شهید حسین مشارزاده که از زندانیان مقاوم زمان شاه بود، در کمیته مشترک تحت کنترل ساواک وحشیانه مورد شکنجه قرار گرفت. او که در جریان دستگیری دستش آسیب دیده بود توسط ساواک دستش قطع میشود و بعد زیر شکنجههای هولناک قرار میگیرد.
مجاهد شهید حسین مشارزاده مهرابی بعدها بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در دادگاه شکنجهگر ساواک، فرجالله سیفی کمانگر (کمالی) شهادت میدهد که چگونه دستش را قطع کردند و هفتهها تحت شکنجه بود.
حسین مشارزاده در فروردین سال ۱۳۸۲به دست مزدوران حکومت تهران در شهر جلولای عراق به شهادت رسید.
شهادت حسین مشارزاده در مورد یکی از عوامل شکنجهگر ساواک
بخشی از شهادت شهید حسین مشارزاده در دادگاه کمالی:
من بعد از دستگیری دستم قابل معالجه بود اما ماموران ساواک بلافاصله مرا به بیمارستان شهربانی بردند که چندین مامور شهربانی و ساواک حضور داشتند. آنان بدون هیچ معالجهای دستم را قطع کردند. همان شب دستگیری، دست مرا قطع کردند و بعد سحرگاه همان روز مرا برای شکنجه به کمیته مشترک بردند. زیر انواع شکنجههای مختلف قرار گرفتم. در آن زمان رییس کمیته مشترک خدایاری بود که بحمدالله شرش از سر ملت کنده شد و با همدستی همین کمالی (فرج الله سیفی کمانگر معروف به کمالی) مورد شکنجه قرار گرفتم.
در همین رابطه
اطلاعیه سازمان چریکهای فدایی خلق در مورد رونمایی از ساواک
من در چندین نوبت در کمیته مشترک بودم که همین فرد یعنی کمالی به دفعات از من بازجویی کرد و انواع و اقسام شکنجه با وسایل مختلف بر من اعمال کرد. ساده ترین شکنجه بیخوابی بود که حداقل یک هفته مانع از خواب زندانی میشدند. روزها از صبح تا شب، شب تا صبح، مرتب بیخوابی میدادند. شکنجه دیگر شلاق بود که به کف پا میزدند.
زنده یاد حسین سپس پایش را نشان میدهد که بعد از گذشت ۸ سال هنوز کف پایش گوشت اضافه آورده بود و مچ پایش در اثر ضربات شلاق گوشتش کنده شده بود.
او ادامه میدهد: این جلادان روی همان گوشتهای ریخته شده پایم هم شلاق میزدند.