نگاهی کوتاه به کارنامه ۴ ماهه کابینه رئیسی
چهار ماه از بدست گرفتن افسار قوه اجرائیه توسط ابراهیم رئیسی می‌گذرد و کابینه رئیسی کسی که در جریان انتخابات نمایشی با شعار‌ها و وعده و وعیدهای پوشالی تلاش می‌کرد برای خود حامیانی در قشرهای پایین جامعه دست و پا کند. اما بعد از بدست گرفتن قدرت با وزرایی که انتخاب کرد ماهیت خود را به خوبی نشان داد که چرا خامنه ای او را به این سمت گماشته. خامنه‌ای او را نه برای کمک به اقشار پایین جامعه بلکه برای سرکوب همه مخالفان به این سمت منصوب کرد.
تا پیش از مشخص شدن کابینه رئیسی صحبت از دولت فراجناحی می‌کرد. اما با تشکیل کابینه‌ای متشکل از پاسداران، وزرای سابق دوران احمدی نژاد و فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق که در آن جز رذالت آموزش دیگری داده نمیشود و گماشتن مدیرانی از قوم و خویش ها و بستگان آنها عملا نشان داد که هدف این است که همه چیز تحت نظر خامنه ای باشد تا بدون مزاحمت و دردسر از جانب جناح رقیب هر کاری که می‌خواهند انجام دهند و کسی هم مزاحم آنها نشود.
اما اکنون بعد از گذشت چند ماه آش آنقدر شور شده است که حتی مجلس تقریبا یکدست جناح اصول گرا هم لب به نق و نوق کردن گشوده و به انتقاد از برخی از وزرا پرداخته اند.
عملکردهای برخی از وزرا در کابینه رئیسی
مثلا رستم قاسمی بعنوان وزیر مسکن و شهرسازی که مسئول اجرای ساخت یک میلیون واحد مسکن در عرض یکسال بود در صحبتهای خود زیرآب این طرح را از اساس زد و گفت که دولت به تنهایی نمیتواند چنین کاری را انجام دهد و باید بخش خصوصی در این کار وارد شود. و تا امروز هیچ طرحی برای اجرای ساخت چنین واحدهای مسکونی ارائه نکرده است.
محسن رضایی معاون اقتصادی رئیسی که مدعی داشتن دکترای اقتصاد با معدل ۱۹ از ۲۰ است و ادعا داشت که میتواند اقتصاد ایران را نجات دهد در عمل جز رساندن دلار به بالای ۳۰ هزار تومان کار دیگری انجام نداده است. او که در جریان انتخابات وعده داده بود که یارانه را از ۴۵ هزار تومان به ۴۵۰ هزار تومان افزایش خواهد داد که اکنون مشخص است که حرفهای او جز یک مشت حرف پوچ چیز دیگری نبوده. البته او در این مدت بیکار هم نبوده توانست دامادش را به مدیر عاملی بانک شهر برساند.
در رابطه با اقتصاد کشور عملکرد احسان خاندوزی وزیر اقتصاد در کابینه رئیسی نیز نیازی به توضیح ندارد. چون اصلا کاری نکرده که نیاز به توضیح باشد. او که از مخالفین برجام و FATF بود اکنون باعث شده تا برخی نمایندگان مجلس در صحن مجلس او را دروغگو خطاب کنند که چرا در حالیکه ۸ هزار میلیارد تومان اوراق قرضه فروخته و باعث تورم بیشتر شده میگوید که دولت اوراق قرضه ای نفروخته است.
امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی هم در جریان انتخابات مدعی بود که سه روزه مشکل بازار را حل خواهد کرد ولی اکنون که به معاونت رئیسی منصوب شده نه تنها کاری نکرده بلکه وضعیت خرابتر از قبل شده است. بطوریکه شاهد فرو ریختن بازار بورس هستیم و کماکان نه تنها هیچ سرمایه گذاری جدیدی صورت نگرفته بلکه فرار سرمایه ها از ایران ادامه دارد.
حجت عبدالملکی وزیر رفاه مدعی شد که با یک میلیون تومان یعنی تقریبا ۳۳۰ دلار براحتی میتوان یک شغل ایجاد کرد و کاسبی کرد. ولی چون مردم آموزش ندیده اند نمیتوانند آنرا انجام دهند. اما معلوم نیست که او چرا تا کنون نتوانسته به مردم این آموزش را بدهد تا بدین وسیله هم مشکل بیکاری میلیون ها نفر را حل کند و هم وضعیت معیشتی این افراد بیکار را سرو سامان دهد. [بحران بودجه ۱۴۰۱ در تمام ارکان اقتصادی کشور! + ویدئو]
عزت‌الله ضرغامی دیگر وزیر کابینه رئیسی در وزارت میراث فرهنگی که فرق شاپور ساسانی با داریوش اول را نمیداند در صحبتهایش نشان داد که اصلا سنخیتی با این مسئولیت ندارد و بجای حفظ میراث فرهنگی بیشتر به فکر نابودی آنهاست. چرا که مثلا مقبره کوروش را مزاحم کشاورزان دانسته بود و ظاهرا بیشتر نگران زندگی کشاورزان بود تا حفظ مقبره کوروش.
عیسی زارع پور بعنوان وزیر ارتباطات هم بقدری با مسئولیت خود بیگانه است که وقتی سر و صدای همه از کندی اینترنت بلند شده با نشان دادن گوشی خود مدعی شد که سرعت اینترنت خیلی هم خوب است. او بجای رفع مشکل کندی اینترنت بیشتر به دنبال محدود کردن اینترنت با طرح صیانت از فضای مجازی است.
سایر وزاری کابینه رئیسی هم تقریبا همه به همین شکل یکی روی دست دیگری بلند شده اند تا به کمک رئیسی مملکت را به نابودی کامل بکشانند. در نتیجه باید در آینده نزدیک منتظر تحولات خیلی بیشتری در تمام عرصه های دولت برای ویران کردن ایران باشیم.
