گزارشی از تصاحب جنگلهای هیرکانی توسط اوقاف
یکی از روشهای چپاولگرانه خامنهای، سؤاستفاده از اسم وقف است، در این مسیر هم هیچ توقفی ندارد، یکی از این غارتگریها از جنگلهای بکر هیرکانی است.
این یکی از موقوفههای بزرگ ایران است. موقوفهای که در محدودة بحث برانگیز خود مساحت زیادی از جنگلهای هیرکانی را هم در بر گرفته است. ادعای متولی برای موقوفه دانستن این گسترة عظیم از منابع ملی با تکیه بر این سندی است که برای اولین بار در سال ۱۳۲۶ شمسی ارائه شد، نه اصل سند که رونوشتی از رونوشت وقفنامهای منسوب به سال ۱۲۱۸ قمری بر سربرگ ادارة تحقیق وزارت معارف و اوقاف است،در حالی که کسی اصل این وقفنامه را ندیده است:
حتی اگر هم اصل وقفنامه موجود باشد هیچ کس نمیتواند جنگلها را وقف کند.
حالا در این میان یک آخوندی پیدا شده که خودش را تولیت امامزاده حارث در همین روستای آقمشهد میداند و بنابراین اموال وقفی باید زیر نظر او باشد، اما استدلال این آخوند که از کجا به تولیت این امامزاده رسیده:
اما متولی کنونی که مشخصاً نه از نسل ساروی و نه از نسل متولیان امامزاده حارث است، چگونه و بر چه مبنای قانونی متولی موقوفه شده است،
آخوند خادمی متولی موقوفه آقمشهد: دادگاه به من رأی داد
– مگه عبدالله ساروی آبا و اجداد شماست.
آخوند: نه
-خب چه جوری متولی شدی؟
آخوند: بر اساس مدارکی که ارائه دادم
– چه مدارکی؟
آخوند: تو چه میدونی؟ قاضیای مگه، من برات توضیح بدم؟
نه من قبول ندارم من مدارک شما چی بوده که شما رو متولی کرده؟
آخوند: اصلاً بنابراین هر چی بوده دادگاه اثبات کرد، تولیت را به من داد
– بگید دیگه بگید مدارکتون چی بوده چطور شده
آخوند: من نمیتونم بدم آقا ول کن، حالم درست نیست ول کن آقا.
حتی این موقوفه با قوانین خود رژیم هم باطل است و کسی نمیتواند به اموال عمومی دست درازی کند:
عمادالدین شیخالحکمایی مدیر بخش اسناد و کتیبههای اسلامی مؤسسه باستانشناسی دانشگاه تهران:
ما واقف رو نداریم، تاریخ وقف را هم نداریم، جریان صیغه شرعی و قبض و اقباض وقف را هم نداریم یعنی ما نمیدانیم این را در کدام محضر شرع نزد کدام یک از قضات یا حاکمان شرعی این تنفیذ شده و این معتبر شده هیچ کدام از اینها را نداریم و این یک واقعا خلأ و خلل جدی در واقع ایجاد میکند در این موضوع که این عبارت و این متن بتواند به عنوان وقفنامه به حساب بیاید.
در همین زمینه
چگونه اوقاف در ایران به کانون فساد و غارت تبدیل شد؟- قسمت اول
چگونه اوقاف بر جنگلها چنگ میاندازد؟
در حالی که باز بر اساس قوانین همین رژیم «جنگلهای بالاصاله (جنگلهای بکر) مشمول وقف نمیگردد» اما در امر غارتگری، خامنهای انواع و اقسام روشهای دجالگرانه را در این زمینه بکار میبرد.
اما مردم روستای آقمشهد ساری در مقابل این غارتگری رژیم، به شدت دست به اعتراض زدند و جلوی مقامات رژیم ایستادند.
اما غارتگری رژیم از جنگلهای هیرکانی ادامه دارد، روز ۱۵ مرداد ۴۰۲ رسانههای رژیم گزارش دادند که قرار است 400 هکتار از جنگل های بکر و ارزشمند “امامزاده گزو” در سوادکوه مازندران در قالب وقف از ثروت های عمومی جدا شود.
