دیکتاتورها چرا از دریدن و کشتن و به بند کشیدن سیراب نمی‌شوند؟
روز جمعه ۴ آذرماه محمدجواد حاج علی اکبری امام جمعه تهران در خطبه‌های نماز جمعه مدعی شد:
کشته‌شدن مردم سیستان و بلوچستان برای خامنه‌ای رنج‌آور بود!
محمدجواد حاج‌علی‌اکبری، با اشاره به کشتار و سرکوب مردم در شهرهای سیستان و بلوچستان در هفته‌های اخیر گفت: «با توجه به حوادثی که رخ داده بود، بخشی از هموطنان بی‌گناه کشته و مجروح شدند، این اتفاق برای رهبر رنج‌آور بود».
آیا واقعا کشتار هموطنان بلوچ برای خامنه ای رنج آور بوده است؟
در همین زمینه
آیا خامنه ای خودکشی را به مرگ تدریجی ترجیح داده است؟
کشتار دستمایه بقا
برای سنجش درستی این ادعا به چند واقعیت می پردازیم؛
یک: درست در همان زمانی که امام جمعه تهران درحال پاک کردن دست خامنه ای از خون هموطنان بلوچ در تهران بود، نمازگزاران شهر زاهدان توسط ماموران خامنه ای تنها به دلیل سر دادن شعارهای ضدحکومتی به گلوله بسته شدند. گزارش های اولیه حاکی از آن بود که چندین تن از جوانان با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی کشته و مجروح شدند.
دو؛ در جریان قتل عام مردم بلوچ در جمعه خونین زاهدان در ۸مهر بیش از ۱۰۰ تن از مردم و نمازگزاران با شلیک مستقیم پاسداران خامنه ای کشته شدند. اگر این کشتار برای خامنه ای «رنج آور» بود، طبیعی‌ترین واکنش این رنج باید آن باشد که از تکرار آن جنایت خودداری کند. اما خامنه ای بر استمرار جنایت تاکید کرد.
سه. در روز جمعه ۱۳ آبان، صحنه کشتاری مشابه در خاش تکرار شد و جمعه خونین خاش رقم خورد و بازهم دهها تن از هموطنان به خاک و خون کشیده شدند.
چهار. در همین مدت هفتاد و چند روز از شروع قیام، دستکم ۶۰۰ نفر در گوشه و کنار ایران پهناور با گلوله پاسداران خامنه ای به خون در غلطیدند. هزاران تن زیر شکنجه قرار گرفتند و بیش از ۳۰هزار نفر در زندان هستند. تنها جرم این جوانان و نوجوانان شعار مرگ بر خامنه‌ای است.
پنج.مردم مهاباد، پیرانشهر و جوانرود از مناطق کردنشین ایران علیه۴۴ سال کشتار و جنایت به خیابان آمدند و دست به اعتراض زدند. پاسخ این مردم بجان آمده چه بود؟ آیا خامنه ای برای دلجویی رفت؟ نه. با تانک، نفربر، هلیکوپتر،پهپاد و دوشکا به سراغ آنان رفت و زنان و کودکان را قتل عام کرد.
شش. از مرور همین چند سطر از جنایات پاسداران خامنه‌ای آن هم به صورت علنی و جلوی دوربین می‌توان به طور قاطع گفت که خامنه ای از کشتار هموطنان ما لذت می برد. کشتن و اعدام و شکنجه برای خامنه‌ای نه تنها رنج آور نیست، بلکه مایه مسرت و شادمانی است. چون او تنها در سایه کشتار تاکنون توانسته در قدرت بماند.
بنابراین امام جمعه تهران هم شیادی بیش نیست که برای نشان دادن سرسپردگی‌اش به خامنه ای باید چنین حرفی را بزند.
ویژگی روانشناختی دیکتاتورها
خامنه ای به عنوان یک دیکتاتور خونریز هم به لحاظ فردی و هم سیاسی از کشتار و ویرانگری لذت می برد. زیرا از نظر روانشناسی اجتماعی سه ویژگی پایه ای دیکتاتورها چنین است؛
۱.از خصلت پارانویایی رنج می برند. یعنی به همه چیز بدبین هستند. حتی به نزدیکان خود سوءظن دارند و همه چیز را توطئه می‌انگارند. نمونه چنین رویکردی را در تیتر کیهان تحت نظر خامنه‌ای در زمان شکست تیم فوتبال‌شان در مقابل انگلیس می‌توان دید که تیتر زده بود: ایران۲ انگلیس، اسرائیل، آل سعود و وطن‌فروشان داخلی و خارجی۶.
۲.خصلت ضد اجتماعی و ویرانگری دارند. به تنهایی خود عادت دارند و ازپاسخگویی به جمع وحشت دارند. عادت دارند بالا بنشینند و فتوا بدهند و دیگران اجرا کنند. اصولا قوانین اجتماعی نرمال را به رسمیت نمی شناسند و این بی قیدی را سپری برای دفاع از دیکتاتوری خود می سازند.
۳.خودشیفته‌اند و این خودشیفتگی، آنان را به این نقطه می رساند که جز خود و نظرگاه خود همه چیز را غلط می پندارند و همیشه دنبال ستایش خویش‌اند و اگر کسی این را برآورده نکرد با زندان و شکنجه و کشتار پاسخش را می‌دهند. آنان از کشتن و دریدن دیگران لذت می برند چون این خوی ویرانگر را در خدمت بقای خود می‌انگارند.
می گویند شاه اسماعیل صفوی تصور می‌کرد که دارای اراده ای غیبی است و ماموریت دارد تا جهان را شیعه کند. پیروانش هم او را همین‌طور می دیدند. پس از سرکوب شیبک خان ازبک و دستگیری او، به آدم خواران دربار خود ( چگین ها ) دستور داد تا شیبک خان را حضورا قطعه قطعه کنند و گوشتش را بخورند و از کاسه سر او برایش ظرف شراب بسازند.
هم او وقتی که در چالدران، از سلطان سلیم عثمانی شکست خورد و عثمانیها تا تبریز جلو آمدند، تازه گروهی از پیروانش به شک افتادند که پس نیروی غیبی او کجاست؟
اکنون خامنه‌ای هم در چنین نقطه ای است. موج ریزش نیروها و بریدگی نزدیکانش ناشی از این است که می بینند، دیگر پشمی به کلاه دیکتاتورشان باقی نمانده است. از این رو باید انتظار داشت که او بازهم خونریزتر و ویرانگرتر ظاهر شود. اما این بی‌رحمی و خونریزی، ناشی از ضعف و درماندگی اوست. استمرار قیام و گسترش آن این درماندگی خامنه ای را هر روز بیشتر نشان می‌دهد. اما پر واضح است که دیکتاتور با این لذت‌جویی از خشونت و کشتار، مرگ خود را جلو می‌اندازد.