تجارب میدانی برای از پا در آوردن نیروهای دشمن
قیام شجاعانه مردم ایران که از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ با قتل دولتی مهسا امینی آغاز شده است، به سرعت به قیام سرنگونی تبدیل شد. گسترش و عمق بیشتری یافت و به طور جدی نیروی سرکوبگر را به چالش کشید. برای استمرار این قیام و تضمین پیروزی آن برخی تجارب میدانی با نسل جوان و کف خیابان در اینجا به اشتراک می میگذاریم:
ما شاهد شجاعت تحسینبرانگیز جوانان هستیم. اما سئوال این است، آیا در یک جنگ نابرابر فقط قهرمانی افراد کافی است؟ در تظاهرات شجاعت بسیار بالاست. اما توده بیشکل و سازمان نایافته است.این در حالی است که دشمن ما با سازماندهی و فرماندهی کار میکند. به همین دلیل هم با عده اندک میتواند جمعیت بزرگی راکنترل کند.
در یکی از درگیریهای جوانان با نیروهای انتظامی، تعداد نیروهای رژیم ماکزیمم ۸-۹ نفربود. در حالی که نیروهای مردم حداقل ۴۰ نفربودند. اما همه نیروهای مردمی ریخته بودند روی سر یک نفر از انتظامیها و بقیه آنها آزاد بودند. کتکزدن یک انتظامی ترسو مگر چند نفر میخواهد . ماکزیمم دو نفر ۳۸ نفر دیگر میتوانستند به ۹ تیم ۴نفره تقسیم بشوند و هر تیم برود سراغ یک نفر از آنها. این چه فایدهای دارد؟ خاصیتش این است که نیروی سرکوب پشتیبانیشان را از دست میدهد و وقتی تنها بشوند تسلیم میشوند. شک نکنید! آنها صدبار بیشتراز ما میترسند به این باید یقین کرد.
در یکی از درگیریهای دیگر جوانان با بلوک گشتهای موتوری را متوقف کردند و این تاکتیک بسیار عالی و موفقی بود .کما اینکه نیروهای دشمن مجبور شدند دور بزنند و فراریشان دادند . اما متأسفانه از موفقیت استفاده نکردند.در همین صحنه زمانی که موتورها متوقف شدند، اگر آن جمعیت به سه گروه تقسیم میشد و از سه جهت گشتی را محاصره میکردند، اجازه عقبنشینی به آنها نمیدادند. چون هدف ما خنثی کردن آنهاست. در حالی که دراین صحنه خنثی نشدند بلکه از ترسشان عقبنشینی کردند و باز میتوانند از یک جهت دیگر حمله کنند. زمانی آنها خنثی میشوند که پیاده پا به فرار بگذارند و موتورهاشان به آتش کشیده شود.
بدون سازماندهی به جایی نمی رسیم!
تجربه این است که بدون سازماندهی، نمی توانیم از انرژیمان درست استفاده بکنیم. در منابع آکادمیک سازماندهی را «شکلبندی، و نظم دادن به اجزاء و آرایش نیروها و امکانات در یک سیستم برای دستیابی به بهترین بازدهی به منظور تحقق اهداف تعیین شده» تعریف میکنند.
بهترین بازدهی، یعنی اینکه شما اگر سازماندهی داشته باشید با ۴ تیم ۴ نفره میتوانید یک گروهان از پاسدار بسیجیهای بزدل و ترسو را تار و مار کنید.
بنابراین در هرجایی که هستید در دانشگاه، دبیرستان، محله، و… باید به تیمهای ۴-۵ نفره سازماندهی بشوید و در هر تظاهراتی هم که شرکت میکنید برای مقابله با سرکوب طرح داشته باشید.
در این سازماندهی باید تقسیم کار داشته باشید، یک تیم ضربت، یک تیم احاطه از طرفین، یک تیم شناسایی که کارش کنترل راههای ورودی و خروجی و نقاطی که دشمن از آنجا میتواند حمله کند را شناسایی کند. اینها عناصر اصلی یک طرح خوب و درست است.
چگونه می توان این قیام پرشکوه را استمرار داد؟
در پاسخ به سئوال باید گفت که الزام استمرار قیام در این دوران یعنی پس از قیام ۹۸ در این مقطع مشخص در یک کلام سازماندهی است .چون جامعه امروز ایران را نمیشود با حتی یک هفته قبل مقایسه کرد. بنابراین داریم پس از قیام ۹۸ و پساکرونا صحبت میکنیم.
