چرا می گوییم خامنه ای آچمز مطلق شده است؟

خامنه ای و رییسی آچمز شدند

 دو نوع آچمز بر حسب توانایی حرکت شطرنج باز آچمز شده وجود دارد: اگر هدف آچمزی، شاه باشد، آچمز مطلق نامیده می‌شود. در آچمزی مطلق مهره مورد هدف هرگز نمی‌تواند تکان بخورد، چون خط کیش باز می شود و شاه نمی‌تواند خورده شود.

اگر هدف آچمزی چیزی غیر از شاه مثلاً وزیر یا رخ یا حتی خانه‌ای خالی باشد که اهمیت استراتژیکی دارد (خانه ماتی که با تصرف آن می توان حریف را مات کرد)، آچمزی نسبی اتفاق افتاده است. در این وضعیت از نظر قانونی می‌توان مهره آچمز را حرکت داد، اما معمولاً حرکت آن به ضرر جدی مانند از دست دادن مهره یا مات شدن می انجامد.

بیشتر بخوانید

آریتمی اجتماعی در جامعه در حال  انفجار ایران

استبداد آچمز شده!

رژیم مستبد و خودخواه موجود، مشروعیت و اخلاقیات خود را درکفه باخت قرارداده، و این باخت خود ساخته است؛ چون دیسیپلین حکومت داری و احیای خطوط و قوانین خود نوشته را ندارد، آنچه خود رژیم بعنوان جبر بر مردم تحمیل می‌کند، امیال گردانندگان آن است، نه آنچه بعنوان اصول قانون اساسی خود نوشته و خود تکلیف شده وجود دارد. آنچه خود بعنوان قوانین حاکمیت نوشته همه بعنوان ضد رژیم و برنامه های آن قلمداد می‌شود.

مهره آچمز در رژیم ایران یعنی سپر بلا و دفاعی رژیم که هرگونه حرکت آن چه مثبت و منفی باعث متلاشی شدن شیرازه‌ی استبدادشان می‌شود. بن بست های سیاسی در امور خارجه نظام هر کدام یک مهره آچمز هستند که به نوبه خود توانایی ماندگاری در برابر فشارهای سیاسی و نظامی و تحریم اقتصادی و بازوهای اختاپوس رانت و دور زدن تحریمهای رژیم منحوس را ندارند.

هرآن کسی از سران تصمیمی می‌گیرد و بنا به اقتضای موقعیت خودش در تریبون آآزادییآمنننننی زآزاد رو به جهانیان تهدید، ترور و سرنگونی را تقدیم‌شان می‌کند. در شرایط فعلی رژیم با بال و پر دادن به مهره های آچمز خود سعی در تقویت رخسار رنگ باخته خود دارد،

کشتارهای دستجمعی معترضان، اعدام، دستگیری، شکنجه تمام راههایی هستند که دریوزگان قدرت صف‌بندی‌های سربازان میدان نبرد رژیم را به خیال خود تقویت می‌کنند.

سخت جانی کردن دیکتاتوری در مقابل نیروی تغییر

در برابر این همه خباثت و پلیدی، صفوف متراکم ملت ایران دژ محکمی در برابر نظام سلطه و جنایت و خودکامگی رژیم قد برافراشته تا فروپاشی آنرا، سرعت بخشیده و نظام را در انتهای سراشیبی سقوط با آن هیبت پوچ و توخالی‌اش، بر سنگ ندامت بکوبند. نیروی آچمز شده نظام را شورشگران قیام در هم کوبیده‌اند، تقویت بنیه کرم خورده و پوشالی نظام را از هر جهت نگاه کنیم آفتابه خرج لحیم است.

نظام روی موارد بازدارنده اتمی و موشکهای مجهز به کلاهکهای هسته ای، تقویت شاخ و برگهای نیابتی‌های خارج از کشور اعم از عراق، یمن، سوریه، لبنان، کره شمالی بشدت سرمایه گذاری کرده تا بیرون از مرزها بتواند با سرمایه ملت ایران به اهداف شوم خود نایل شود.

بازدارنده های قوی در برابر رژیم نیروهای قدرتمند مردمی در ایران و بدنبال آن آنسوی مرزهای جغرافیایی یا آنطرف آب، تاب و توان آخوندیسم را از کار انداخته و نبض این بیمار جنایتکار، خونخوار و ددمنش را بشماره انداخته است. آنجا که رژیم مهره آچمز خود را اگر تغییر دهد حریف سازمان مردمی مجاهدین خلق نمی‌شود هرچند فی الحال و بطور نسبی خطر براندازی را از خود رانده اما با خط‌مشی روشن، اساسی و بدون عیب و نقص سازمان، ریشه‌های پوسیده رژیم یکی پس از دیگری قطع و نابود می‌شوند.

هراس رژیم از بچه شاه و هم پالگی‌هایش به اندازه وسعت هراس از سازمان مجاهدین نیست هرچه فشار بر حاکمیت وارد می‌شود و عرصه سیاسی نظامی و حقوق بشری نظام خدشه دار می‌شود، همان سان باید به انسجام، لیاقت و توانایی مجاهدین برای یک تغییر نوین امیدوار بود.

آنچه سازمان و حامیانش چه در داخل ایران و چه فراتر از مرزهای جغرافیایی رقم می‌زنند، خواب بر حاکمیت و در راس آن ولی فقیه حرام نموده و قدرت پوشالی اش به تحلیل رفته و در شیب تند سرنگونی غلت میزند و این بیمار رو به موت را نه نبض خوشی هست و نه ضربان امیدوارکننده‌ای و این آچمز شدن نظام نتیجه درخشش خون دادن، هزینه پرداختن سازمان مردمی مجاهدین خلق است.

مهره آچمز مطلق نظام، ولی فقیه است و امیدی به مقاومت، ماندگاری و ثبات ندارد به هر خس و خاشاکی چنگ می زند تا لختی بیاساید و نفسی تازه کند. اما شیردلان عرصه انقلاب و براندازی چنگ بر رخساره پلیدش کشیده و فرش زیرپایش را هم نخ نما کرده و تاروپود و شیرازه‌اش گسسته و بر همه عیان است.

ما را در توئیتر ایران آزادی دنبال کنید

ما را در تلگرام ایران آزادی دنبال کنید

خروج از نسخه موبایل