موضوع از این قرار است که دو فرد، یکی در مقام موجر و متولی موقوفه و دیگری به عنوان مستأجر، آنهم تحت نظارت اداره اوقاف و امور خیریه، 400 هکتار از جنگلهای هیرکانی را بین خود معامله کردهاند! گویی ملکی شخصی بوده که یکی به دیگری اجاره داده است.
نمونه دیگر غارتگری در روستای دانیال در متلقو به اسم وقف بود، که در این روستا وقتی با مقاومت مردم روبرو شدند، مأموران رژیم که برای مصادره ۱۰۰۰ هکتار از زمینهای مردم رفته بودند، با شلیک به سوی مردم ۲ را کشته و ۳ نفر را زخمی کردند.
روستای دانیال نمونه از تبه کاری اوقاف
مردم روستای دانیال در متل قو که رژیم اسم سلمانشهر را بر آن گذاشته، در مقابل جنایات رژیم ایستادند و این مرکز غارت به اسم اوقاف را به آتش کشیدند.
نمونة دیگر این غارتگریها در روستای مهدیآباد قزوین بود، که در سال ۹۷ ادارة اوقاف رژیم قصد داشت زمینهای روستاییان را بالا بکشد که با مقاومت روستائیان فرار کردند.
یکی از اهالی: اینجا روستای مهدی آباد قزوین سمت قاقازان، که اوقاف به زور اومده زمینها رو میگیره. بعد مردم روستای مهدیآباد قاقازان جمعشدن ریختن اومدن دارن تراکتورها رو دنبال کردن همه این زمینها متعلق به روستای مهدیآباده که ۱۰۰ ساله دارن روش کار میکنند که سازمان اوقاف به یه نفر اجنبی از طرف خودش اجاره داده .
یک نمونه دیگر روستای اصفهانک در استان اصفهان است که باز زمینهای مردم را به اسم وقف میخواهند تصاحب کنند
از این نمونهها بسیار و هر روز اموال و زمینهای مردم غارت میشود، اگر هم نکنند زیر گلوله و سرکوب نیروی انتظامی باید داوطلبانه اموال خودشان را وقف خامنهای بکنند.
اما نکته مهم این است که درآمد این امپراطوری مالی به جیب چه کسانی میرود؟
ابتدا به پروندههایی بپردازیم که در جنگهای باندی در این رژیم از غارتگریهای اوقاف لو رفته است.
یکی از این پروندهها مربوط همین آخوند مهدی خاموشی رئیس اوقاف است، یکی از بزرگترین موقوفات چند صد هکتاری استان قزوین به اسم حسینیه امینیها تقریباً مجانی در اختیار مونا چایچیان عروس مهدی خاموشی قرار گرفت، این موقوفه ۱۵۰ هکتاری و یک دامداری با هزار راس دام است که تنها به ۹۰۰هزارتومان به عروس خاموشی اجاره داده شد.
ابوالفضل امینیها، فرزند متولی خانه-حسینیه تاریخی امینیها در گفتوگو با خبرگزاری حکومتی ایلنا در قزوین، ضمن تأیید این خبر گفت این خانم(عروس آخوند خاموشی) مستأجر ماست اما به ما فشار میآوردند که صدایش را درنیاوریم.
اوقاف علم الهدی!
یکی دیگر از غارتگریها از اوقاف توسط آخوند علمالهدی انجام میشود،
یکی از بزرگترین موقوفات مشهد با نام «گوهرشاد» از سال ۱۳۹۶ به علمالهدی، امام جمعه خامنهای در مشهد واگذار شده است. این موقوفه واگذار شده، بیش از هزار هکتار زمین در مشهد و پنج هزار و ۷۰۰ «رَقبه سنددار» در چناران شهری که در فاصله حدود ۵۰ کیلومتری شمال غربی مشهد واقع شده است، دارد. «رَقبه به معنای ملک و زمینی است که به کسی داده میشود تا آخر عمر از آن بهره و فایده ببرد».