متفرق کردن جمعت انبوه ولی بیشکل و سازماننیافته، برای نیروی سرکوبگری که سازمان یافته هستند،کار سختی نیست. یکان ویژه برای این کار آموزش دیده است. نیروهایشان سازماندهی دارند، تاکتیک دارند، تجهیزات دارند. بنابراین اصلا کار سختی نیست که بتوانند یک جمعیت انبوه، اما ناهماهنگ و بیشکل را متفرق کنند.
وقتی شما میخواهید با یک دشمن مبارزه کنید و حقتان را بگیرید، باید اول آنها را بشناسید و تاکتیکهای آنها را بدانید و بدلش را بزنید .
آنها دقیقا از ناهماهنگی ما استفاده میکنند. حالا تصورکنید در میان مردم یک تیم کوچک، اما سازمانیافته و هماهنگ وجود داشته باشد، صحنه را بکلی تغییر میدهد. از آنجایی که برحق است انگیزه هم دارد.
برعکس پاسداران هستند که انگیزشان پول و پست و مقام هست بنابراین بسرعت وا میروند.
مگر تجربه جنگ اوکراین جز این است که مردم با انگیزه در یک تعادل نابرابر ارتش دوم جهان را زمینگیر کردند
بنابراین سئوال این است، اینکه میگوییم سازماندهی، یعنی چه و باید چکار کرد…؟
در همین رابطه
چگونه در اعتراضات امنیت خودمان را تأمین کنیم
گامهای عملی این کار چیست؟
برای پاسخ باید از ساده به پیچیده حرکت کرد. در هر محلی که هستید؛ مدرسه، دانشگاه، کارخانه، اداره و مهمتر از همه محل زندگیتان، هرجا که باشید با همان دوستانتان، بچهمحلهایتان باید جمع شوید، فکرها را روی هم بریزید و هماهنگی کنید. مثلا میخواهید بروید تظاهرات کارهای زیادی میشود کرد و باید کرد اما سه تا کار اصلی را باید حتما انجام بدهید.
اول؛ به تیمهای ۴ تا ۵ نفر تقسیم شوید؛ یک نفر را بعنوان سرتیم یا فرمانده انتخاب کنید و از او پیروی کنید.
یک اصل مهم این است که در تظاهرات هیچگاه تکی حرکت نکنید! بخصوص وقتیکه تظاهرات تمام شده و میخواهید برگردید. چون رژیم تجربه دارد و در خروجیهای منطقه کمین میگذارد. وقتی شما را تکی پیدا کند دستگیر میکند.
دوم؛ وظایف هر تیم را مشخص کنید! مثلا کسانی که قدرت بدنی بالایی دارند بگذارید در تیم ضربت،کسانی که قدرت بدنی کمتری دارند بگذارید تیم شناسایی
سوم؛ بین خودتان قراردادهایی بگذارید:
اگر کسی دستگیر شد چه کار کنیم؟ اگر درگیر شدیم از چه تاکتیکهایی استفاده کنیم؟ ارتباطات در صحنه را چطوری حل کنیم؟ بعد از تظاهرات مسیر امن برای خروج از منطقه کجا باید باشد؟ مثلا برای رفتن به تظاهرات تلفن همراه ببریم یا نبریم؟
اگر بخواهیم فیلم تهیه کنیم چه نکاتی را باید رعایت کنیم؟مثلا یک تیم مشخص کنیم که از صحنه فیلمبرداری کند. چگونه در مقابل دوربینهای حفاظتی خودمان را حفظ کنیم؟ چه پوششی مناسب است؟ لباسی نپوشیم که جلب توجه میکند.
پس هزار و یک موضوع هست که ما میتوانیم در کارتیمی و سازمانیافته حل و فصل کنیم. نباید منتظر کسی باشیم که بیاید برای ما این کارها را انجام بدهد .
بعد که برگشتیم کاری که انجام دادیم را جمعبندی کنیم و حرکت بعدی مان را تصحیح کنیم.
این قدم اول است. هرچه بیشتر در این مسیر حرکت کنیم تجاربمان بیشتر میشود و ضرورتهای دیگری جلوی مسیرمان قرار میگیرد و سازماندهی ما از حالت ساده اولیه خارج میشود.