات مردم ایران است. این فراخوان سه روزه که به مناسبت روز دانشجو اعلام شده است، تاکنون از نظر استقبال در میان اقشار مختلف بینظیر بوده است. از ساعات نخست روز دوشنبه خبرهای اولیه حاکی است که شهرهای مختلف کشور به اعتصاب پیوستهاند. شکی نیست که این فراخوان چون ریشه در خواست و مطالبه واقعی جامعه و قیام دارد، به صورت مادی عینیت خواهد یافت و دستگاه سرکوب خامنهای روزهای دشواری در مهار قیام در پیش خواهد داشت.
توپ و تشرهای توخالی دستگاه سرکوب خامنه ای
استقبال بی نظیر همه اقشار و ملیتهای ایران از فراخوان سه روزه برای اعتراض و اعتصاب، باعث وحشت و سراسیمگی حکومت شد، طوری که بعد از ابلاغیه اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، اکنون شورای امنیت وزارت کشور رییسی هم به میدان آمد و این چنین عرض اندام کرد:
«نهادهای امنیتی و انتظامی با تمام توان و اراده راسخ اجازه نخواهند داد تا عدهیی آشوبگر، بیش از این امنیت عمومی جامعه را به خطر بیاندازند. لذا با هر گونه اخلال در نظم عمومی و تجمع غیرقانونی در هر سطحی و مکانی برخورد قاطع و بدون اغماض صورت خواهد گرفت. امنیت ابدا، قابل مذاکره و مسامحه نخواهد بود.»
در همین زمینه
بامداد۹ آذر؛ بزرگترین رفراندوم در خیابانهای ایران برگزار شد!
شورای امنیت وزارت کشور همچنین در مورد نقش پیشتاز دانشجویان و دانش آموزان در قیام اخیر نوشت:«دانشگاه بهعنوان مهمترین رکن تحقق اقتدار علمی و پیشران پیشرفت ملی در کشور، از ابتدای اغتشاشات مورد طمع دشمن قرار داشت، همچنان که مدارس نیز برای آشفته خاطر نمودن اذهان خانوادهها مورد هدف قرار گرفت.»
این توپ و تشر زدن به جوانان قیام و دانشجویان درحالی است که سران حکومت در یک بنبست مرگبار در باره قیام گرفتار هستند، طوری که برای خلاصی از بحران دست به دامن جسدهای متعفن اصلاح طلبان قلابی شدند تا آنان بتوانند از کیسه جادوی خود معجرهای برای نجات ولایت فقیه پیدا کنند!
رسانهها گزارش دادند: دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران! میگوید که با علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، دیدار کرده و راهکارهای مختلف از آزادی معترضان تا اصلاح قانون اساسی و تشکیل مجلس موسسان و … را برای عبور از بحران کنونی و «اصلاح حکمرانی» با او در میان گذاشتهاست!
پارادوکس مرگبار!
این تناقض و پارادوکس هولناک حل ناشدنی خامنه ای است که اکنون به آن گرفتار شده است. از یک طرف مجبور است از زبان سلامی و اطلاعات سپاه و شورای امنیت ملی بر طبل سرکوب بکوبد و از طرف دیگر ناچار است ژست گفتگو بگیرد و دم از اصلاح قانون اساسی و اصلاح حکمرانی بزند.
اما برای همگان روشن است که نه در سرکوب و نه در اصلاح، راهحلی برای خامنه ای متصور نیست.
محسن میردامادی، دبیرکل سابق حزب مشارکت در مصاحبه با روزنامه اعتماد، این بنبست را چنین توضیح می دهد: « انباشت مطالبات و نارضایتیها نهایتا به انفجار امروز رسید…
نارضایتیهای انباشتهشده با جرقه ماجرای مهسا امینی حالت انفجاری به خود گرفت. راهحلهای دو ماه قبل برای امروز تاریخ مصرف گذشته است… بخش قابل توجهی از مردم ایران نه فقط از اصلاحطلبان بلکه از همهچیز عبور کردهاند. مردم مجموعه نظام موجود را قادر به تحقق خواستههای انباشتهشده خود نمیبینند.»
به عبارتی میردامادی به درستی دارد به سران حکومت گوشزد میکند که دنبال سراب اصلاح نگردند، مردم اساسا از این حکومت عبور کردند.
علیرضا حسینی بهشتی، مشاور سابق میرحسین موسوی، نیز راه حل را در تشکیل مجلس موسسان می داند. البته خود او هم می داند که تشکیل مجلس موسسان به معنای واقعی آن یعنی انحلال ولایت فقیه.
مختصات کنونی حکومت از دریچه واقعیت
در چنین روزگار بیآیندهای است که خامنه ای خود را در میانه یک فراخوان سه روزه یافته است. مختصات کنونی خامنه ای را میتوان در چند محور خلاصه کرد:
۱.سرکوب و اعمال قهر وحشیانه پاسخ نداده است. خامنه ای به خوبی تجربه کردکه وقتی در کردستان و بلوچستان به سرکوب همه جانبه دست زد، نتیجه عکس گرفت. جنبش در کردستان و شهرهای کردنشین باعث گسترش قیام و رادیکالیزم بیشتر شد. در بلوچستان دو جمعه خونین به صورت نقطه انگیزش برای قیام های بعدی در آمد.
۲.توسل به مردگان سیاسی و جسدهای متعفن اصلاح طلبان هم چنگی به دل نزد. چون خود این جریانات به خوبی آگاهند که کمتر از خامنه ای مورد لعن و نفرین جامعه نیستند.
۳.عقب نشینیهای صوری مثل تفکیک معترض از اغتشاشگر! و یا توقف گشت ارشاد و یا بی خیالشدن نسبت به حجاب زنان نتیجه نداد. خامنه ای به خوبی میداند این اقدامات تف سربالاست که بر عمامه خودش می نشیند!
۴. فراخوان سه روزه با هر کیفیتی که رقم بخورد، قیام مردم را وارد فازجدیدی از حرکت خود خواهد کرد. این قیام تمام بافتههای دو هفتهای اخیر خامنه ای را پنبه خواهد کرد و بن بست سرنگونی را وارد مرحله تازه ای خواهد کرد.
بنابراین خامنه ای به هر سمتی که بچرخد چیزی جز دیوار بن بست و پرتگاه سرنگونی پیش روی خود نخواهد یافت. قیام مردم به سرعت به انقلابی بنیانکن برای دیکتاتوری او تبدیل خواهد شد و مردم بعد از ۴۳ سال دیکتاتوری مذهبی، میزبان فرشته آزادی و دمکراسی خواهند شد. همه ما ایرانیان برای رسیدن به چنین روزی به یک اندازه مشتاق و البته مسئولیم.