یک ایرانی ستمدیده با مدرک فوق لیسانس ریاضی کولبری میکند و رئیسی با شش کلاس سواد رئیس جمهور ولی فقیه میشود. این از عجایب روزگار است.
این روایتی تلخ از زندگی مردمی است که برای تامین هزینههای زندگی شان مجبور به تن دادن به این شغل سخت و سنگین میشوند.
این شغل تنها مختص به مردان نیست، بلکه امروزه بسیاری از زنان سرپرست خانوار هم به این کار مشغول میباشند.
شغلی طاقت فرسا که قطره قطره حیات و لحظات زندگی انسانها را، همچون گردابی مهلک به کام خود میکشد.
برخی از این عزیزان درحالیکه مدارک تحصیلی بالایی دارند، اما مجبور هستند که برای امرار معاش تن به سختیها داده و چند روزی بیشتر چراغ زندگی محقرشان را روشن نگه دارند.
درباره؛
کولبری و دلایل آن در ایران
مردم مناطق مرزی هیچگونه شغل و درآمدی ندارند. شرایط اقتصادی در ایران هرگونه سختی را برای تامین هزینههای زندگی به مردم تحمیل میکند.
عدهای از مردم کردستان و مناطق مرزی برای مخارج زندگی به کاشت انگور در تپهها و کوههای سخت گذر در مناطق مرزی نموده اند، اما چیزی عایدشان نمیشود.
فقر موجود در مناطق محروم و بخصوص مناطق مرزی مردم را وادار میکند که به کارهای سخت و طاقت فرسا از جمله کولبری روی بیاورند.
کولبری بازی با جان و به قول خود کولبران زحمتکش، بدست آوردن نان به بهای خون است. حکومت چپاولگر و ضد مردمی هیچ اقدامی جهت تامین هزینههای زندگی این مردم از طریق ایجاد اشتغال نمیکند و آنان در شرایط سرگردان زندگی چارهای جز پذیرش کار در زیر گلوله ماموران سرکوبگر را ندارند.
بیکاری جوانان عامل اصلی
کولبری برای کسب درآمد و تهیه قوت روزمره تنها برای کسانی که فاقد تحصیلات عالی هستند نیست، بلکه امروز به دلیل نبودن شغل، کسانی که با مدارک عالی فارغ التحصیل شده اند به این کار مشغول هستند.
رسانه حکومتی ایلنا به نقل از کرمپور عضو شورای عالی استانها مینویسد «بیش از ۵۰درصد کولبران دارای مدارک لیسانس و فوق لیسانس هستند. کولبری که فوق لیسانس ریاضی بود به خاطر حمل تلویزیون ال.سی.دی در مرز کشته شد. آیا اگر این افراد مشکل معیشتی نداشته باشند حاضرند جان شان را به خطر بیندازند؟».
بعید به نظر میرسد که در جوامع دیگر جهان سومی این اتفاق صورت گرفته باشد که فوق لیسانس ریاضی کولبری کند، اما فرد دیگری با شش کلاس سواد به سمت ریاست جمهوری گمارده شود. [کردستان قتلگاه کولبران و کاسبکاران کرد]
زنان سرپرست خانوار و ستم مضاعف شغلی
با توجه به سختیهای شرایط اقتصادی و فقری که زندگی مردم را شدیدا در محاصره قرارداده است، زنان ستمدیده نیز مجبور هستند که برای امرار معاش به این شغل بپردازند.
حکومت ولایت فقیه به این خانوادههای محروم نه تنها کمکی نمیکند که هیچ، بلکه عوامل چپاولگر حکومتی تحت عنوان اینکه این شغل برای بانوان ناپسند است محدودیت های بیشتری را ایجاد میکنند.
در این رابطه ایلنا به نقل از نماینده کرمانشاه در شورای عالی استانها گزارش میدهد که «۱۰درصد زنان مناطق پاوه، اورامان و مریوان کولبرند … چندی پیش یکی از مسئولان شهر پاوه گفت این شغل برای بانوان ناپسند است، بله ناپسند است اما آیا برایشان اشتغالزایی کردهاید یا ماهانه تنها ۱۰۰هزار تومان به حسابشان واریز کردهاید تا از کولبری دست بکشند؟ کولبران در این شرایط سخت اقتصادی چه کار کنند؟».
به راستی مردم ایران با این حکومتی که تنها سایه فقر و مرگ و فلاکت را بر زندگی مردم انداختهاند چکار کنند؟
آیا هر روز باید شاهد از دست دادن عزیزان خود در کوههای مرزی با شیلک ماموران حکومتی باشند؟ به قول آن انقلابی بزرگ یا باید راه را پیدا کرد یا باید راه را ساخت. تنها راهی که به نجات از این وضعیت دردناک میانجامد برخاستن و شورش علیه وضع موجود است.
میتوان و باید برای رهایی از چنگال ستم حکومت ولایت فقیه خروشید.
این استعداد و توانمندی در ظرفیت انقلابی مردم ایران وجود دارد. کافی است که با اراده های آهنین وارد شوند.
بیش از چهار دهه است که پیشتازان آزادی و رهایی مردم ایران راه رهایی را هموار نمودهاند.
مسیر آزادی و شکوفایی در دسترس است. میتوان انتخاب کرد که قدم دراین راه گذاشت و باید برای نجات مردم در این مسیر مبارزه کرد.