کارل هاینریش مارکس «متولد ۵ مه ۱۸۱۸ «تریر» واقع درجنوب غربی آلمان در خانواده ای بسیار روشنفکر به دنیا آمد و۱۴ مارس ۱۸۸۳ درگذشت.
کارل مارکس متفکر انقلابی، فیلسوف، جامعه شناس، تاریخ دان، اقتصاددان آلمانی و از تأثیرگذارترین اندیشمندان اعصار است. کارل مارکس همراه فردریش انگلس، مانیفست کمونیست (۱۸۴۸) که مشهورترین رساله تاریخ جنبش کمونیستی است را منتشر کرده است. مارکس همچنین مؤلف «کاپیتال» مهم ترین کتاب این جنبش است. این آثار به همراه سایر تألیفات او و انگلس، بنیان و جوهره اصلی تفکر مارکسیسم را تشکیل می دهد.
«تاریخ همه جوامع تاکنون، تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است» از جمله مشهورترین جملات مارکس در تاریخ و «کارگران جهان متحد شوید شما چیزی برای از دست ندارید جز زنجیرهایتان!» از شعارهای مبارزه و پیروزی کمونیست و ایدئولوژی اوست. ایده جامعه کمونیستی در سال ۱۸۴۸ توسط مارکس و انگلس در کتاب مانیفیست کمونیست خلاصه شده است.
بیشتر بخوانید
ایرج میرزا، صدای شعر عصر مشروطه
نوجوانی مارکس را، دوستش «ادگار» اینطور وصف کرده است:
«این کیست که بی پروا پیش می تازد؟ سیه چرده یی از تریر، غولی افسارگسیخته، که با گام های استوار، پاشنه بر زمین می کوبد و دست هایش را به آسمان نشانه می رود. توگویی که می خواهد گنبد دوار را به زیر کشد. خشمناک مشت های ترسناک خود را به کار می اندازد، گویی هزار شیطان، فضا را بر او تنگ کرده اند».
آزادی جوهر انسان
کارل مارکس آزادی را جوهر انسان می شناسد و از آن دفاع می کند: «آزادی تا آن اندازه جوهر انسان است که حتی دشمنانش برای مبارزه با موجودیت آن می خواهند آزاد باشند. دشمنان آزادی، زیبایی طبیعت انسان را از او می گیرند، می خواهند خود آنرا داشته باشند. پرسش این است که آیا آزادی باید امتیاز افراد ویژه یی باشد یا حق شعور انسان؟ پرسش این است که آیا حق یک طرف باید انکار حق طرف دیگر باشد؟ آیا آزادی فکر باید حق بیشتری داشته باشد یا آزادی در مقابل فکر؟»
مهم ترین اندیشه و تمرکز مارکس از بین بردن نظام طبقاتی است. تفکری که باعث شد مکتب سیاسی و اجتماعی مارکسیسم شکل بگیرد. مکتبی که باور دارد تاریخ مملو است از مبارزه ی طبقاتی، او تاریخ جامعه معاصر را مبارزه طبقاتی میان دو طبقه بورژوازی «کاپیتالیسم» و پرولتاریا «طبقه کارگر» می داند.
کارل مارکس در مانیفست نوشته است: کمونیست ها از پنهان کردن نظرات و اهداف خود نفرت دارند. آنان آشکارا اعلام می دارند که اهداف آن ها فقط از طریق سرنگونی قهرآمیز کل شرایط اجتماعی موجود، قابل حصول است. بگذار طبقات حاکم از ترس انقلاب برخود بلرزند. کارگران چیزی جز زنجیرهای خود ندارند که از دست بدهند.
مارکس، ذهنی فعال، واقع گرا و غیراحساساتی داشت، بی عدالتی را زود تشخیص می داد، خیالاتی نبود. از وراجی و هیجان های نفسانی روشنفکران همان قدر منزجر بودکه از بلاهت و تفرعن بورژوازی.

تز جنگ طبقاتی کارل مارکس
پیش از مارکس از جنگ میان طبقات سخن گفته شده بود. اما مارکس برنامه ای را برای سازماندهی سیاسی طبقه کارگر طرح و با موفقیت مبارزه طبقاتی را اجرا کرد. با این کار یکسره سیمای احزاب سیاسی را متحول کرده است. مارکس چه به نظر خودش و چه به نظر معاصرانش، در درجه ی اول تئوری پرداز اقتصادی بود. مفروضات کلاسیکی که آموزه های او برآنها استوار است، و بسطی که خود او به آنها داد، به صورت نگرشی در میان نگرشها به حوزه ی بحث های بعدی وارد شد. عده ای آن را از دور خارج شده خواندند و نفی کردند. عده ای هم آن را احیا کردند و به دفاع ازآن برخاستند.
کارل مارکس معتقد بود باید عمل کرد تا شناخت، باید جامعه را دگرگون کرد تا شناخت و باید در پرتو شناخت دوباره جامعه را ساخت و ساختنش هم دگرگون کردن است.
مارکس با تز خود می خواست این حکم را باطل کند که ایده ها رقم زننده ی سیر تاریخ هستند. اما گستره ی نفوذ ایده های خود او در امور بشر از قوت این تز کاسته است. با تغییر دادن دیدگاهی که قبلاً درباره رابطه ی فرد با محیطش و همنوعانش رواج داشت. به وضوح خود این رابطه را تغییر داد. از همین رو در میان نیروهای فکری که امروزه مدام دارند شیوه های عمل و تفکر انسان ها را دگرگون می کنند، این نیروی فکری همچنان قدرتمندتراست.
آثار کارل مارکس
مشهورترین اثرکارل مارکس کاپیتال توسط ایرج اسکندری در سال ۱۳۵۲ ترجمه ی فارسی شد. تا کنون آثار زیادی از مارکس و درباره اندیشه های سیاسی و فلسفی و اجتماعی او به فارسی برگردانده شده است.
هنگامی که مارکس در ماه مارس ا۸۸۳ درگذشت، عملاً کوهی از دست نوشته، نامه، یادداشت و کتاب و مجله و نشریات مورد مطالعه و حاشیه نویسی شده برای فردریش انگلس بر جا گذاشت. انگلس، مدت ۱۲ سال پس از آن تا هنگام در گذشتش در ۱۸۹۵ با کوشش شبانه روزی، روی این میراث کارکرد. اما بجز جلد دوم و سوم سرمایه و چند نوشته دیگر نتوانست اثری را از مارکس برای چاپ آماده کند. بقیه ی آثار آن کوه، دست نخورده باقی ماند. تا به تدریج بعد از نشیب و فرازهای بسیاری بخش هایی از آن به چاپ رسید. بخش مهمی از آن هم بعد از فرو ریختن دیوار برلین به چاپ رسیده است.
ایدئولوژی مارکسیسم سبب فعالیت های احزاب کمونیستی است که از او الهام گرفته اند. مارکس تئوری پردازی بود که می گفت افراد بازیچه ی نیروهای اجتماعی وسیع غیر شخصی اند. اما شخص مارکس، با الهام بخشیدن به لنین، استالین و مائو تسه تونگ، خودش پدید آورنده ی نیروهای وسیع اجتماعی بوده است.
کارل مارکس: «تا زمانی که جامعه شغل شرافتمندانه ای برای روحانیون پیدا نکند، این گروه مفت خور سربار و انگل اجتماع انسان خواهند بود».
منبع: کتاب کارل مارکس زندگی و محیط اثر «ایزیا برلین»