هردم از این باغ بری میرسد!
داستان کیف کشی و کت کشی از چند سال قبل وارد فرهنگ سیاسی کارگزاران حکومتی شد. آنان با این اصطلاح به همدیگر میتاختند. اولین بار علی غفاریان از این اصطلاح استفاده نمود. در دوره ریاست جمهوری آخوند شیاد روحانی این اصطلاح رواج بیشتری یافت. در آستانه برگزاری انتخابات مجلس یازدهم علی غفاریان از جناج باند فاشیست ارتجاعی که باصطلاح خود را اصولگرا مینامند، این اصطلاح را بکار برد و در توئيتی نوشت «مجلس بعدی را باید مجلس کیف کش ها نامید».
کیف کشی و کت کشی حرفه چه کسانی هست؟
در حکومت ولایت فقیه که تخصص فاقد اعتبار است و هیچ اهمیتی در اداره امور کشور ندارد، جای خود را به کسانی داده است که کیف کشی و کت کشی میکنند. این افراد را رسانه حکومتی دیدبان ایران اینگونه تعریف میکند «کیف کشها به غیر از حمل کیف کار مهم و دائم دیگری هم دارند. آنها در جلسات مختلف وظیفه گرم کردن جلسه و احسنت، احسنت گفتن و تشویق خطیب را هم بر عهده دارند». در واقع این افراد کسانی هستند که با ظاهری آراسته اما در محتوا پادوهای کارگزاران حکومتی هستند که از حمایتهای قوی در هیئت حاکمه برخوردار هستند.
این افراد بعد از مدتی کیف کشی و کت کشی اربابشان، خود جای آنها را پر کرده و در مناصب کلیدی قرار میگیرند. اما لازمه قرار گرفتن در این مناصب گذراندن دوره کیف کشی و کت کشی است و هم اکنون بخش زیادی از این مناصب را همین افرادی که کیف کشی و کت کشی میکردند به اشغال خود در آورده اند.
تصمیم گیران بی اراده در حکومت خامنهای
البته بی اراده بودن از ویژگیهای اصلی کارگزاران حکومتی است، چون یک شرط برای ورود به این مناصب وجود دارد و آن هم التزام قلبی و عملی به ولایت فقیه که پایه و ارکان اصلی برای نشستن بر مسند قدرت در حاکمیت ولایت فقیه است. به عنوان مثال رییسی به دلیل جنایتها و کشتار و قتل عام ۶۷ بهترین فرد مورد نظر خامنهای برای قوه مجریه بود و تمام تلاش خودش را کرد که برای بستن شکاف درحاکمیت خود این جلاد را براین کرسی چارمیخ کند.
همچنین باقر قالیباف که به باقر لوله کن به دلیل چماقداریهایش معروف است و از خویشاوندان مقام ولایت! است، هم در راس قوه مقننه بگذارد و شیخک جلادی بنام اژهای، معروف به گوشخوار را هم در منصب قوه قضائیه قرار دهد. لازمه بقای حکومت خامنهای انتصابهای از پیش تعیین شده بود که بیانگر حکومت انقباضی خامنهای در فاز پایانی است.
در رابطه با وضعیت مهرههای حکومتی و استعفا و عزل و نصبها رسانه حکومتی آرمان امروز به نقل از مهدی عرب صادق معاون سیاسی باند فاشیستی موتلفه مینویسد «در خصوص عزل و نصب ها یا استعفاهای اخیر، به همان دلیلی که نمیدانیم چرا وزیری آمد، حتی خود تصمیم گیران دولت هم نمیدانند چرا آن وزیر میرود و شاید خود وزیر هم نداند که چرا الان میرود؟! دولت برای وزیران بعدی گزینه جایگزین مناسب ندارد و در بزنگاه افراد با نفوذ درون دولت؛ گزینه های خود را برای تامین قدرت سیاسی خود به ملت تحمیل میکنند».
در همین زمینه
هاشم خواستار: کارگزاران رژیم هم در انتظار انقلاب مردم هستند!
کیف کشی و کت کشی بجای دورههای تخصصی
مهدی عرب صادق در خصوص تخصص مدیران حکومتی پرده از یک واقعیت بر میدارد و همان اصطلاح معروف را بکار میبرد. وی میگوید «متاسفانه برخی از مدیران کشور به جای طی دورههای تخصصی و علمی در دانشگاههای برتر کشور و تجربه اندوزی در دستگاههای تخصصی و طی مراحل پیشرفت سازمانی، متاسفانه فقط دوره کیف کشی و کت کشی اهل قدرت را گذراندهاند و امروز مدیر ارشد کشور شدهاند».
البته شاید گرفتن و تصرف مناصب کلیدی تنها به کیف کشها و کت کشها نباشد و با توجه به این همه فلاکت و استیصال که حکومت خامنهای را در محاصره خود قرار داده است، خیلی از عمامه کشها و عبا کشها هم در مناصب کلیدی قرار گرفتهاند که اینگونه تمام ارکان حاکمیت را فساد و غارت وجنایت فرا گرفته است.