شهادت ژینا امینی و رمز جنبش سرنگونی!
عبدالرحمن گورکی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی
در جامعه و کشوری که از «سرکوب» لبریز و «دیکتاتور» بر مردم «خدایی» میکند، یک «حادثه» بلافاصله منجر به فوران خشم و کین مردم علیه حکومت میشود. این امر حاکی از آمادهشدن شرایط عینی برای یک انقلاب در آن کشور است!
ضرب و شتم مهسا (ژینا امینی) توسط پاسداران خمینی در تهران در روز ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۱ تنها یک حادثه نبود، بلکه حاکی از سلسلهیی از جنایات حکومت ولایت فقیه در ایران است و نگرش و تفکر ولی فقیه به مسائل جامعه ایران و به ویژه «زن و حجاب» را به جهانیان نشان داد. بلکه همانطور که بر سنگ قبرش نوشتند، نامش مترادف یک «رمز» شد و در جامعه فریاد شد و طلسم ِاین اندیشه را یک بار دیگر شکست!
بر سنگ قبرش نوشته شد که «تو نمردی!»، چه زیبا!. پس رمز زندگی و حیات است که نویدبخش مرگ و نابودی دیکتاتور و نگرش حاکمیت به مسائل جامعه است. این همان شرایط عینی جامعه است که قیام و انقلاب را فریاد کرده و به هر انسانی در این سرزمین دیرپا «برپا» میدهد تا پرچم شورش و قیام علیه دیکتاتوری را به اهتزاز درآورند.
ژینا رمز خیزش شد!
مهسا به تهران پایتخت رفت و در آن جا توسط ضربات پاسداران به شهادت رسید و پیکرش، به سقز که زادگاهش در کردستان (سقز) است برگردانده شد. سقز بپا خاست و سنندج به پشتیبانیاش آمد. بعداز پیام خانم مریم رجوی، که بلافاصله ضمن ابراز همدردی با خانواده مهسا امینی (ژینا)، قتل وی را وحشیانه خواند و در سراسر ایران اعلام عزای عمومی نمود، ایران به ندای حق طلبانه ژینا لبیک گفت. خانم رجوی گفت: «گشت زنستیز ارشاد آخوندی باید منحل شود. زنان غیرتمند ایران را به اعتراض سراسری علیه این رژیم زن ستیز و پلید فرامیخوانم.
ستم آخوندها و پاسداران جهل و جنایت، با ایستادگی و مقاومت زنان ایرانی درهم خواهد شکست. با تمام قوا باید با این رژیم و گشتهای سرکوبگر آن مقابله کرد». متعاقبا احزاب سیاسی کردستان اعلام تحصن و اعتصاب نمودند.
آقای مسعود رجوی طی پیامی اعلام کردند: «سنندج و سقز نباید تنها بمانند. از ایستادگی زنان و جوانان جنگاور در سنندج باید درس گرفت. جوانان شورشگر در شهرهای دیگر به یاری برمیخیزند. رژیم باید حساب یکایک خونریزیها و جنایتهایش را پس بدهد». جوانان و دانشگاهیان و اقشار مختلف جامعه ایران علیه رژیم زنستیز آخوندی و جنایت جدیدی که از خود نشان داده بود برخاستند و نام ژینا را در فضای ایران طنینانداز کردند.
به این ترتیب، نام ژینا «رمز خروش» مردمی شد که از ظلم و بیعدالتی رژیم ولایت فقیه به ستوه آمدهاند. در اکثر شهرهای ایران و به ویژه تهران اعتراضات مردمی علیه حکومت جان تازهیی گرفت و در کردستان علاوه بر گسترش قیام و اعتراض، تحصن و اعتصاب نیز در محکومیت سبعیت رژیم علیه ژینا و مردم افزوده شد و ناقوس مرگ رژیم را به صدا درآوردند. آری ژینا نمرده و زنده است. ژینا رمز یک جنبش است.
بیشتر بخوانید
خشم ایران؛ خونبهای مهسا امینی باز هم سنگینتر است!
استبداد در پایان خط
این حادثه نشان داد که به اعتراف مقامات رسمی ایران «رژیم به آخر خط رسیده است» و تبدیل به سرآغاز دیگری برای قیام در جهت به زیر کشیدن دیکتاتوری مذهبی در ایران گردید. این حادثه، جامعه تشنه به آزادی ایران را جان تازهیی بخشید تا علی خامنهای و رژیمش را به لرزه درآورد و چنین نیز شد! از کردستان تا تهران ستم علیه زنان. مرگ بر دیکتاتور. میکشم میکشم هر آنکه خواهرم کشت. مرگ بر خامنهای.. زن زندگی آزادی و … شعارهای کوبنده مردم شد و بر روی شبکههای اجتماعی نیز ترند چند میلیونی به خود گرفت. فرازی از شکوه و عظمت همبستگی و اتحاد مردم علیه دیکتاتوری مذهبی که روی همه سناریوهای رژیم برای بقاء دیکتاتوری سایه انداخت!
این خشم و برانگیختگی روز شنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ به هنگام خاکسپاری پیکر مهسا امینی (ژینا) در سقز به اوج خود رسید. خشمی که با نفسی تازه به میدان آمده و میرود که دیکتاتور را وادارد به پایان سلام کند!
بسیار تماشایی و مضحک است که ابراهیم رئیسی، گماشته تشنه به خون در پست ریاست جمهوری آخوندها، وزیر کشور کابینهاش، احمد وحیدی را مامور به تحقیق در مورد شهادت مهسا امینی (ژینا) نموده است.. اقدامی که نه تنها زخمهای خانوده شهید را التیام نمیبخشد، بلکه خشم مردم به جان آمده ایران و کردستان را فزونی میبخشد. به ویژه آنجا که پاسدار وحیدی گفت که مهسا از کودکی مشکل مغزی داشته و ماموران دولتی هیچ ابزار ضرب و شتم همراه نداشته و مهسا به علت طبیعی فوت کرده است! عجبا از این بیشرمی و دهنکجی قاتلان!
«با گرگ دنبه ميخورد، با چوپان گريه ميكند!». این یک ضرب المثل معروف و آشنا در ایران است. ابراهیم رئیسی جنایتکار، با خانواده مهسا امینی ابراز همدردی میکند و در عین حال وزیر کابینهاش را مامور تحقیق میکند! مطمئنا که دهن کجی ابراهیم رئیسی به خانواده شهید و مردم برخاسته ایران در این اقدام شنیع، جز بر خشم و کین مردم نسبت به رژیم جانیان نخواهد افزود.
به همین دلیل است که از جانب خانواده مهسا امینی و مردم کردستان، ادعاهای پاسدار وحیدی مضحک، کلیپ پخش شده توسط رسانههای دولتی «مقطع» و همدردی سران رژیم «اشک تمساح» تفسیر شد.
نتیجه آنکه تغییر دوران، تغییری که روی کارآوردن رئیسی شاخص آن است، واقعی و شرایط عینی برای انقلاب آماده است. علی خامنهای، ابراهیم رئیسی را آورده تا با آن، جلوی انقلاب و قیامهای اجتماعی را بگیرد. اما آنچه به چشم دیده میشود این است که «ابراهیم رئیسی آخرین رئیس جمهور این رژیم خواهد بود». مردم عزم جزم کردهاند از «حادثه»، قیام و از قیام هم «انقلاب و پیروزی» بسازند. آزادیخواهان ایرانزمین هم برای همین نفس میکشند و زندهاند. آنها قلبشان برای آزادی خلق و میهن میطپد!
❊ مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است.