به محض افشای این خبر دفتر علمالهدی با وقاحت از قول وی نوشت: خواستند تولیت موقوفه گوهرشاد را ۵ ساله به من بدهند، بنده اعتراض کردم که اگر متولی منصوص هستم پس ۵ سال معنا ندارد، مادامالعمر متولی هستم.
که داستان را این غارتگری و ملاخوری را اینطور توضیح میدهد:
آقا یعنی خامنهای امر فرمودند به اوقاف و نمایندهشان (محمدی گلپایگانی)، که موقوفاتی که مجهولالتولیه است طبق نظر واقف، تولیت و مورد مصرفش را مشخص کنید. ازجمله موقوفاتی که میخواستند تولیت منصوص را مشخص کنند موقوفه گوهرشاد بود. در وقفنامه نوشته بود که تولیت این موقوفه با اولاد واقفه باشد. درصورت انقراض اولاد واقفه، با یکی از صلحای سادات مشهد باشد.
نمونه هایی از فساد حکومتی تحت عنوان موقوفات
آقای محمدی (یعنی رئیس دفتر خامنهای) گفت ما از سادات صالحه مشهدی، شما را پیدا کردیم و شما تولیت منصوص این موقوفه هستید. اول به من گفت به مدت ۵ سال تولیت این موقوفه بر عهده شما. بنده اعتراض کردم که اگر متولی منصوص هستم پس ۵ سال معنا ندارد، مادامالعمر متولی هستم، خبرگزاری حکومتی فارس ۳ مرداد ۱۴۰۲.
از موقوفات و اموال حرم حضرت عبدالعظیم، با اجازه مستقیم خامنهای، هلدینگی به نام فؤاد ری تأسیس کردند که دست کم ۲۰۰ شرکت زیرمجموعه داشت، که حتی در نفت و گاز هم سرمایهگذاری کرده و فعالیت داشتند، که بعدها این کارتل بزرگ اقتصادی توسط ستاد اجرایی فرمان خمینی خریداری شد.
آخوند امامی کاشانی عضو خبرگان ارتجاع، موقوفات مدرسة سپهسالار را در قبضه خودش دارد که در پوشش مؤسسه توانبخشی اموال و درآمدها ۴ معدن بزرگ کشور را به جیب زد.
نهایتاً آستان قدس رضوی که یکی از امپراطوریهای مالی خامنهای است، که دهها میلیارد دلار سرمایه و ثروت دارد، بخش عمدة سرمایهها و املاکش از وقف است.
بنابراین در سنت وقف، نیت واقف، بخشیدن قسمتی از اموال خودش برای صرف امور خیریه و عامالمنفعه میباشد، اما خامنهای روی آن دست گذاشته و با تمام قوا آن را غارت میکند و با فشار و نیروی سرکوب گسترش میدهد.یک نماینده مجلس رژیم سازمان اوقاف را بزرگترین زمینخوار دانست.
یکی از دعواهای خمینی با شاه، بر سر تصاحب اوقاف بود.
خمینی میگفت: «وزارت اوقاف باید از ما باشد، نه این که شما یعنی شاه، تعیین کنید، ما باید تعیین کنیم. بگذارید تعیین کنیم ما یک نفر را، یک آقایی را رئیس فرهنگش کنیم، یک نفر هم وزیر اوقافش بکنیم؛
با همین اوقاف، ما فقرا را غنی میکنیم. شما خاضع بشوید برای چند تا حکم اسلام، شما ما را اجازه بدهید که مالیات اسلامی را به آنطوری که اسلام با شمشیر میگرفت بگیریم از مردم، آن وقت ببینید که دیگر یک فقیر باقی میماند؟ من برای شما راه هم میسازم؛ من برای شما کشتی هم میخرم. این حرفها تو کتاب خمینی آمده است.» صحیفه خمینی – جلد 1 – صفحه 392
بنابراین دعوای خمینی با شاه سهمی از کشور بود و بعد هم دیدیم که اوقاف را چگونه به اسم فقرا صرف چپاولگران کردند. البته همان زمان هم میخواست با شمشیر از مردم مالیات بگیرد. و وقتی به قدرت رسید مالیات را با شمشیر از مردم میگیرد اما خرج بقای حکومتش میکند.