گزارشی از رزم و تلاش در روزهای قیام در کرمانشاه و مازندران
یک هموطن شورشی در کرمانشاه که در شب های اول قیام (۲۶ آبان ۹۸) در کرمانشاه حضور داشته از چگونگی آماده سازی برای رویارویی با نیروهای سرکوبگر و درگیری با آنان گفته است :
بعد از شروع قیام همان شب به کرمانشاه رفتم.
شب دوم در کرمانشاه بودم. همه جا بسته بود همه گرسنه بودند و هوا هم سرد. از مقابل خانهها که رد می شدیم بسته خوراکی و بطریهای آب میدادند.
بطریهای آب مهماتمان بودند. ۴بطری یک و نیم لیتری داشتم که همه را پر از بنزین کردم و مقداری هم بیسکویت خریدم که بتوانیم دوام بیاوریم.
تمام بطریهای آب معدنی را به عنوان مهمات استفاده می کردیم.
از ظرف غذاهای یونولیتی استفاده می کردیم که با بنزین ترکیب شود. از سطلهای آشغال پارچه کاغذ و…. برمیداشتیم برای اینکه مهمات درست کنیم.
در هر بطری ۲۰۰ سی سی بنزین و یا کمتر می ریختم. تمام مهمات را تقسیم کردیم و شروع کردیم به تهاجم.
من صورتم را با چفیه بسته بودم در محلههای دره دراز و میدان سنجابی تا آزادی رفتم و شب تا صبح در آزادی بودیم. آزادی مثل غزه بود.
خدایی مبارزه جمعی چیز دیگری بود.
وضعیت شهر های استان مازندران در روزهای قیام
یکی از هموطنان در مازندران در تماسی از وضعیت شهرستان نکا و چمستان تعریف کرده و گفت :
مازندران یک شهر دارد به اسم چمستان .در این شهر مردم دست به اعتراض زدند همه را گرفتند. و درحال حاضر کسی نمیداند دستگیر شدهها کجا هستند و چه به سرشان آمده.
بابل و ساری هم همینطور.
نکاء هم همینطوراست. شهر نکا بخصوص در این روزها خیلی شلوغ بود و مامورین در خیابان مردم را کتک می زدند.
وی افزود: اینجا الان همه مردم تفنگ دارند. هر شهری را بگی در این مدت تیر اندازی بود. هم از طرف مردم و هم ماموران سرکوبگر حاکمیت آخوندی.